دانشگاه جعفري
اين شجره ي ملعونه با انهدام رژيم پليد بني اميه از هم پاشيد و شجره ي طيبه خاندان وحي و رسالت فرصتي يافت تا ميوه و بهره
خويش را به بشريت ارزاني دارد.
امام صادق عليه السلام اندکي آزادي بيان و قلم بدست آورد و شرايط جاري او را ياري کرد تا بر فراز منبر پيامبر صلي الله
عليه و اله و سلم اوج گيرد و در همان مسجد و همان پايگاه توحيد و تقوا، فقه، تفسير، عقايد و ديگر رشته هاي علمي و فکري را به
انبوه دانش دوستان، تدريس نمايد، بگونه اي که رفته رفته هر روز، مجلس درس آن حضرت با حضور چهار هزار نفر فقيه، محدث، مفسر
و... تشکيل مي گرديد.
از کساني که به افتخار کسب فيض شاگردي آن حضرت نايل آمده و خود نيز بارها بدان اعتراف و افتخار نموده، «ابوحنفيه، نعمان
بن ثابت» است.
او در اشاره به آن دو سال پرافتخار و پربرکت محضر امام صادق عليه السلام و بهره وري از درياي ژرف و گسترده دانش، بينش و
معارف آل محمد صلي الله عليه و اله و سلم از ششمين امام نور مي گفت:
«لو لا السنتان لهلک نعمان.» [1] .
يعني: اگر آن دو سال شاگردي امام صادق عليه السلام و فراگرفتن علوم ومعارف از آن بزرگوار نبود، نعمان هلاک و گمراه شده
بود.
و سرانجام از اين دانشگاه پربرکت جعفري شخصيتهاي بزرگ و شايسته کردار و درست انديشي فارغ التحصيل شدند که جهان بشريت
بوسيله آنان به شکوه و اقتدار رسيد. شخصيتهايي چون: «جابربن حيان» نخستين شيميدان جهان عرب و اسلام، «هشام بن حکم» و ديگر
کساني که با برشمردن نام و نشان آنان بحث طولاني مي شود.
و کار شکوه و عظمت علمي و فرهنگي دانشگاه جعفري به جايي رسيد که تنها در مسجد جامع کوفه نهصد نفر انديشمند و صاحبنظر در
عقايد و مذاهب بحث و تدريس و سخنراني مي کردند و هرکدام هم گفتارشان به سر چشمه هميشه جوشان دانش حضرت امام صادق عليه
السلام پيوند داشت. [2] .
بدينسان امام صادق عليه السلام با اين آمادگي انديشه ها و فراهم بودن امکانات و زمينه مساعد، فرصت مناسبي يافت تا انگشت
روي آن نقطه حساس نهد و نقطه مورد نظرش را بفشارد و از امام مهدي عليه السلام سخن گويد و از وجود گرانمايه او براي همه
معتقدان و شيفتگانش، نويدها و بشارتها دهد و بصورتهاي گوناگون از ابعاد مختلف شخصيت و قيام نقش عظيم او... بحث کند.
به همين دليل هم هست که آن حضرت، گاه از نام مهدي عليه السلام سخن مي گويد و گاه از نسب بلند و پرافتخارش.
گاه از نشانه هاي ظهور او پيام دارد و گاه از دوران حکومت سراسر عدل و مهرش و گاه در مورد مسايل و مطالبي که در اين جهت
دور مي زند.
و اگر بگوييم که روايات رسيده از امام صادق عليه السلام در مورد حضرت مهدي عليه السلام از روايات ساير امامان معصوم
عليه السلام بيشتر است، سخن درست و سنجيده اي گفته ايم.
بعبارت ديگر: از هيچ يک از امامان اهل بيت عليه السلام پيرامون امام عصر عليه السلام به مقدار روايات رسيده از امام
صادق عليه السلام روايت ديده نشده است و دليل آن، همان شرايط مساعد و جو آماده اي بود که براي آن حضرت فراهم شد.
روشن است که ما نمي توانيم همه روايات رسيده از آن جناب در مورد امام عصر عليه السلام را به دليل محتواي غني و شمار
بسيار آنها در اينجا بياوريم. اين روايات را با رعايت تناسب در بخشهاي مختلف کتاب خواهيم آورد و دراين بخش بخاطر عايت اسلوب
بحث، تنها به ترسيم برخي از آنها بسنده مي شود.
[1] التحفة الاثناعشريه، ص 8.
[2] المجالس السنيه، ج 5، ص 309 و 90.