ابعاد عملي انتظار


 
محور دوم انتظار، انتظار عملي و اقدامي است، با اين بيان که چنانچه انتظار يک زارع براي خوب به عمل آمدن محصول مشروط بهشرطهايي است از آن جمله که زمين زراعي را اصلاح کند، تخم بکارد، به موقع آبياري کند در حاليکه ميداند تربيت کنندهي آن تخم و رويانندهي آن تا سرحد کمال خداوند متعال است؛ در اين حال چون احتمال آفت زميني و آسماني ميرود، سم پاشي کرده و نيز دعا ميکند و از خدا ميخواهد که آفتها را از بين ببرد و محصول او را به عمل آورد .همينطور انتظار و دعا براي فرج امام زمان ارواحنا فداه و رسيدن فيوضات و نعمتهاي الهي به بندگان بر اسباب و شرايطي تکيه دارد و آن اين است که به امام(ع) در ظاهر نيز اذن تصرف داده شود و از پردهي غيب بيرون آيد و براي اين اذن نيز مقدمههايي خواهد بود که برخي از آنها بدست خود مردم است که عبارت از تقواي الهي ورفتار نيکو است چناچه در سورهي اعراف ميفرمايد «ولو ان اهل القري آمنوا و اثقوا لفتدنا عليهم برکات من السماء و الارض» اگر مردمانايمان آورده و تقوا پيشه سازند حتماً درهاي برکت را از آسمان و زمين به سوي ايشان ميگشاييم بنابراين معلوم ميشود که رفتار زشت مردم خود مانعي براي ظهور آن عزيز جانهاست

حال به بررسي برخي از ابعاد انتظار عملي ميپردازيم



تقيد مکتبي

يکي از ابعاد مهم در فلسفه ي عالي تشيع تقيد به مکتب و خط مکتب است در صخرهي استوار اعتقادات شيعي به تعبير ديگر تولي وتبري متابعت محبتآميز از حق و دستورات اهلبيت در تمامي شؤون و مخالفت خصمانه با ناحق و دوري از دشمنان خدا و اهل بيت(ع)

اين است شعار شيعه در طول تاريخ شيعه فقط دين خدا را ميشناسد و به آن عشق ميورزد و هيچ گونه انعطافپذيري در برابر دشمناندين در سراسر وجودش راه ندارد پيامبراکرم(ص) فرمودند «خوشا به حال منتظراني که به حضور قائم برسند آنان که پيش از قيام او نيزپيرو اويند با دوست او عاشقانه دوستند و موافق و با دشمن او خصمانه دشمنند و مخالف

دينداري

از ويژگيهاي انسان منتظر دينداري است و ديانت پيشگي. جز اين نميتوان تصور کرد انسان در دوران غيبت بايد با مواظبت بيشتر به امردين خود و به دينداري و صحت اعمال خود بپردازد و از هرگونه سستي انحراف دوري گزيند و در خط صحيح قرار گيرد و دائماً متوجه ومتوسل به امام خود باشد. امام صادق(ع) فرمود: براي صاحبالامر غيبتي طولاني است در اين دوران هر کسي بايد تقوي پيشه کند وچنگ در دين خود زند

آمادگي نظامي

امر بسيار جالب و بسيار مهم، امر آمادگي نظامي در عصر انتظار است. مومن منتظر بايد هميشه آمادگي نظامي و نيرويسلحشوري داشته باشد تا به هنگام طلوع حق به صف پيکاران رکاب آنحضرت بپيوندد امام صادق(ع) فرمودند: «ليعدن احدکم لخروجالقائم و لو سهما فان الله اذا علم ذلک من نيته رجوت لان ينسي في عمره حتي يدرکه و يکون من اعوانه و انصاره» ميبايست هر يک ازشما براي قيام قائم، اگر چه يک تير تهيه کند. همانا خداوند هنگامي که اين نيت را در او ميبيند اميدست که عمرش را طولاني سازد تاآنکه او را دريابد و از ياران و ياوران او باشد

در گذشته شيعيان به اين امر توجه بيشتري داشتند تا جايي که برخي شمشير يا سلاحي ديگر در خانه نگاه ميداشتند. به بعد انساني اينکار بنگريد! انسان در مدت عمر خود اسلحه داشته باشد که به هنگام ظهور منجي انسانيت و گسترندهي اصول عدالت و در هم کوبندهي جباران به او بپيوندد و براي نجات بشريت مظلوم و انسانيت محروم به پا خيزد. اين چه زلال جاري و چه باور تابناکي است. آفرين بر ايناعتقاد و آمادگي



اخلاق اسلامي

معلوم است که اين بعد نيز بايد در جامعهي منتظر حضور محسوس داشته باشد. جامعهي منتظر بايد جامعهاي اسلامي باشد و بزرگترينوجه تمايز جامعهي اسلامي از ديگر جامعهها همان اخلاق نوراني اسلام است. انسان منتظر بايد داراي اخلاق اسلامي باشد و جامعهيمنتظر بايد مظهر اخلاق اسلامي باشد. امام جعفر صادق(ع) در حديثي که بخشي از آن ذکر شد ميفرمايد: هر کس خوش دارد در شمار اصحاب قائم باشد بايد در عصر انتظار مظهر اخلاق نيک اسلامي باشد. چنين کسي اگر پيش از قيام قائمدرگذرد، پاداش او مانند کساني باشد که قائم را درک کنند و به حضور او برسند پس (در دينداري و تخلق به اخلاق اسلامي) بکوشيد و درحال انتظار ظهور حق به سر بريد .اين (کردار پاک و افکار تابناک) گوارا باد بر شما اي گروهي که رحمت خدا شامل حال شماست

و اينکه تاکيد شده است که شيعه بايد« زَين »امامان خود باشد نه «شَين» آنان، رعايت آن در عصر انتظار به صورتي موکدتر لازم است. شيعهبايد با رفتار انساني و اخلاق محمدي- علوي و فضائل جعفري، همواره مايهي زينت و افتخار و آبروي ائمهي طاهرين باشد نه مايهي ننگآنان. بايد طوري باشد که ائمه بتوانند به شيعيان خود افتخار کنند و اين رعايت در دوران غيبت امام به احترام امام واجبتر است

پارسايي

انسان منتظر حکومت عليوار مهدي موعود، علاوه بر تدين و تقوي بايد پارسا باشد و خود را چنان که آن پيشوا دوست دارد بسازد و بدارد و به او و ياران او شباهت به هم رساند تا به لطف خدا در شمار آنان به حساب آيد امام صادق ميفرمايد: هر کس خوش دارد درشمار اصحاب قائم باشد بايد چشم براه باشد و پارسايي پيش گيرد و کردار با ورع داشته باشد

در حديثي ديگر امام محمدباقر(ع) ميفرمايد: تقوي پيشه سازيد و بار سنگين انتظار را به کمک ورع و پارسايي به منزل رسانيد و باکوشش بسيار در عبادت و اطاعت خدا

هر يک از شما دينداران هنگامي غرق شادماني ميشويد که به آستانهي ورود به جهان ديگر پا نهيد و دورهي دنيا را سپري کنيد. آنجاچشمانتان به نعمت الهي و کرامت خدايي و بهشت جاوداني روشن ميگردد. آنجاست که همهي اندوهها از ميان ميرود و آنجاست کهميبينيد راهي که شما پيموديد، حق بوده است و راهي که مخالفان شما پيمودهاند ،باطل انتظار دروان تکليف حساس

با توجه و تامل در ابعاد عملي انتظار که در بخش پيش ياد شد، ميبينيم که انتظار تجلي جامع و تبلور کامل تربيتهاي مکتب است. پسانتظار هم «شاخص مُنّور اَبعاد عَقايد حَقّه» است و هم «تبلور کامل تربيتهاي مکتب». آري غيبت، جرياني بسيار عميق و انتظار، جرياني بسيارسازنده و مهم است. دورهي غيبت و انتظار از يک جهت مانند مدتي است که معلم از کلاس خارج ميشود چنانکه در پيش اشاره شد تابنگرد که شاگردان در غياب او چه ميکنند؟ و دربارهي تعاليم و تکاليف خود چه سان رفتار مينمايند انسان منتظر که شاگرد مکتبپيامبران و حاضر در کلاس درس حق است بايد همواره مراقب خود باشد و در علم و عمل بکوشد و بداند که معلم از کلاس بيرون رفتهاست و هر لحظه ممکن است برسد و او را در آن حال که هست ببيند بايد هميشه در حالي باشد که رضاي کامل خاطر معلم را فراهم آورد

نگهباني ايمان

يکي از ابعاد عظيم تکليف حساس و بزرگ در روزگاران غيبت و انتظار، حفظ دين و نگهباني مرزهاي عقيدتي و حراست باورهاي مقدساست. جامعهي منتظر نبايد دربارهي اين امر عظيم سستي روا بدارد

لازم است فروغ ايمان و نور يقين و پرتو عقيدهي به حق و تشعشع اعتقادات راستين همواره در دل و جان مردم محفوظ باشد و پيوستهژرفتر و ژرفتر شود و بارورتر و بارورتر گردد

لازم است جان و دل نوباوگان و نوجوانان و جوانان، هر دم در برابر تابش اعتقادات حقه قرار گيرد و از اين تابش و تجلي آکنده گردد

لازم است ايمان جزء وجود آنان و مايهي تقوم هويت اصلي آنان باشد تا کمکم حق و فداکاري در راه اعتلاي حق چون خون همهي وجودآنان را گرم کند و چون روح جوهر حيات آنان باشد

لازم است سعي شود تا ايمان اعتقادي با ايمان عملي در آنان اتحاد يابد و از نخستين سنين تکليف و توجه بعد عمل به احکام نيز عملدرست در زندگاني آنان حضور قاطع بيابد

در روزگار غيبت امام و طولاني شدن عصر انتظار ممکن است شبهههايي در ذهن برخي بيابد يا شياطين پنهان و شياطين آشکار به سستکردن پايههاي اعتقادي کساني بويژه جوانان برخيزند. بايد در برابر اين شبههها مقاومت کرد و آنها را از ذهنها و دلها زدود .همچنين مطالب و مسائلي در روند زمانه و تحولات زندگي بشر و پيدا شدن افکار و مسلکها ،بروز ميکند که ممکن است ظلمتهاي فکري بيافريند و بهايمانها و روشناييهاي قلوب زيان برساند بايد در برابر اين مطالب و مسائل نيز پايدار بود و پايداري کرد و در رد و رفع آنها و روشن کردنپوچي آنها به کوشش برخاست

بطور کلي حوزههاي علمي و اعتقادي و نگهبانان ميراث قرآني و فرهنگ تربيتي اسلامي، بايد در برابر همهي اين تهاجمات پايداري کنندو به تناسب هر مورد به دفع اين زيانها و خطرها بپردازند. اينهمه تاکيد که در احاديث دربارهي حفظ ايتام آل محمد(ع) شده است، قسمتياز آن تاکيدها ناظر به اين بعد است، بعد اعتقادي. اين ايتام، ايتام معنوي و تربيتي هستند و اين حفظ، -از جمله- حفظ اعتقاد ديني و تربيتديني است در تودهها، بويژه در جوانان و نوجوان. و اينهمه که اهميت دادهاند به پاسداري از مرزهاي اعتقادي و گفتهاند عالمان ،حافظ دينو نگهبانان عقايد مردم از انحراف، "پاسداران" مرزهاي دينند، اينها همه در آن صورت است که اين نگهباني و پاسداري به نحو احسن بهعمل آيد

حفظ و گسترش اعتقاد ديني و شناخت درست اعتقادي و عملي که وسيلهي تشخيص حق از باطل است در روزگار متصل به ظهور مفيدتر بلکه لازمتر است. چنانکه در احاديث رسيده است و اين بدان علت است که تنها دارندگان عقيده و عملند که در مسائل و حوادثپيش از ظهور گم نميشوند و دچار ترديد نميگردند و حق را تشخيص ميدهند. آري آنان که اعتقاد صحيح و عمل صالح داشته باشند بهتصديق و تاييد مهدي(ع) مبادرت ميکنند و به سعادت بزرگ ميرسند. اين است که تا به هنگام ظهور مهدي يعني هنگامي که فرياد او بهگوش همگان برسد بايد اعتقاد صحيح و عمل صالح در مردم منتظر حفظ گردد

در احاديث و تعاليم از اهميت ايمان در عصر غيبت به گونههايي عجيب ياد شده است و منتظران مومن داراي مقام و منزلت شمشيرزنان در رکاب پيامبر دانسته شدهاند از اين بالاتر پيامبر اکرم آنان را برادران خود خوانده است. همچنين از نظر خردمندي و بصيرت واعتقاد و اخلاص، مورد ستايش بسيار قرار گرفتهاند. دلهاي منتظران مومن در سخن امام صادق(ع) که سپس نقل خواهد شد چونان "قنديلهاي روشن" توصيف شده است.

پيامبر اکرم(ص) خطاب به اصحاب:

... شمايان اصحاب منيد، ليکن برادران من مردمي هستند که در آخرالزمان ميآيند. آنان به نبوت و دين من ايمان ميآورند با اينکه مرا نديدهاند... هر يک از آنان اعتقاد و دين خويش را با هر سختي نگاه ميدارد چنانکه گويي درخت خار مغيلان را در شب تاريک با دست ،پوست ميکند. با آتش بر دوام چوب داغ را در دست نگاه ميدارد. آن مومنان مشعلهاي فروزانند در تاريکيها. خداوند آنان را از آشوبهايتيره و تار (آخرالزمان) نجات خواهد داد. لاحدهم اشد بقية علي دينه من خرط القتاد في الليلة الظلماء او کالقابض علي جمر الغضا اولئکمصابيح الدجي ينجيهم الله من کل فتنة غبراء مظلمة

امام علي بن الحسين زينالعابدين(ع) خطاب به ابوخالد کابلي

اي ابوخالد! مردماني که در روزگار غيبت به سر ميبرند و معتقدند ومنتظر، از مردمان همهي زمانها افضلند. زيرا که خداي متعال به آنان خرد و فهم و معرفتي داده است که غيبت امام براي آنان مانند حضوراست (يعني با اينکه در عصر غيبت به سر ميبرند و امام را نميبينند از نظر ايمان و تقوي و پايداري گويي در زمان ظهور به سر ميبرند وامام خود را ميبينند) اين مردم را (که در چنان روزگاري زندگي ميکنند) خدا مانند سربازان به پيکارگر صدر اسلام قرار داده است همانان که در رکاب پيامبر(ص) شمشير ميزدند و پيکار ميکردند

آنانند اخلاص پيشگان حقيقي و آنانند شيعيان واقعي و آنانند که در نهان و عيان مردم را به دين خدا دعوت ميکنند و اين ايمان و باور درجامعه باشد و بايد همچنين تا زمان ظهور بماند

عدل و احسان

مسالهي ديگري که مسلمان منتظر بايد به آن اهميت بسيار بدهد و در تحقق و گسترش آن بکوشد ،عدل و احسان است. يکي از شعارهاي سرلوحهاي در قرآن کريم اين شعار سترگ است: ان الله يامر بالعدل و الاحسان: خداوند به اقامهي عدل و اشاعهي احسان امر ميکند

سخن از عدالت و دادگري در اسلام و قرآن، اصلي است بنيادي و همهگير که نيازي به توضيح ندارد. اهميت اين اصل تا آنجاست که دربسياري از احکام فقهي و عبادي نيز به گونهاي به لزوم عدالت بر ميخوريم. از جمله در نماز جماعت که ميگويند پيشنماز بايد عادلباشد و اين عدالت که در پيشنماز شرط است نيز به نوعي ترک ظلم است نسبت به نفس و نسبت به غير

اين است که منتظران ظهور دولت حق و حکومت عدل که دينشان اسلام است و کتابشان قرآن و نخستين امامشان علي بن ابيطالب است(يعني تجسم اعلاي عدالت و دادگري) و خود، در انتظار تحقق حکومت عدل جهاني به سر ميبرند بايد پيوسته نمونهي اين عدل وعدلطلبي باشند و اين چگونگي را نشان دهند و جامعهي خويش را از احسان سرشار سازند بايد جامعهي آنان نمونهي آن عدل و داديباشد که از آن دم ميزنند و منتظر ظهور ابعاد ملي و جهانگير آنند

ميشود جامعهاي ،خود را منتظر حکومت عدل جهاني بداند و خود در محيط خود در روابط خود در معاملات و حقوق و قوانين خودعدالت را عملي نسازد و رعايت نکند و به عدل و داد نگرايد و از عدل و داد طرفداري نکند و در راه آن به پا نخيزد و نشاني از بسط وعدل و احسان در آن جامعه نباشد؟ اين امر چگونه ميتواند بود؟ و اگر باشد صدق اينگونه مردمي در انتظار از کجا نمودار خواهدگشت؟

تمرين و رياضت

منتظران با اخلاص، در مرحلهي تربيت نفس و خودسازي به امر ديگري نيز بايد توجه کنند، توجهي عميق. آن امر، تمرين زندگي اي است سادهو خشن و دور از رفاه و تنآساني، تا بدينگونه با زندگي پيشواي قيام هماهنگ گردند و تاب پيروي از او پيدا کنند. هيچگونه ضعفي وسستي و اميال و علايقي نبايد شخصيت صخره سان انسان را دستخوش قرار دهد. امام صادق(ع)فرمودند: درباره ي خروج قائم خيلي عجلهداريد هان! به خدا سوگند او جامهاي موئين ميپوشد و نان جوين ميخورد. روزگار قيام او روزگار به کار بردن شمشير است او شبانگاهان به دردمندان و نيازداران سر ميزند و روزها به نبرد در راه دين ميپردازد

آري درد آشنايان! به همراهي آن پيشواي درد آشنا به پا ميخيزند و جباران را با مجاهده و جنگ در پرتو ياري و نصر خدايي از ميان برميدارند و خود مانند محرومترين محرومان، زندگي ميکنند خوراکي خشک و اندک ميخورند و جامهاي خشن و کم بها ميپوشند اينسان رفتار مينمايند تا محروميت را از جهان بردارند

قائم و قيام

اين قيام به هنگام شنيدن نام قائم يعني آمادگي داشتن در هر آن، براي قيام و مبارزه و جهاد در راه تحکيم عدالت جهاني در رکاب حجت خدا. شيعه ي منتظر در عصر غيبت بايد همواره داراي چنين هدفي باشد