پلک اين پنجره خسته اگر باز شود
آسمان با دل بي حوصله دمساز شود
کيست در کوچه دلواپسي ام جز غم تو
تا دمي با من غربت زده همراز شود؟
بي تو اي همدم آبي تر از آهنگ طلوع!
بشکند بامم اگر تشنه پرواز شود
داغ تلخي ست به پيشاني خورشيد اگر
آسمان با شب دلمرده هم آواز شود
اي تو خورشيد! به پا خيز که با چشمانت
قفل صد صبح دل انگيز خدا باز شود