ابر هزارتا بارون ، ريخته به جونم امشب
هيچي نگو که تنها ، مي خوام بخونم امشب
بارون گرفته جز من ، هيچکس تو کوچه ها نيس
بارون گرفته اما ، درد منو دوا نيس
آهاي آهاي ستاره درد منو دوا کن
دلم رو بشکن امشب ، قفل دلم رو واکن
اون که بايد ميومد دلش به اومدن نيس
هيچ کسي هم به جز اون ، چشم و چراغ من نيس
جمعه تا جمعه چشمم ، مونده به در به يادش
دلم سياهه هيچ کي ، نمي رسه به دادش
بارون ! ببار که امشب ، خشکه دل سياهم
بهار من کجايي ؟ بيا که چش به راهم