بازگشت

منش او


رسول اکرم (ص) از ابعاد مختلف خروج سفياني پرده برمي دارد و مي فرمايد :
" يَخرُجُ رَجُلٌ يُقالُ لَهُ : السُّفيانِيُّ في عُمقِ دِمَشقٍ ، وَعامَّه مَن يَتبَعُهُ مِن کَلبٍ . فَيَقتُلُ حَتّي يَبقُرَ بُطُونَ النِّساءِ ، وَ يَقتُلَ الصِّبيانَ . فَيَجتَمِعُ لَهُم قَيسٌ فَيَقتُلُها حَتّي لا يَمنَعَ ذَنَبَ تَلعَه ، وَيَخرُجُ رَجُلٌ مِن اَهلِ بَيتي في الحَرَمِ ، فَيَبلُغُ ذلِکَ السُّفيانِيَّ فَيَبعَثُ اِلَيهِم جُنداً مِن جُندِهِ . فَيَسيرُ حَتّي اِذا جاءَ بِبَيداءَ مِنَ الاَرضِ خُسِفَ بِهِم ، فَلا يَنجُو مِنهُم اِلّا المُخبِرُ " .

***

"مردي از دل دمشق خروج مي کند که به او سفياني مي گويند و همه پيروانش از نژاد کلب هستند . به قدري خون مي ريزد که نوبت به شکافتن شکم زنان و سربريدن کودکان مي رسد . تيرة قيس ( مصري ها و مراکشي ها ) در برابرش قيام مي کنند و همة آنها را طعمة شمشير مي سازد و کسي نمي تواند از خودش دفاع کند . آنگاه مردي از تبار من در حرم خروج مي کند ، اين خبر به سفياني مي رسد ، سفياني سپاهي براي رودر رويي با او مي فرستد ، چون سپاهيان به سرزمين بيداء مي رسند زمين آنها را در کام خود فرو مي برد که جز گزارشگري از آنها زنده نمي ماند " .(1)

***

1- بحار جلد 52 صفحه 186 ، بشاره الاسلام صفحه 21 و 106 و 276 ، الامام المهدي (ع) صفحه 223