منتظران برترين مردم همه روزگاران



در فضيلت انتظار و منتظران بسيار خوانده و شنيده ايد، اما آيا هيچ فکر کرده ايد که چرا در فرهنگ شيعه چنين فضايلي را براي منتظران؛ يعني کساني که در زمان غيبت با باور به وجود امام دوازدهم، ظهور او را انتظار مي کشند، برشمرده اند؟

روايت زير که از امام چهارم شيعيان، حضرت سجاد(ع) نقل شده به اين پرسش پاسخ مي دهد:

... ثُمّ تَمتَدُّ الغَيبَةُ بِوَلِيِّ اللَّهِ - عَزَّوَجَلَّ - الثّانِيَ عَشَرَ مِن أوصياءِ رَسُولِ اللَّهِ - صلَّي اللَّهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ - والأئمةِ بَعدُهُ. يا ابا خالد! إنّ اَهلَ زَمانِ غَيبَتِهِ، القائلينَ بإمامَتِهِ والمُنتَظِرينَ لِظُهُورِهِ أفضَلُ مِن أهلِ کلِّ زَمانٍ؛ لأنّ اللَّهَ - تَبارَکَ و تَعالي - أعطاهُم مِنَ العُقُولِ وَالأفهامِ وَالمَعرِفَةِ ما صارَت بِهِ الغَيبَةُ عِندَهُم بِمَنزَلَةِ المُشاهَدَةِ؛ وَجَعَلَهُم فِي ذلِکَ الزَّمانِ بِمَنزَلَةِ الُمجاهِدينَ بَينَ يَدَي رَسُولِ اللَّهِ - صَلَّي اللَّهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ - بِالسَّيفِ. أُولئکَ الُمخلَصُونَ حَقّاً وَ شِيعَتُنا صِدقاً والدُّعاةُ إلي دِينِ اللَّهِ - عَزَّوَجَلّ - سِرّاً وَ جَهراً. و قالَ عليُّ بن الحُسَينُ - عَلَيهِماالسَّلامُ - : إنتِظارُ الفَرَجِ مِن أعظَمِ الفَرَجِ.1

... غيبت دوازدهمين ولي خداوند - صاحب عزت و جلال - از سلسله جانشينان رسول خدا - که درود خدا بر او و خاندانش باد - و امامان بعد از او، به درازا مي کشد. اي اباخالد! آن گروه از مردم که در زمان غيبت او امامتش را پذيرفته و منتظر ظهور اويند برترين مردم همه زمان ها هستند؛ زيرا خداوند - که گرامي و بلند مرتبه است - چنان خِرَد، درک و شناختي به آنها ارزاني داشته که غيبت [و عدم حضور امام] براي آنها همانند مشاهده [و حضور امام] است. خداوند مردم اين زمان را به مانند کساني قرار داده که با شمشير در پيشگاه رسول خدا - که درود خدا بر او و خاندانش باد - جهاد مي کنند. آنها مخلصان واقعي، شيعيان راستين ما و دعوت کنندگان به سوي دين خدا در پنهان و آشکار هستند. آنگاه [امام] علي بن الحسين - که بر او درود باد - فرمود: انتظار فرج (گشايش) از بزرگترين گشايش هاست.

آري، همه فضيلت انتظار به اين است که منتظر حجابي ميان خود و امامش احساس نکند و او را همواره حاضر و ناظر ببيند. و قطعاً کسي که اينگونه بود تلاش مي کند در هر کجا و به هر کاري که مشغول است به گونه اي عمل کند که خشنودي امامش را به خود جلب و ناخشنودي او را از خود دور سازد.



پي نوشت :

1 . الصدوق، ابوجعفر، محمدبن علي بن الحسين بن بابويه (شيخ صدوق)، کمال الدين و تمام النعمة، ج1، ص320؛ المجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج52، ص122، ح4.