كمال الدين و تمام النعمة


در بين کتاب هاي حديث - که از پيشينيان به دست ما رسيده - کمتر کتابي است که از شهرتي به سان «کمال الدين و تمام النعمة» برخوردار باشد. اين کتاب در موضوع غيبت و طول عمر امام مهدي عليه السلام نوشته شده و بسياري از نصوص و احاديث مربوط به اين مبحث با ترتيبي خاصّ به همراه براهيني متين، درج گرديده است.

مؤلف کتاب شيخ فقيهان و رئيس محدثان شيعي، ابوجعفر محمدبن علي بن حسين بن بابويه قمي (م 381 ه) معروف به شيخ صدوق رحمه الله است که اکثر علماي اماميّه کلام او را مانند نص منقول و خبر مأثور مي دانند. [1] .

تأليفات شيخ صدوق رحمه الله بالغ بر سيصد مجلد کتاب و رساله بوده است که برخي از آنها اکنون در دسترس است. [2] .

«کمال الدين و تمام النعمة» نام کتابي است که شيخ صدوق رحمه الله در اواخر عمر خود تأليف کرده است. اين کتاب در شهر نيشابور تأليف شده که در قرون اوليّه اسلامي از شهرهاي بزرگ ممالک اسلامي به شمار مي آمد و جمعيت آن بالغ بر يک ميليون تن بوده است. در آن روزگار بيشتر کساني که نزد شيخ رفت و آمد مي کردند، در امر غيبت متحيّر بوده و در امر قائم عليه السلام شبهاتي داشته اند! شيخ صدوق رحمه الله همت خود را مصروف الارشاد آنان و بازگرداندن ايشان به راه حق و صواب مي نمود تا آنکه شيخ نجم الدين ابوسعيد محمدبن حسن بن محمدبن احمدبن علي بن صلت قمي را ملاقات مي کند. او چندي در بخارا اقامت داشته و تحت تأثير گفتار و ايرادات يکي از بزرگان فلاسفه و منطقيين بخارا، در موضوع غيبت و انقطاع اخبار قائم عليه السلام دچار حيرت و ترديد شده بود! شيخ صدوق رحمه الله در اثبات امام عليه السلام و غيبت او مباحث و فصولي را ياد آور شده و اخباري درباره غيبت امام از پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله و ائمه هدي عليهم السلام نقل مي کند که شک و ارتياب وي را زايل مي سازد. شيخ نجم الدين از شيخ صدوق رحمه الله درخواست مي کند که کتابي در اين معنا تأليف کند و شيخ هم به او وعده مي دهد که اگر خداوند اسباب رجوع وي را به وطن و محل استقرارش (ري) را فراهم سازد، آن کتاب را بنويسد.

اما او در عالم رؤيا امام مهدي عليه السلام را مي بيند که در طواف خانه خدا به وي خطاب مي فرمايد: «چرا در باب غيبت کتابي نمي نويسي و غيبت هاي انبيا را در آن ذکر نمي کني؟» و او گريان از خواب بيدار مي شود و در بامداد همان روز، به تأليف کتاب «کمال الدين» اقدام مي کند.

کتاب از يک مقدمه نسبتاً طولاني و 55 فصل تشکيل شده است. مقدمه کتاب - که برخي آن را باب اوّل کتاب به حساب آورده اند - حدود يک پنجم کتاب را تشکيل داده است و شامل مباحثي کلامي در اثبات درستي عقيده اماميّه در باب امام قائم عليه السلام و پاسخ به شبهات زيديه و اسماعيليه و ساير فرق اثني عشريه است.

اين مقدمه برآن دلالت داردکه شيخ صدوق رحمه الله نه تنها درميدان روايت احاديث؛ بلکه در درايت حديث و استدلال کلامي، عالمي کم نظير بوده است.

کتاب با عنوان غيبت ادريس پيامبرعليه السلام آغاز مي شود و بعد از آن غيبت حضرت نوح عليه السلام، صالح، ابراهيم، يوسف و موسي عليهم السلام ذکر مي گردد، بعد از آن غيبت حجج الهي - که مابين موسي کليم و عيسي مسيح، بوده اند - سخن به ميان آمده است. آن گاه بشارت عيسي مسيح به پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله بيان شده است.

خبر سلمان فارسي، قيس بن ساعده ايادي، و تبع، عبدالمطلب، ابوطالب، سيف بن ذي بزن، بحيراي راهب، و خالد بن اسيد، ابوالمويهب راهب، سطيح کاهن، يوسف يهودي، داوس بن حواس، و زيد بن عمرو بن نفيل ابواب ديگر کتاب است. بعد از آن علت احتياج مردم به امام و استدلال کلامي شيخ صدوق رحمه الله در اين باب آمده است.

يکي از ابواب طولاني کتاب با عنوان «اتصال وصيت از زمان آدم عليه السلام تا روز قيامت» حاوي 65 حديث است که در پايان آن بحثي در معناي عترت و آل و اهل آمده است.

نصوصي که بر اثبات دوازدهمين امام شيعه رسيده، ابواب ديگر کتاب را تشکيل داده است. در ادامه درباره کسي که منکر قائم عليه السلام باشد و اينکه امامت پس از حسن و حسين عليهما السلام در دو برادر جمع نمي شود و روايتي که درباره نرگس خاتون وارد شده است و ميلاد قائم عليه السلام و کساني که قائم عليه السلام را ديدار کرده اند و علت غيبت و توقيعات وارده از قائم و طول عمر و حديث دجّال و معمرون ذکر شده است.

ابواب پاياني شامل ثواب منتظر، نهي از تسميه، علامات ظهور و نوادر کتاب است. و استدلال شيخ صدوق رحمه الله بر عدم فترت بين رسولان نيز در پايان کتاب و در همين باب آمده است.

نام کتاب کمال الدين و تمام النعمة از آيه شريفه قرآن کريم گرفته شده که در آن آمده است:

«اَليَوْمَ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دِينَکُمْ وَاَتمَمْتُ عَلَيْکُمْ نِعْمَتي وَرَضِيتُ لَکُمُ الاِسْلامَ دِيناً» [3] ؛ «امروز دين را برايتان کامل ساختم و نعمتم را بر شما تمام کردم و از اسلام به عنوان دين بر شما خشنودم».

و چون کمال دين در ولايت و امامت علي عليه السلام است و کمال امامت نيز در وجود مسعود دوازدهمين وصي پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله تحقق مي يابد، از اين رو شيخ صدوق رحمه الله نام کتاب گران قدر خود را کمال الدين و تمام النعمة، گذاشت و اينکه برخي از محدثان نام کتاب را «اکمال الدين و اتمام النعمة» گزارش کرده اند، از آن رو است که ارتباط نام کتاب و آيه شريفه کاملاً نمايان باشد. اما از آن جهت که شيخ صدوق رحمه الله در صدد اکمال دين و اتمام نعمت نبوده، بلکه قصد او اخبار از کمال دين و تمام نعمت است و در بسياري از نسخه هاي خطي و تمامي چاپ هاي کتاب نيز نام کمال الدين و تمام النعمة بر روي کتاب ثبت است، ما نيز آن را برگزيديم.

در پايان گفتني است که از اموري که در ارزش و اعتبار کتاب کمال الدين دخيل است، شأن و منزلت و عدالت و وثاقت و جايگاه ويژه نويسنده آن است؛ به گونه اي که شايد هيچ يک از علماي بزرگوار اسلام، در اين جهات به پايه وي نمي رسند. گروه کثيري از علماي اماميّه - همچون علامه حلي، شهيد اوّل و محقق داماد - مرسله هاي وي را محکوم به صحت مي دانند و مي گويند: مراسيل صدوق کمتر از مراسيل ابن ابي عمير نيست.

ديگر آنکه بسياري از محدثان شيعي، اعتبار و ارزش خاصي براي کمال الدين قائل بوده اند و بسياري از احاديث آن را در کتاب هاي خود نقل کرده و بدان استناد جسته اند. [4] .


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 10، ص 405.

[2] ر.ک: من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 2 و 3.

[3] مائده (5)، آيه 3.

[4] کمال الدين و تمام النعمة، ترجمه منصور پهلوان، مقدمه مترجم.