بازگشت

گروه: مهدويت
 
 
مرکز پاسخگو:دفتر تبليغات اسلامي
موضوع اصلي:مهدويت
موضوع فرعي:مهدويت
سؤال:اگر كسي توفيق پيدا كند برخوردي با امام زمان (ع) داشته باشد چه ايشان را ببيند يا صداي آقا را بشنود و در تشخيص خويش مطمئن باشد سپس اين واقعه را به ديگران بگويد آيا ميتوان گفت بر اساس حديث من ادعي المشاهده فهو كاذب مفتر دروغگو است؟ لطف كنيد حديث را بشكافيد تا شبههها برطرف شود.


جواب:

تمام علما و فقهاي بزرگواري كهب ه آنها نسبت ديدار و ارتباط به حضرت را دادهاند نه در كتابهاي خود، چنين ادعايي را مطرح كردهاند و نه در جاي ديگر.

آنان براساس حكمتي كه در عدم ادعاي مشاهده نهفته حتي مسائل فقهي و احكام ديني را كه مستقيم يا غير مستقيم از حضرت سؤال كردند و پاسخ دريافت نمودند اظهار نكردند تا مشمول توقيع قرار نگيرند و موضوع تشرف و ديدار هيچ يك از آنان در زمان حيات آنان آشكار نگشت، بلكه بعد از رحلت آنان مسئله ملاقات توسط برخي از افراد مورد وثوق و اعتماد كه محرم اسرار آن بزرگواران بودند افشاء شده است. به اين طريق كه افراد مورد اعتماد آنان گاهي از واقعهاي رايحه ملاقات را استشمام ميكردند و با اصرار و ابرام از آنان ميخواستند چيزي از اخبار ملاقات را بيان كنند يا با طرح سؤالي آنان را در وضعيتي قرار ميدادند كه مجبور ميشدند يا دروغ بگويند يا گوشهاي از واقعيت را ابراز كنند، لذا با گرفتن ميثاق و تعهد شرعي - كه تا زنده هستند اين مسايل نبايد آشكار گردد و در صورت اظهار و آشكار شدن، تكذيب ميگردد و دروغگو معرفي خواهند شد، مطالبي را از ملاقات عليرغم خواست قلبي خود بيان ميكردند. بنابراين آن چه در كتابهاي معتبر آمده اولاً: بعد از وفات ملاقات كنندگان آشكار شده.

ثانياً: پرتوي از حقايق گسترده ملاقاتها بيان گشته است.

پايان سخن.

در پايان مقال دو تذكر را جهت تنبه حال لازم ميبينم:

1 - جمله هر كسي از ما نميداند مگر حال خود را اما حال ديگران براي او معلوم نيست.

تعبيري است كه در كلام دو نفر از علماي بزرگ شيعه يعني سيد مرتضي و شيخ طوسي (ره) آمده است.

اين كلام ميرساند كه امكان تشرف خدمت حضرت وجود دارد، ولي كسي مشرف ميشود حق اظهار به ديگران را ندارد. در غير اين صورت دروغ گوي افترا زننده معرفي ميشود.

2 - براي نتيجهگيري و تنبه حال دروني لازم است عبارت شيخ طوسي (ره) را به طور كامل ذكر كنيم او مينويسد: ما قطع نداريم كه حضرت از تمام اولياي خود، پنهان باشد، بلكه جايز است كه براي بيشتر آنان ظاهر گردد و نميداند هر انساني مگر حال خود را. پس اگر براي او ظاهر گردد. علت نهان شدن، زايل گرديده و اگر ظاهر نشود ميداند كه براي وي ظاهر نشده، به خاطر اشكالي كه به او باز ميگردد. اگر چه به تفصيل نداند تقصيرش چه بوده است.

از عبارت فوق استفاده ميشود، هر كسي ميخواهد بداند كه جزو ياران و اصحاب آن حضرت است يا نه؟ به حال درون خويش بنگرد. اگر رابطهاش را با آن حضرت و خدايش اصلاح كرده باشد، ارتباط و تشرف تحقق ميگردد و خود ميفهمد كه علت غيبت در او زايل شده است و در اين صورت از اصحاب آن حضرت محسوب ميشود، اما نبايد اظهار كند و ميداند كه اگر اظهار كند از محور اصحاب خارج ميگردد.

اگر بين او و مولايش ملاقات و تشرفي صورت نگرفته، باز خود ميداند. پس در گفتار و رفتار و كارهاي خويش تجديد نظر كند بنگرد چه امور مانع است. توبه كند. خود را اصلاح كند تا لياقت تشرف حاصل گردد.

ممكن است براي افرادي اين لياقت و شايستگي حاصل گردد، اما مصلحت آنان اقتضاء كند اين ملاقات تا لحظه احتضار و جان دادن به تأخير بيفتد؛ يعني آن لحظهاي كه انسان نياز شديد به وجود مبارك آن حضرت و دل جويي و عنايت ويژهاش دارد.

اللهم الرزقنا. با توجه به توضيحات ذكر شده نيازي به تجزيه و تركيب آن حديث نيست.

پينوشتها:

1 - محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، ج 51، ص 367 - 380.

2 - جهت آشنايي و مطالعه به كتاب جنه المأموي محدث نوري (ره) كه به ج 53 بحارالانوار، ص 200 ضميميه شده يا مهدي موعود علي دواني مراجعه شود.

3 - محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، ج 51، ص 361.

4 - بحارالانوار، ج 53، ص 151.

5 - كشف الغمه، ج 3، ص 328، به نقل از مجله حوزه، شماره 60 - 71 ويژه نامه امام زمان.

6 - رسايل الشريف المرتضي، ج 2، ص 297، به نقل از همان، ص 98.

7 - همان، ص 86.