دعاي عهد



5- از امام صادق عليه السلام آورده اند که فرمود:

«هر کس خداي را، چهل بامداد با اين واژه ها و جملات نيايش کند و با اين دعاي عهد، خالصانه و صادقانه با خداي خويش عهد
بندد، از ياران قائم ما خواهد بود. پس، اگر پيش از ظهور آن گرامي از دنيا برود خداوند او را از آرامشگاهش برانگيخته و به هر
واژه اي از دعايش، هزار پاداش به او ارزاني داشته و هزار لغزش را از پرونده ي عمل او پاک خواهد ساخت.»:

اللهم رب النور العظيم و رب الکرسي الرفيع و رب البحر المسجور و منزل التورية





و الانجيل و الزبور و رب الظل و الحرور و منزل القرآن العظيم و رب الملائکة المقربين و الانبياء و المرسيلن.

اللهم اني اسئلک بوجهک الکريم و بنور وجهک المنير و ملکک القديم يا حي و يا قيوم اسئلک باسمک الذي اشرقت به السموات و
الارضون و باسمک الذي يصلح به الاولون و الأخرون يا حيا قبل کل حي و حيا بعد کل حي و يا حيا حين لا حي يا محيي الموتي و مميت
الاحياء يا حي لا اله الا انت.

اللهم بلغ مولانا الامام المهدي القائم بامرک صلوات الله عليه و علي ابائه الطاهرين عن جميع المؤمنين و المؤمنات في
مشارق الارض و مغاربها سهلها و جبلها و برها و بحرها و عني و عن والدي من الصلوات زنة عرش الله و مداد کلماته و ما احصاه
علمه و احاط به کتابه.

اللهم اني اجدد له في صبيحة يومي هذا و ما عشت من ايامي عهدا و عقدا و بيعة له في عنقي لا احول عنها و لا ازول ابدا.

اللهم اجعلني من انصاره و اعوانه و الذابين عنه و المسارعين اليه في قضاء حوائجه و الممتثلين لاوامره و المحامين عنه و
السابقين الي ارادته و المستشهدين بين يديه.

اللهم ان حال بيني و بينه الموت الذي جعلته علي عبادک حتما مقضيا فاخرجني من قبري مؤتزرا کفني شاهرا سيفي مجردا قناتي
ملبيا دعوة الداعي في الحاضر و البادي.

اللهم ارني الطلعة الرشيدة و الغرة الحميدة و اکحل ناظري بنظرة مني اليه و عجل فرجه و سهل مخرجه و اوسع منهجه و اسلک بي
محجته و انفذ امره و اشدد ازره و اعمر اللهم به بلادک و احي به عبادک فانک قلت و قولک الحق ظهر الفساد في البر و البحر بما
کسبت ايدي الناس فاظهر.

اللهم لنا وليک و ابن بنت نبيک المسمي باسم رسولک حتي لايظفر بشي ء من الباطل الا مزقه ويحق الحق و يحققه و اجعله





اللهم مفزعا لمظلوم عبادک و ناصرا لمن لا يجد له ناصرا غيرک و مجددا لما عطل من احکام کتابک و مشيدا لما ورد من اعلام
دينک و سنن نبيک صلي الله عليه و اله و اجعله اللهم ممن حصنته من بأس المعتدين.

اللهم و سر نبيک محمد صلي الله عليه و اله برؤيته و من تبعه علي دعوته و ارحم استکانتنا بعده اللهم اکشف هذه الغمة عن
هذه الامة بحضوره و عجل لنا ظهوره انهم يرونه بعيدا و نريه قريبا برحمتک يا ارحم الراحمين.

پس سه مرتبه دست بر ران راست خود مي زني و در هر مرتبه مي گويي: العجل العجل يا مولاي يا صاحب الزمان.
[1]
.

ترجمه ي دعاي عهد:

بارخدايا! اي پرودگار نور پرشکوه!

و اي پروردگار کرسي بلند دانش و فرمانروايي بلند مرتبه و پرفراز!

و اي پروردگار درياي جوشان و فرو فرستنده تورات و انجيل و زبور!

و اي پروردگار سايه آرامبخش و باد گرم!

و اي فروفرستنده ي قرآن شکوهمند!

و اي پروردگار فرشتگان مقرب و پيام آوران فرستاده شده!

بارخدايا! من از تو مي خواهم به جمال معنوي و به نور وجود روشني بخشي ات؛ و به اقتدار و ماليکت ديرينه ات!

اي زنده! و اي پاينده! از تو مي خواهم بدان نام گرانمايه ات که به برکت آن، آسمانها و زمينها را نورباران ساختي و بدان
نامت که تمامي انسانها، از آغاز تا فرجام آفرينش به برکت آن (مي توانند) بهروز و صالح گردند.

هان اي زنده ي پيش از هر زنده! و اي زنده ي پس از هر زنده! و اي زنده آنگاه که





زنده اي جز تو نيست!

هان اي زندگي بخش مردگان و ميراننده ي زندگان!

اي زنده اي که معبود راستيني جز تو نيست!

بارخدايا! به سرور و سالار ما، امام هدايتگر و رهبري کننده بسوي حق و عدالت و بپاخاسته به انجام فرمانت -که درود خدا بر
او و پدران پاکش باد- از جانب همه مردان و زنان باايمان در خاورها و باخترهاي زمين، در دشتها، کوهها، بيابانها و درياهاي آن
-و از جانب من و پدر و مادرم- بر آن وجود گرانمايه درود فرست، درودهايي هم وزن عرش خدا و کشش کلمات او و بقدر شمارش دانش حق
و فراگيري نوشتار او.

بارخدايا! من در بامداد امروز و تا روزگاراني که زنده ام پيمانم را با آن اصلاحگر بزرگ جهاني، تجديد مي کنم و رشته ي
بيعت او را بر گردن مي افکنم که تا زنده هستم هرگز از آن بيعت، برنگردم و دست برندارم.

بارخدايا! مرا از ياران و کمک کاران و دفاع کنندگان از او - و شتابندگان بسوي او، در برآوردن خواسته هاي آن حضرت و از
فرمانبرداران دستورات او و حمايت کنندگان از آرمانهاي او و پيشروان در انجام خواسته هاي او و از شهيدان پاکباخته در رکابش -
قرار ده!

بارخدايا! اگر ميان من و او، قانون مرگ که آن را بر بندگانت مقرر داشتي حايل شده، مرا از قبرم بيرون آر، در حالي که کفن
خويش بر کمر بسته و با شمشير کشيده و نيزه ي برافراشته و لبيک گوي دعوت حق در شهر و بيابان باشم. [2]
.

بارخدايا! آن چهره ي ارجمند و آن پيشاني نيکو و درخشنده را به من بنماي و ديده ام را به ديدراش ميهمان ساز!

در فرج او شتاب ورز! و ظهورش را آسان ساز! و راهش را گسترده نما! و مرا در راه او قرار ده! و فرمانش را نافذ گردان و
پشتوانه اش را استوار نما!





بارخدايا! بوسيله ي او کشورت را آباد ساز و بندگانت را زندگي بخش، چرا که خود فرمودي و گفتارت درست و راست است که:
«تباهي در بيابان و دريا بدانچه دستهاي مردم کسب کردند، پديدار گشت.»

بارخدايا! آن دوستت و زاده ي دخت گرانمايه ي پيامبرت را بر ما آشکار ساز! همو که همنام پيام آورت مي باشد و به باطل و
بيدادي دست نمي يابد، جز اينکه آن را نابود ساخته و حق را استوار و پابرجا و در سراسر گيتي محقق مي سازد. و او را بارخدايا
پناهگاه براي بندگان ستمديده ات و ياور کساني که جز او ياري نيابند و تازه کننده ي مقررات تعطيل قرآنت و برپادارنده ي نشانه
هاي دينت و شيوه و روش پيامبرت - که درود خداي بر او و خاندانش باد - قرار ده.

بارخدايا! او را از کساني که از يورش ظالمانه نگاهداريش نمودي، مقرر دار.

بارخدايا! پيامبرت محمد- که درود خداي بر او و خاندانش باد - و همه ي پيروان دعوت و رهروان راه او را، به ديدار آن
گرامي شادمان ساز! و بر بيچارگي ما پس از پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم رحم کن!

بارخدايا! اين گرفتاري پيچيده را از اين امت، به حضور آن گرامي برطرف ساز!! و در ظهورش براي ما شتاب ورز! چرا که
ناباوران، آن را دور مي نگرند و ما آن را نزديک مي بينيم. به مهرت اين مهربانترين مهربانان!

آنگاه سه بار دست بر ران راست خود مي زني و هر بار مي گويي:

«شتاب کن!... اي سالار من! اي صاحب الزمان!»

6- «مفضل» آورده است که: ما در مورد قائم آل محمد صلي الله عليه و اله و سلم و کساني که براستي در انتظار او باشند و
پيش از ظهور آن گرامي بميرند، سخن مي گفتيم که امام صادق عليه السلام فرمود:

«اذا قام... اتي المؤمن في قبره، فيقال له: يا هذا! انه قد ظهر صاحبک، فان تشأ أن تلحق به فالحق و ان تشأ أن تقيم في
کرامة ربک فأقم.» [3] .





يعني: هنگامي که حضرت مهدي عليه السلام ظهور نمايد، به انسان باايمان در قبرش ندا مي رسد که: «جناب! صاحب و سالارت ظهور
کرده است، اگر مي خواهي به آن گرامي ملحق شوي، بپا خيز و اگر مي خواهي در جوار رحمت پروردگارت باشي و به دنيا بازنگردي،
همين جا بمان.»



[1] مصباح کفعمي، ص 551 و 552 و بحارالانوار، ج 53، ص 86 ، 96 و 61.

[2] در اين مورد، در بخش 24، بحث خواهيم کرد.

[3] بحارالانوار، ج 53، ص 91.