رجعت در روايات



سؤال: «آيا در رواياتي دليلي براي رجعت هست؟»

جواب: آري! رواياتي که از رجعت سخن مي گويد بسيار است و بر دو بخش قابل تقسيم مي باشند:

1- رواياتي که به صراحت از رجعت سخن دارند.

2- زيارتهايي که بوسيله ي آنها، امامان راستين را زيارت مي کنيم. و نيز دعاهايي که در مناسبتهاي گوناگون خوانده مي شود
که از هر دسته مي توان بر مسأله ي رجعت استدلال کرد.

روايات، که دلالتشان روشن است. اما زيارتها و دعاها نيز بدان دليل که از ائمه ي معصومين عليهم السلام رسيده است، درست
همانند روايات است و داراي پيام.

براي نمونه:

1- مأمون خليفه ي عباسي از حضرت رضا عليه السلام پرسيد:





«يا اباالحسن! ما تقول في الرجعة؟»

يعني: در مورد رجعت چه مي فرماييد؟

امام عليه السلام فرمود:

«انها الحق، قد کانت في الامم السالفة و نطق بها القرآن و قد قال رسول الله صلي الله عليه و اله و سلم: يکون في هذه
الأمة کل ما کان في الأمم السالفة، حذو النعل بالنعل....» [1] .

يعني: رجعت درست است و در ميان امتهاي پيشين بوده است و قرآن از آن سخن گفته است. و پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم
فرمود: «در اين امت، درست همه آنچه در امتهاي پيشين رخ داده است بي کم و کاست همانگونه رخ خواهد داد.»

2- امام صادق عليه السلام فرمود:

«أيام الله ثلاثة: يوم يقوم القائم و يوم الکرة (أي الرجعة) و يوم القيامة.» [2] .

يعني: روزهاي خدا سه روز است:

روز قيام قائم،

روز رجعت،

و روز رستاخيز.



[1] بحارالانورا، ج 53، ص 59 و ج 25، ص 135 و عيون اخبارالرضا عليه السلام، ج 2، ص 201، باب
46.

[2] بحارالانوار، ج 53، ص 63 و منتخب البصائر، ص 18.