|
|
|
متن نامه دلسوزانه نويسنده است که به يکي از دوستان |
|
|
|
بهايي خود نوشته است. اين دوست |
|
|
|
بر خلاف نويسنده، هنوز معتقد به بهاييت باقي مانده |
|
|
|
و نويسنده بر آن است که با |
|
|
|
گفتارهايي از روي تأمل و تحقيق، او را از ادامه اين |
|
|
|
راه باز دارد. کتاب با اندکي |
|
|
|
تغيير در اصل آن، سامان يافته و مطالب کوتاه و مجمل |
|
|
|
آن توضيح داده شده است. نويسنده |
|
|
|
پس از معرفي برخي اديان نورسته که هر از چند گاهي |
|
|
|
از گوشه اي برون مي آيند، به |
|
|
|
عقايد خرافي و باطل آنان اشاره مي کند و آن گاه در |
|
|
|
رد بهاييت و عقايد آنان با |
|
|
|
استناد به کتاب هاي آنان، سخن مي گويد. |
|
|
|
متن نامه دلسوزانه نويسنده است که به يکي از دوستان |
|
|
|
بهايي خود نوشته است. اين دوست |
|
|
|
بر خلاف نويسنده، هنوز معتقد به بهاييت باقي مانده |
|
|
|
و نويسنده بر آن است که با |
|
|
|
گفتارهايي از روي تأمل و تحقيق، او را از ادامه اين |
|
|
|
راه باز دارد. کتاب با اندکي |
|
|
|
تغيير در اصل آن، سامان يافته و مطالب کوتاه و مجمل |
|
|
|
آن توضيح داده شده است. نويسنده |
|
|
|
پس از معرفي برخي اديان نورسته که هر از چند گاهي |
|
|
|
از گوشه اي برون مي آيند، به |
|
|
|
عقايد خرافي و باطل آنان اشاره مي کند و آن گاه در |
|
|
|
رد بهاييت و عقايد آنان با |
|
|
|
استناد به کتاب هاي آنان، سخن مي گويد. |
|