طول عمر


طبق روايات، حضرت مهدي عليه السلام - که در آخِرُالزّمان ظهور کرده و جهان را پر از عدل و داد خواهد ساخت - فرزند امام حسن عسکري عليه السلام است که در نيمه شعبان سال 255 ه متولد شده است. معناي روشن اين سخن آن است که آن ذخيره الهي، داراي عمر طولاني است، تا کنون نزديک به 1170 سال از عمر مبارک آن حضرت گذشته است.

دانشمندان شيعه، آثار و تأليفات فراواني در اين باره نگاشته اند که به طور مشخص، مي توان به دو دسته تقسيم کرد:

دسته يکم، آثاري است که به طور تقريب، قبل از سال 370 ه .ق تأليف شده است.

دسته دوم، آثاري است که پس از تاريخ ياد شده به رشته تحرير در آمده است.

در آثار دسته نخست، هيچ اثري از مسأله «طول عمر حضرت مهدي عليه السلام» ديده نمي شود و اين، بدان معنا است که عمر مبارک حضرت مهدي عليه السلام تا اين زمان، طبيعي مي نمود؛ لذا درباره طول عمر ايشان، پرسشي در اذهان جامعه آن روز وجود نداشت.

از آثار اين دوره مي توان از بصائرالدرجات، نوشته محمدبن حسن صفار قمي والکافي، اثر شيخ کليني، الغيبة، اثر محمدبن ابراهيم نعماني و... نام برد.

شواهد موجود نشان مي دهد که در دهه هاي آخر سده چهارم ه .ق دانشمندان و توده هاي مردم، مرز نهايي عمر متعارف را 120 سال مي دانسته اند و عمر مبارک امام زمان عليه السلام در سال 375 ه .ق از اين حد گذشته و حالت غير متعارف پيدا کرده بود. از اين زمان به بعد، در ميان بخش هايي از مردم - و حداقل در ميان افراد بهانه جو - پرسش هايي در مورد طول عمر آن حضرت پديد آمد.

بر اساس اسناد و مدارک موجود، نخستين دانشمندي که به طرح مسأله طول عمر امام زمان عليه السلام پرداخت،

ابوجعفر محمدبن علي بن بابويه قمي، معروف به «شيخ صدوق رحمه الله» (م 381 ه .ق) است. وي در کتاب کمال الدين و تمام النعمة به تفصيل درباره طول عمر بحث کرده و به پرسش هاي مخالفان طول عمر امام مهدي عليه السلام پاسخ گفته است.

وي، فصل جامعي از کتاب ياد شده را به زندگي «معمّرين» (معمرين) اختصاص داده است و ده ها نفر از معمرين را - که عمري بيش از 120 سال داشته اند - نام مي برد و شرح حال و زندگي هر يک از آنان را به صورت مختصر ذکر مي کند.

صدوق رحمه الله مسأله طول عمر حضرت مهدي عليه السلام را تنها از طريق «تجربه تاريخي» و افراد داراي عمر طولاني، مورد بررسي قرار داده و متعرض ساير ادله نشده است.

اين راه از سوي دانشمنداني همچون شيخ مفيدرحمه الله، شيخ طوسي رحمه الله، طبرسي رحمه الله، خواجه نصرالدين طوسي، علامه حلي، فيض کاشاني، علامه مجلسي رحمه الله و ديگر بزرگان شيعه ادامه يافت.

آنچه اين بزرگان در مباحث خود طرح کرده اند، به طور عمده حول محورهاي ذيل است: