براي گل روي تو





چنان داغ دل , داغ دل ديده ام

که حال خود از لاله پرسيده ام



به هر جا چمن در چمن , گل به گل

همان مهر داغ تو را ديده ام



کدامين چمن را گل از گل شکفت

که آن بوي نام تو نشنيده ام ؟



به بوي تو تنها به بوي تو بود

که هر جا گلي ديده ام , چيده ام



دلم را به هر آب و آتش زدم

که چون شمع در گريه خنديده ام



همه هفت بندم همين يک نواست

چو ني در هواي تو ناليده ام



ز راز دلم باد بويي نبرد

که چون غنچه سر بسته خنديده ام



زباغ دلم يک بغل پر غزل

براي گل روي تو چيده ام


قيصر امين پور