جايگاه آن امام نور به هنگام ظهور


در احاديث فراواني، به صراحت، اعلام شده كه اقامت گاه شخصي حضرت بقيةاللّه، أرواحنافداه، در دوران ظهور مسجد مقدّس سهله است. اينك شماري از اين روايات آورده مي شود.

1-محدّثان عالي مقام شيعه، با اسناد معتبر، در مجامع حديثي خود، از راويان اخبار و ناقلان آثار، روايت كرده اند كه روزي در محضر مقدّس رييس مذهب، حضرت امام صادق (عليه السّلام) از مسجد سهله گفت و شنود شد. فرمودند:

أما إنّه منزل صاحبنا إذا قام بأهله؛ آن جا اقامت گاه صاحب ما است، هنگامي كه با خانواده اش قيام كند.

در برخي از منابع، به جاي قامَ، قَدِمَ تعبير شده است؛يعني، هنگامي كه تشريف بياورد.

و در نقل برخي از محدّثان، به جاي أما إنّه، مسجد السّهله آمده است؛يعني، به جاي ضمير، اسم صريح آمده است.

2-بيش از دو قرن، پيش از ميلاد مسعود كعبه ي موعود، وجود مقدّس اميرمؤمنان (عليه السّلام)، به هنگام ترسيم خطّ سير حضرت ولي عصر (عليه السّلام) در آستانه ي ظهور، مي فرمايد:

كأنّي به قد عبر من وادي السلام إلي مسجد السّهلة، علي فرس مُحَجَّل له شِمراخ، يزهو، و يدعو، و يقول في دعائه لا إله إلاّ الله حقّاً حقّاً...؛ گويي او را با چشم خود مي بينم كه از وادي السلام عبور كرده، بر فراز اسبي كه سپيدي پاها و پيشاني اش همي درخشد، به سوي مسجد سهله در حركت است، و زير لب زمزمه دارد و خدا را اين گونه مي خواند: (لا إله الاّالله حقّاً حقّاً...).

3- بيش از يك قرن پيش از ولادت خجسته ي حضرت حجّت (عليه السّلام)، امام صادق (عليه السّلام)خطاب به يار با وفايش ابوبصير فرمود:

يا أبا محمّد! كأنّي أري نزول القائم (عليه السّلام) في مسجد السّهلة بأهله و عياله؛

اي ابا محمّد! گويي فرود آمدن قائم عليه السّلام را با اهل و عيال اش در مسجد سهله، با چشم خود مي بينم.

ابوبصير عرضه داشت: »آيا محلّ اقامت دائمي آن حضرت، در مسجد سهله خواهد بود؟ حضرت فرمود: آري مسجد سهله، اقامت گاه حضرت ابراهيم خليل الرحمان (عليه السّلام) بود.

خداوند، پيامبري را مبعوث نكرده، جز اين كه در مسجد سهله نماز گزارده است.

مسجد سهله، پايگاه حضرت خضر (عليه السّلام) است.

كسي كه در مسجد سهله اقامت كند، همانند كسي است كه در خيمه ي رسول اكرم (صلّي اللّهُ عليه وآله وسلّم) اقامت كند.

مرد و زن با ايماني يافت نمي شود، جز اين كه دل اش به سوي مسجد سهله پر مي زند.

در مسجد سهله، تخته سنگي است كه تمثال همه ي پيامبران بر آن نقش بسته است.

احدي در مسجد سهله نماز نمي گزارد كه با نيّت راستين خدا را بخواند، جز اين كه خداوند او را با حاجت بر آورده شده از آن جا بر مي گرداند.

احدي نيست كه در مسجد سهله به خدا پناهنده شود، جز اين كه خداوند او را از آن چه بيم دارد پناه دهد.

ابوبصير عرض كرد: فضيلت بسيار بزرگي است!.

امام صادق (عليه السّلام) فرمود: آيا براي ات بيفزايم؟ عرض كرد بلي. فرمود:

مسجد سهله، از آن بُقعه هايي است كه خداوند دوست دارد او را در آن جا بخوانند.

شب و روزي نيست كه فرشتگان به زيارت مسجد سهله نشتابند و در آن جا به عبادت حق تعالي نپردازند.

اگر من در آن سامان سكونت داشتم، هيچ نمازي را جز در مسجد سهله نمي خواندم.

اي ابا محمد! اگر مسجد سهله هيچ فضيلتي جز فرود آمدن فرشته ها و اقامت پيامبران را نداشت، همين فضيلت بس بود، در حالي كه اين همه فضيلت دارد.

آن چه از فضايل مسجد سهله براي تو بازگو نكردم، بيش از فضايلي است كه براي ات گفتم.

ابوبصير عرض كرد: آيا مسجد سهله، اقامت گاه دائمي حضرت قائم (عليه السّلام) خواهد بود؟ فرمود: آري.

4- مفضّل در ضمن حديث مفصّلي از محضر امام صادق عليه السّلام پرسيد: منزل حضرت مهدي عليه السّلام و مركز اجتماع شيعيان كجا خواهد بود؟ امام صادق عليه السّلام در پاسخ او فرمود:

دار ملكه الكوفة، و مجلس حكمه جامعها، و بيت ماله و مقسم غنائم المسلمين مسجد السّهلة، و موضع خلواته الذّكوات البيض من الغريّين؛

مركز حكومت او، كوفه، و مركز قضاوت اش، مسجد اعظم كوفه، و مركز بيت المال و محل تقسيم غنايم مسلمانان، مسجد سهله، و محل خلوت و مناجات هايش تپّه هاي سپيد و نوراني نجف اشرف است.

5- ابوبكر حضرمي از محضر امام باقر عليه السّلام پرسيد: بعد از خانه ي خدا و حرم رسول خدا صلّي اللّهُ عليه وآله وسلّم كدامين بقعه از همه ي بقعه ها با فضيلت تر است؟ امام باقر عليه السّلام فرمود:

اي ابابكر! كوفه است كه پاك و پاكيزه است، و قبور پيامبران مرسل و غيرمرسل در آن است، و قبور صالحان و صدّيقان در آن است، و مسجد سهله در آن است كه:

خداوند، هيچ پيامبري مبعوث نكرده، جز اين كه در آن نماز گزارده است.

و فيها يظهر عدل الله؛ عدالت خداوند در آن جا ظاهر مي شود.

و فيها يكون قائمه و القُوّام من بعده؛ خليفه ي قائم به حق خداوند، و ديگر قائمانِ بعد از اونيز در آن جا خواهند بود.

آن جا اقامت گاه پيامبران، و اوصياي پيامبران و صالحان است.

6- ابان بن تغلب، در سفري با امام صادق عليه السّلام هم سفر شد. در اطراف كوفه، در سه نقطه، امام صادق عليه السّلام از اسب پياده شد، دو ركعت نماز گزارد.

ابان، در مورد اين سه نقطه، از آن حضرت پرسيد. امام عليه السّلام توضيح داد. سومين مورد را محلّ نزول قائم عليه السّلام معرفي فرمود.



در اين حديث اگرچه به نام مسجد سهله تصريح نشده، ولي از بررسي مجموع روايات اطمينان حاصل مي شود كه آن نقطه، مسجد سهله بوده است.

7- محمّد بن حسين بن عبدالله تميمي، مشهور به ابوسوره از بزرگان زيديّه بود. روز عرفه اي، به زيارت امام حسين عليه السّلام مشرّف شد. شب عيد را نيز در حائر حسيني بيتوته كرد. در پگاه عيد اضحي، به هنگام خروج از حرم امام حسين عليه السّلام به پيش گاه مقدّس حضرت بقيّةالله، أرواحنافداه، شرفياب شد. در محضر آن قبله ي موعود، به سوي مسجد سهله حركت كرد. معجزه اي از آن حضرت مشاهده كرد. مستبصر شد و به آيين تشيع اثناعشري گرويد.

ابوسوره مي گويد: هنگامي كه به مقابر مسجد سهله رسيديم، آن امام همام فرمود:

هُوَ ذا منزلي؛ اين جا خانه ي من است.

در اين احاديث، از مسجد سهله به عنوان اقامت گاه حضرت بقيّةاللّه، أرواحنا فداه، به هنگام ظهور سخن رفته است در احاديث فراوان ديگري، به ابعاد ديگري از ويژگي هاي مسجد سهله اشاره شده، كه شماري از آن ها را در اين جا مي آوريم:

8- شيخ طوسي، با سلسله اسناد خود، در ضمن يك حديث طولاني، از وجود مقدس اميرمؤمنان عليه السّلام روايت مي كند كه به هنگام شمارش مساجد مباركه ي كوفه فرمود:

و مسجد بني ظفر مسجد مبارك. والله! إنّ فيه لصخرة خضراء، و ما بعث الله من نبيّ إلّا فيها تمثال وجهه، و هو مسجد السّهلة؛مسجد بني ظفر، كه همان مسجد سهله است، مسجد مباركي است. به خدا سوگند! در آن، تخته سنگ سبز رنگي است كه خداوند هيچ پيامبري را مبعوث نكرده، جز اين كه تمثال صورت اش در آن هست.

9- مرحوم كليني، در همين رابطه، حديثي با سلسله اسنادش از امام باقر عليه السّلام روايت كرده كه آن حضرت، در شمار مساجد مباركه ي كوفه فرمود:

و مسجد بني ظفر و هو مسجد السّهلة؛ و مسجد بني ظفر كه همان مسجد سهله است.

10- امام صادق عليه السّلام خطاب به علاءبن رزين فرمود: در نزديكي شما، مسجدي هست كه شما آن را مسجد سهله مي ناميد و ما آن را مسجد شري مي ناميم، آيا در آن مسجد نماز مي خواني؟ علاء گفت: آري! جان ام به فدايت! من، در آن جا نماز مي خوانم.

امام صادق عليه السّلام فرمود:

إئته؛ فإنّه لم يأته مكروب إلّا فرّج الله كربته - أوْ قال: قضي الله حاجته - و فيه زبرجدة فيها صورة كلّ نبيّ و كلّ وصيّ؛

آري، آن جا برو؛ زيرا، هرگز اندوه ناكي به آن جا نمي رود، جز اين كه خداوند، اندوه اش را مي زدايد. و يا فرمود: حاجت اش را بر مي آورد. و در آن جا زبرجدي هست كه تمثال همه ي پيامبران و همه ي اوصياي پيامبران در آن است.

11- اميرمؤمنان عليه السّلام به مالك بن ضُمره رواسني - كه از خواص اصحاب اش بود فرمود: آيا به مسجدي كه در پشت خانه ات هست، مي روي؟ و در آن نماز مي گزاري؟. مالك گفت: اي اميرمؤمنان! معمولاً، در اين مسجد، خانم ها نماز مي خوانند



فرمود:

يا مالك! ذاك مسجد ما أتاه مكروب قطّ، إلاّ فرّج اللّه عنه و أعطاه حاجته؛

اي مالك! اين، مسجدي است كه هرگز شخص اندوه ناكي به آن جا نمي رود، جز اين كه خداوند همّ و غم اش را برطرف مي كند، حاجت اش را بر مي آورد.

در اين حديث، اگرچه به نام مسجد سهله تصريح نشده، جز اين كه از بررسي احاديث، اطمينان حاصل مي شود كه در مورد مسجد سهله است و لذا ابن مشهدي، آن را در باب احاديث مربوط به فضائل مسجد سهله نقل كرده است.

12- امام صادق عليه السّلام در اين باره فرمود:

]إنّه] ما من مكروب يأتي مسجدالسّهلة، فيصلّي فيه ركعتين بين العشائين و يدعوالله تعالي، إلّا فرّج اللّه كربه؛هيچ غم زده اي نيست كه به مسجد سهله برود و در آن دو ركعت نماز ميان مغرب و عشا بخواند و خداي را بخواند، جز اين كه خداوند غم هايش را زايل گرداند.

13- از امام زين العابدين عليه السّلام روايت شده كه فرمود:

مَنْ صلّي في مسجد السهلة ركعتين، زاد الله في عمره سنتين؛ هر كس در مسجد سهله دو ركعت نماز بگزارد، خداوند، دو سال بر عمر او مي افزايد.

14- امام صادق عيه السّلام در اين باره فرمود:

إذا دخلتَ الكوفة، فأتِ مسجدالسهلة، فصلّ فيه واسأل الله حاجتك لدينك و دنياك...؛

هنگامي كه وارد كوفه شدي، به مسجد سهله برو و در آن جا نماز بگزار، آن گاه حاجت هاي مادّي و معنوي خود را از خداوند بطلب كه:

مسجد سهله خانه ي ادريس نبي بود.

حضرت ادريس در آن جا لباس مي دوخت و نماز مي خواند.

هر كس در مسجد سهله خدا را بخواند، براي هر حاجتي كه مورد علاقه اش باشد، خداوند، حاجت اش را بر مي آورد، و در روز قيامت، او را تا رتبه ي حضرت ادريس بالا مي برد، و او را از ناملايمات دنيا و نيرنگ هاي دشمنان پناه مي دهد.

15- مرحوم كليني با سلسله اسنادش از امام صادق عليه السّلام روايت كرده كه فرمود:

بالكوفة مسجد يقال له مسجد السهلة . لو أنّ عمّي زيداً أتاه، فصلّي فيه واستجار الله، لأجاره عشرين سنة. فيه مناخ الرّاكب و بيت إدريس النّبي عليه السّلام، و ما أتاه مكروب قطّ فصلّي فيه بين العشائين و دعا الله، إلّا فرّج الله كربته؛

در كوفه، مسجدي است كه مسجد سهله ناميده مي شود، اگر عمويم زيد به آن جا مي رفت و به خدا پناهنده مي شد، خداوند، بيست سال او را پناه مي داد.

آن جا جايگاه سواره و خانه ي ادريس نبي عليه السّلام است.

هيچ غم زده اي نيست كه به آن جا برود و ميان مغرب و عشا نمازي بگزارد و خدا را بخواند، جز اين كه خداوند غم هايش را بر طرف مي سازد.

در نقل شيخ طوسي آمده است كه پرسيدند: منظور از سواره كيست؟ فرمود: حضرت خضر عليه السّلام

16- جعفر بن محمّد بن قولويه استاد شيخ مفيد با سلسله اسنادش از امام جعفرصادق عليه السّلام روايت كرده كه خطاب به ابوحمزه ي ثمالي فرمود:

اي اباحمزه! آيا عمويم زيد را در شبي كه خروج كرد، ديدار كردي؟«. عرض كرد: بلي.

فرمود: »آيا در مسجد سهيل نماز گزارد؟

عرض كرد: مسجد سهيل كجا است؟ آيا منظور شما مسجد سهله است؟ فرمود: اري.

عرضه داشت: نه فرمود: أما إنّه لوصلّي فيه ركعتين، ثمّ استجارالله، لأجاره سنة؛ اگر در آن جا دو ركعت نماز مي خواند، آن گاه به خدا پناهنده مي شد، بي گمان، خداوند، تا يك سال او را پناه مي داد.

ابوحمزه ي ثمالي گفت: »پدر و مادرم به فداي شما! آيا مسجد سهله اين گونه است؟ فرمود: آري؛

مسجد سهله، خانه ي حضرت ابراهيم بود، هنگامي كه به سوي عمالقه رفت.

خانه ي حضرت ادريس آن جا بود و آن جا لباس مي دوخت.

پايگاه سواره حضرت خضر آن جا است.

آن جا، تخته سنگ سبز رنگي است كه تمثال همه ي پيامبران در آن است.

در زير آن سنگ، تربتي است كه خداوند همه ي پيامبران را از آن آفريده است.

محل عروج آن جا است.

فاروق اعظم، آن جا است، كه در نقطه اي از آن است.



آن جا، رهگذر مردمان است.

آن جا، از سرزمين كوفه است.

صور، در آن جا دميده مي شود.

حشر و نشر، به سوي آن جا است.

هفتاد هزار نفر از كنار آن محشور مي شوند كه بدون حساب وارد بهشت مي گردند...

17- مرحوم كليني، در همين باره از عبدالله بن ابان روايت مي كند كه گفت:

روزي، در خدمت امام صادق عليه السّلام بوديم. خطاب به حاضران فرمود: آيا كسي از شما، از سرگذشت عمويم زيدبن عليعليه السّلام اطّلاعي دارد؟

يكي از حاضران گفت: آري؛ من، تا حدّي از مطالب ايشان خبر دارم. شبي، در خانه ي معاويه بن اسحاق انصاري، در خدمت جناب زيد بوديم كه گفت: مهيّا شويد به مسجد سهله برويم و در آن جا نماز بگزاريم امام صادق عليه السّلام پرسيد: »آيا انجام داد؟ پاسخ داد: نه. كاري پيش آمد و او را از رفتن به مسجد سهله بازداشت.

امام عليه السّلام فرمود: اما والله! لو أعاذالله به حولاً لأعاذه؛به خدا سوگند، اگر در آن جا براي يك سال از خدا پناه مي طلبيد، خداوند به او پناه مي داد.

سپس فرمود: آيا نمي دانيد كه

آن جا، خانه ي ادريس نبي عليه السّلام بود،

حضرت ادريس، آن جا خياطي مي كرد،

حضرت ابراهيم عليه السّلام از آن جا به سوي عمالقه رفت،

داوود از آن جا به جنگ جالوت رفت،

در آن جا تخته سنگ سبز رنگي است كه تمثال همه ي پيامبران در آن است،

گِل همه ي پيامبران، از زير آن سنگ اخذ شده است،

آن جا، پايگاه سواره است؟

پرسيدند: سواره كيست؟. فرمود: خضر (عليه السّلام) است.



18- علامه ي مجلسي از امام صادق (عليه السّلام) روايت كرده كه فرمود: مسجد السّهلة مناخ الرّاكب؛ مسجد سهله، پايگاه سواره است.

پرسيدند: منظور از سواره كيست؟. فرمود: حضرت خضر (عليه السّلام).

19- ابن مشهدي، با سلسله اسنادش از علي بن ابراهيم )صاحب تفسير قمي( روايت كرده كه در ضمن يك حديث طولاني از پدرش ابراهيم بن هاشم نقل كرده، كه در مسجد سهله، به خدمت حضرت خضر (عليه السّلام) شرف ياب شده. در زاويه ي شرقي مسجد، از آن حضرت پرسيد: اين جا چه نام دارد؟ حضرت خضر (عليه السّلام) فرمود:

إنّه مقام الصّالحين والأنبياء والمرسلين؛ اين جا، مقام صالحان و پيامبران و رسولان است.

20- ابن مشهدي، با چند طريق از (بشّار مُكاري) روايت مي كند كه روزي به محضر امام صادق (عليه السّلام) شرف ياب شد، طبقي از خرماي طبرزد را در محضر امام (عليه السّلام) مشاهده كرد. امام (عليه السّلام) از آن خرما به بشّار تعارف كرد. ايشان عذر آورد كه در مسير خود با حادثه ي دل خراشي مواجه شده است، لذا نمي تواند چيزي بخورد.

امام (عليه السّلام) آن حادثه را جويا مي شوند. بشّار مي گويد: خانمي را در كوچه ديدم كه زمين خورده بود. به ياد حضرت زهرا (عليهاالسلام) افتاده، گفته بود: "لعن الله ظالميكِ يا فاطمة!".

گزارش، به شرطه رسيده بود. شرطه، او را دستگير كرد. به سوي زندان برد. مرتّب، با تازيانه بر سرش كوبيد. او نيز هر چه فرياد مي زد و ياري مي طلبيد، كسي جرئت نمي كرد كه به ياري اش بشتابد.

امام (عليه السّلام) دست از طعام كشيد. اشك از ديدگان مبارك اش سرازير شد. آن قدر گريست كه محاسن و سينه و دستمال اش خيس شد. آن گاه به بشّار فرمود:

»بشّار! برخيز به مسجد سهله برويم و خداي را بخوانيم و آزادي آن زن را از خداوند بخواهيم.

امام (عليه السّلام) كسي را به شرطه خانه فرستاد و به او فرمود: آن جا بماند تا هنگامي كه از آن زن خبري دريافت كند.

بشار مي گويد: در خدمت امام (عليه السّلام) به مسجد سهله رفتيم. هر كدام دو ركعت نماز گزارديم. آن گاه امام (عليه السّلام) دست ها را به سوي آسمان برافراشت و دعاي: (أنت الله لا إله إلّا أنت...) را تا آخر خواند. آن گاه به سجده رفت. من، جز صداي نفس هايش را نمي شنيدم.

پس از مدتي سر از سجده برداشت و فرمود:

"برخيز كه زن آزاد شد"..

بشار گويد: در محضر امام (عليه السّلام) حركت كرديم. در كوچه هاي كوفه بوديم كه فرستاده ي امام (عليه السّلام) آمد و آزاد شدن آن خانم را به امام (عليه السّلام) نويد داد....