نشانه هاي ظهور امام زمان (عج) در آخرالزمان چيست؟


علائم ظهور به دو دسته کلي تقسيم ميشوند: علائم حتمي و علائم غير حتمي.

فضيل بن يسار از امام باقر(ع) روايت کرده که فرمودند:" نشانههاي ظهور دو دسته است: يکي نشانههاي غيرحتمي و ديگر نشانههاي حتمي؛ خروج سفياني از نشانههاي حتمي است که راهي جز آن نيست."(1) منظور از علائم حتمي آن است که تقدير قطعي خدا به وقوع آن تعلق گرفته، و مشروط به هيچ قيد و شرطي نيست؛ و مقصود از علائم غير حتمي آن است که وقوع آن ممکن است مشمول بداء گردد، چرا که وقوع آن مشروط به شروطي است که اگر آن شروط تحقق يابد آن علائم واقع مي شوند، و اگر آن شروط مفقود باشد، آن علائم نيز تحقق نمييابند. و تنها احتمال وقوع آنها مي رود، و قطعي نيستند.

علائم غير حتمي بسيارند. در اينجا روايت مفصلي از امام صادق (ع) را ذکر مي نماييم که تعداد بسياري از علائم غيرحتمي را برشمرده است. اين روايت را با تغييرات اندکي از کتاب "يکصد پرسش و پاسخ پيرامون امام زمان (عج)" نوشته عليرضا رجالي تهراني نقل مي کنيم. شايان ذکر است که با مطالعه اين روايت در مي يابيم که شباهت هاي زيادي با شرائط زمان ما دارد.



در اين روايت، امام صادق (ع) به يکي از ياران خود فرمودند: هر گاه ديدي که حق بميرد و طرفدارانش نابود شوند؛ و ظلم و ستم فراگير شده است؛ و قرآن فرسوده و بدعتهايي از روي هوا و هوس در مفاهيم آن به وجود آمده است؛ و ديدي دين خدا، عملاً، تو خالي شده، همانند ظرفي که آن را واژگون سازند! و همچنين هرگاه ديدي که اهل باطن بر اهل حق پيشي گرفتهاند؛ و کارهاي بد آشکار شده و از آن نهي نميشود، و بد کاران بازخواست نميشوند؛ و مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا ميکنند. و هنگامي که ديدي افراد با ايمان سکوت کرده، و سخنشان را نميپذيرند؛ و ديدي که شخص بدکار دروغ گويد، و کسي دروغ و نسبت نارواي او را رد نميکند؛ و ديدي که بچهها به بزرگان احترام نميگذارند؛ و قطع رحم مي شود.

و وقتي ديدي که بد کار را ستايش کنند و او شاد شود، و سخن بدش به او برنگردد؛ و ديدي که نوجوانان پسر همان کنند که زنان کنند [ يعني به مانند آنان خود را زينت مي کنند]؛ و زنان با زنان ازدواج کنند. و هنگامي که ديدي انسان ها اموال خود را در غير اطاعت خدا مصرف ميکنند و کسي مانع آنها نميشود؛ و ديدي که افراد با ديدن کار و تلاش مؤمنانه [ از آن تعجب مي کنند] و به خدا پناه ميبرند. و ديدي که مداحي دروغين از اشخاص زياد شود؛ و همسايه همسايه خود را اذيت ميکند و از آن جلوگيري نشود؛ و ديدي که کافران از صعوبت زندگي مؤمن، شاد مي شوند؛ و ديدي مردم شراب را آشکار مي آشامند، و براي نوشيدن آن کنار هم مينشينند و از خداوند متعال نميترسند؛ و کسي که امر به معروف ميکند خوار و ذليل است.

و همچنين هنگامي که ديدي آدم بدکار در چيزي مورد ستايش است که خداوند آن را دوست ندارد؛ و ديدي که اهل قرآن و دوستان آنها خوارند؛ و راه نيک بسته و راه بد باز است؛ و ديدي که انسان ها به زبان ميگويند، ولي عمل نميکنند. و وقتي ديدي خانه کعبه تعطيل شده، و به تعطيلي آن دستور داده ميشود؛ و مؤمن، خوار و ذليل شمرده شود؛ بدعت و زنا آشکار شود؛ و مردم به شهادت و گواهي ناحق اعتماد کنند. و ديدي که حلال حرام، و حرام حلال مي شود؛ و دين بر اساس ميل اشخاص معني مي شود، و کتاب خدا و احکام آن تعطيل مي گردد؛ و جرأت بر گناه آشکار شود، و ديگر کسي براي انجام آن منتظر تاريکي شب نگردد. و آنگاه که ديدي مؤمن نتواند نهي از منکر کند مگر در قلبش؛ و ثروت بسيار زياد در راه خشم خدا خرج گردد؛ و سردمداران به کافران نزديک شوند و از نيکوکاران دور شوند؛ و واليان در قضاوت رشوه بگيرند؛ و پست هاي مهم واليان بر اساس مزايده است، نه بر اساس شايستگي . و آن زمان که ديدي مردم را به تهمت و يا سوء ظن بکشند؛ و هنگامي که زن بر شوهر خود مسلط شود و کارهايي که مورد خشنودي شوهر نيست انجام ميدهد و به شوهرش خرجي ميدهد. و همچنين آنگاه که ديدي سوگند هاي دروغ به خدا بسيار گردد؛ و آشکارا قماربازي شود؛ و مشروبات الکلي به طور آشکار بدون مانع خريد و فروش ميشود. و وقتي ديدي که مردم محترم توسط حاکمان ظالم خوار شوند؛ و نزديک ترين مردم به فرمانداران آناني هستند که به ناسزاگويي به ما خانواده عصمت (ع)، ستايش شوند؛ و هر کس ما را دوست دارد او را دروغگو خوانده، و گواهي اش را قبول نميکنند. و آنگاه که ديدي مردم در گفتن سخن باطل و دروغ با هم رقابت مي کنند؛ و شنيدن سخن حق بر مردم سنگين، ولي شنيدن باطل برايشان آسان است؛ و ديدي که همسايه از ترس زبان همسايه به او احترام ميکند. و وقتي ديدي حدود الهي تعطيل شود، و طبق هوا و هوس عمل گردد؛ و ديدي که مسجدها طلا کاري (زينت داده) شود؛ و ديدي که راستگوترين مردم نزد آنها مفتري و دروغگو است. هنگامي که ديدي بدکاري آشکار شده، و براي سخن چيني کوشش ميشود؛ و ستم و تجاوز شايع شده است؛ و غيبت، سخن خوش آنها شود و بعضي بعض ديگر را به آن بشارت دهند. وقتي ديدي حج و جهاد براي خدا نيست؛ و سلطان به خاطر کافر، شخص مؤمن را خوار کند؛ و خرابي بيشتر از آبادي است؛ و معاش انسان از کم فروشي به دست ميآيد؛ و خون ريزي آسان گردد؛ و مرد به خاطر دنيايش رياست ميکند. و هنگامي که ديدي مردم نماز را سبک شمارند؛ و انسان ثروت زيادي جمع کرده، ولي از آغاز آن تا آخر، زکاتش را نداده است؛ و قبر مردهها را بشکافند و آنها را اذيت کنند؛ و هرج و مرج بسيار شود؛ و مرد روز خود را با مستي به شب ميرساند، و شب خود را نيز به همين منوال صبح مي کند، و هيچ اهميتي به آيين مردم ندهد. آنگاه که با حيوانات آميزش شود؛ و مرد به مسجد (محل نماز) ميرود و وقتي برميگردد لباس در بدن ندارد؛ [ يعني لباسش را دزديده اند]. هنگامي که ديدي حيوانات همديگر را بدرند؛ و دل هاي مردم سخت، و ديدگانشان خشک، و ياد خدا برايشان گران است؛ و بر سر کسب هاي حرام آشکارا رقابت ميکنند؛ و ديدي که نمازخوان براي خودنمايي نماز ميخواند؛ و فقيه براي دين خدا فقه نميآموزد، و مردم در اطراف قدرتمندان هستند؛ و طالب حلال، مذمت و سرزنش ميشود، و طالب حرام، ستايش و احترام ميگردد. آنگاه که در مکه و مدينه کارهايي ميکنند که خدا دوست ندارد، و کسي از آن جلو گيري نميکند، و هيچ کس بين آنها و کارهاي بدشان مانع نميشود؛ و آلات موسيقي و لهو و لعب در مدينه و مکه آشکار گردد؛ و مرد سخن حق گويد و امر به معروف و نهي از منکر کند، ولي ديگران او را از اين کار برحذر ميدارند. هنگامي که ديدي مردم به همديگر نگاه ميکنند [ يعني چشم همچشمي مي کنند، يا معيارشان بر خوب و بد اعمال خدا نيست]، و از مردم بدکار پيروي نمايند؛ و راه نيک پيرو ندارد؛ و مرده را مسخره کنند و کسي براي او اندوهگين نشود؛ و ديدي که سال به سال بدعت و بدي ها بيشتر شود؛ و مردم جز از سرمايه داران پيروي نکنند؛ و به فقير چيزي را دهند که برايش بخندند، ولي در راه غيرخدا ترحم مي کنند. وقتي که ديدي علائم آسماني آشکار شود، و کسي از آن نگران نشود؛ و مردم مانند حيوانات در انظار يکديگر عمل خلاف عفت انجام مي دهند و کسي از ترس مردم از آن جلو گيري نميکند؛ و انسان در راه غير خدا بسيار خرج کند، ولي در راه خدا از اندک هم مضايقه دارد. و آنگاه که ديدي عقوق پدر و مادر رواج دارد، و فرزندان هيچ احترامي براي آنها قائل نيستند، بلکه نزد فرزند از همه بدترند. هنگامي که ديدي زن ها بر مسند حکومت بنشينند و هيچ کاري جز خواسته آنها پيش نرود، و ديدي پسر به پدرش نسبت دروغ بدهد، پدر و مادر را نفرين کند و از مرگشان شاد شود؛ و ديدي که اگر روزي بر مردي بگذرد، و او در آن روز گناه بزرگي مانند بدکاري، کم فروشي، و زشتي انجام نداده ناراحت است. و وقتي ديدي قدرتمندان، غذاي عمومي مردم را احتکار مي کنند؛ و اموال خمس در راه باطل تقسيم گردد، و با آن قماربازي و شراب خواري شود، و به وسيله شراب بيمار را مداوا، و براي بهبودي، آن را تجويز کنند؛ و ديدي که مردم در امر به معروف و نهي از منکر و ترک دين بي تفاوت و يکسانند؛ و ديدي که سر و صداي منافقان بر پا، اما صداي حق طلبان خاموش است؛ و ديدي که براي اذان و نماز مزد ميگيرند؛ و مسجدها پر است از کساني که از خدا نمي ترسند و غيبت هم مي نمايند. هنگامي که ديدي خورندگان اموال يتيم ستوده شوند؛ و قاضيان بر خلاف دستور خداوند قضاوت کنند؛ و استانداران از روي طمع، خائنان را امين خود قرار دهند؛ و فرمانروايان ميراث مستضعفان را در اختيار بدکاران از خدا بي خبر قرار دهند؛ و ديدي که بر روي منبرها از پرهيزکاري سخن ميگويند، ولي گويندگان آن پرهيزکار نيستند. و بالاخره هنگامي که ديدي صدقه را با وساطت ديگران، بدون رضاي خداوند، و به خاطر درخواست مردم بدهند؛ و ديدي وقت نمازها را سبک بشمارند؛ و همّت وهدف مردم شکم و شهوتشان است؛ و دنيا به آنها روي کرده است؛ و ديدي نشانههاي برجسته حق ويران شده است؛ [آن وقت آخرالزمان است] در اين وقت خود را حفظ کن و از خدا بخواه که از خطرات گناه نجاتت بدهد. (2) اين بود روايت امام صادق (ع) که به ذکر گوشهاي از مفاسد جهان در آستانه قيام و انقلاب بزرگ حضرت مهدي (عج) فرا گير خواهد شد.

و اما "علائم حتمي الوقوع" ظهور با استفاده از روايات معصومين عليهم السلام، اندک است. در روايتي امام صادق(ع) مي فرمايند: « پيش از ظهور قائم (عج) پنج نشانه حتمي است: قيام يماني، فتنه سفياني، صيحه آسماني، قتل نفس زکيه و شکافتن زمين و فرو رفتن عده اي در بيابان.»(3)

همچنين امام صادق عليه السلام فرموده است: « وقوع ندا [ي آسماني] از امور حتمي است؛ و سفياني از امور حتمي است و يماني از امور حتمي است و کشته شدن نفس زکيه از امور حتمي است و کف دستي که از افق آسمان برون آيد از امور حتمي است. و سپس اضافه فرمودند: « و نيز وحشتي در ماه رمضان است که خفته را بيدار کند و شخص بيدار را به وحشت انداخته و دوشيزگان پرده نشين را از پشت پرده بيرون ميآورد.»(4)

اميرالمؤمنين (ع) از رسول خدا(ص) روايت نموده که فرمودند: « ده چيز است که پيش از قيامت حتماً به وقوع خواهد پيوست: فتنه سفياني و دجال، واقعه دخان [دود]، ظهور دابه، خروج قائم، طلوع خورشيد از مغرب، رجعت عيسي، خسوف در مشرق، خسوف در جزيرة العرب، و آتشي که از مرکز عدن شعله ميکشد و مردم را به سوي بيابان محشر هدايت ميکند.»(5)

امام محمد باقر(ع) فرموده است:« در کوفه، پرچم هاي سياهي که از خراسان بيرون آمده است، فرود ميآيد و وقتي مهدي(ع) ظاهر شد، براي بيعت گرفتن به سوي آن ميفرستد.»(6)

قابل ذکر است که وقوع اين علائم مختص به يک منطقه و کشور نمي باشد بلکه مربوط به کل دنيا است. يعني اين علائم در کل جهان به وقوع مي پيوندد.

- شرايط ظهور و تفاوت آن با علائم ظهور و نيز شرايط و موانع ظهور را بيان نماييد.

شرائط ظهور را مي توان به شرايط تکويني ( يعني حوادثي که به جهان هستي و زمين و آسمان و نفوس جانداران مربوط مي شود) و شرايط تشريعي ( که به اعمال و رفتار آدميان تعلق دارد) تقسيم نمود. هر رويکرد جهاني که در عرصه گيتي تحقق يافته و مي يابد ناگزير از نشانه هايي است. به ويژه رخدادهايي که توسط پيامبران الهي خبر داده شده است. در اين ميان حرکت جهاني امام عصر ـ ارواحنا فداه ـ از اين قانون مستثني نبوده و از نشانه هايي برخوردار است تا بشريت متوجه نزديک شدن و يا فرا رسيدن آن شوند. از وحي پيرامون زمان دقيق ظهور حضرت صاحب الزمان ـ ارواحنا فداه ـ سخني نرسيده است بلکه دستور داده اند که هرگاه کسي زماني را تعيين کرد، او را تکذيب کنيد؛ ليکن براي آمدن آن حضرت نشانه هايي بيان فرموده اند که برخي از آن علائم حتمي شمرده شده است. به اين معنا که پس از تحقق اين امور، ظهور آن امام قطعي است؛ که پنج علامت مي باشند. برخي اندکي پيش از ظهور، برخي چند ماه بعد از آمدن آن حضرت و برخي اندکي پيش از قيام نجات بخش آن حضرت پديدار مي شود. اميرمؤمنان علي عليه السلام فرموده اند: آنچه که به طور حتم پيش از قيام قائم تحقق خواهد يافت، به پا خاستن سفياني و فرو رفتن گروهي در زمين بيدا و کشته شدن نفس زکيه و فريادي که از آسمان بلند شده و خروج فردي از يمن. علائمي که در اين مورد بيان شده قابل تغييرند حتي پر شدن زمين از ظلم. اگر چه تحقق اين مطلب قريب به حتم است؛ امّا رواياتي از معصومين عليهم السلام وارد شده که اگر همه مردم دعا کنند امر غيبت به انتهاء ( پر شدن زمين از ظلم و جور) نمي رسد. اين خود حکايت از غير حتمي بودن اين نشانه ها دارد. ممکن است چنين تصور شود که آمدن سفياني در برگيرنده ظلم و جور فراواني است! در جواب مي گوييم: اين در صورتي است که مدت سلطنت او طبق روايات نه ماه طول بکشد وليکن نه ماه طول کشيدن حکومت وي نيز غير حتمي است و ممکن است در آن بداء شد و زمان حکومت ايشان يک ماه يا کمترطول بکشد و آنچه حتمي است تنها قيام است. بلکه برخي در مورد محتوم بودن همين پنج علامت نيز بياني دارند که وقوع اين رويدادها حتمي نيست بلکه علامت بودن آنها براي ظهور حتمي است. بدين معني که اگر اينها واقع شود حتماً ظهور و قيام آن حضرت را در پي داشته و اين امر تخلف ناپذير است؛ ولي ممکن هست اينها نيز اتفاق نيافتد و در اصل وقوع اينها بداء حاصل شود چنانچه حضرت جواد عليه السلام حتمي بودن خروج سفياني را تأييد نموده و سپس بداء را در آن ممکن مي شمارد. و از سوي ديگر رواياتي اشاره به ناگهاني بودن امر فرج کرده و هم چنين شيعه را به انتظار لحظه به لحظه فرا مي خواند، که مي بايست تحقق اين امر در هر لحظه حتي در صورت عدم به وقوع پيوستن نشانه هاي حتمي، امکان پذير باشد.

نشانه هاي ظهور: خروج سفياني، خروج حسني، خروج يماني، پرچم هاي سياه در ياري امام، کسوف و خسوف، پر شدن زمين از ظلم و جور، شهادت نفس زکيه، وقوع جنگ هاي بزرگ، حوادث طبيعي پيدايش مدعيان پِيامبري و امامت.

عوامل زمينه ساز: جنگ ها، تکامل عقول، پيدايش افراد شجاع و غيور، ياران امام زمان، حاکميت ظلم و جور، جاذبه هاي قرآن و اسلام.

موانع ظهور: براي ظهور حجت حق و ولي مطلق و تحقق حکومت واحد جهاني حضرت مهدي (عج) موانعي بر سر راه است که تا برطرف نشود آن خورشيد عالم تاب در پس ابر غيبت خواهند ماند و جهانيان از فيض ديدار و حکومت عادلانه اش در محروميت به سر خواهند برد اوضاع فرهنگي، اجتماعي، سياسي، اخلاقي جوامع کنوني بشر به شکلي است که نه تنها آمادگي پذيرش در آنها ديده نمي شود بلکه مفاسد اين امور مانعي بر سر قيام جهاني آن حضرت است. خواجه نصيرالدين طوسي عبارت مشهوري دارد که: حدوده لطف، و تصرفه لطف آخر و عدمه منا. وجود امام (ع) لطف خداست و حکومت و دخالتش در امور لطفي ديگر. اما حکومت نداشتن او از سوي ماست. ( ما هستيم که مانع ظهور و حکومت ايشان هستيم).(7)

در روايات ما به موانعي چون خوف از قتل، نداشتن ياران کافي، بي لياقتي جامعه و بي وفايي دوستان، حضور طاغوت هاي ستمگر، دشمني بدخواهان و غيره اشاره شده است. در حديثي از رسول خدا(ص) آمده است که: (8) «لابد للغلام من غيبه. فقيل له : و لم يا رسول الله؟ قال يخاف القتل»: آن نوجوان ( حضرت مهدي که هنگام شهادت پدر پنج سال داشت) ناگزير از غيبت است. گفتند چرا اي رسول خدا؟ فرمود: از کشته شدن بيم دارد همچنين در همان منبع از امام باقرعليه السلام نقل شده که فرمود:« ان الله اذا کره جوار قوم نزعنا من بين اظهرهم»؛ هر گاه خداوند هم جواري ما را با قومي ( به خاطر بي لياقتي آنان نپسندد) ما را از ميان آنان بيرون مي برد. امام عصر(عج) در يکي از نامه هاي شريف خود به شيخ مفيد (ره) مي فرمايد : ... و ما از ذلت و حقارتي که به شما رسيده آگاهيم و اين ذلت و خواري از آن روست که بسياري از شيعيان به اموري گراييدند که سلف صالح شما از آن دور و گريزان بودند، و پيماني را که از آنان گرفته شده پشت سر انداخته اند. گويي که از آن خبر ندارند.(9) و در همان منبع ص 325 در نامه اي ديگر به او مرقوم فرمود : ... و اگر شيعيان ما نسبت به عهد و پيماني که از آنان گرفته شده يک دل و هماهنگ بودند ميمنت ديدار ما برايشان به تأخير نمي افتاد. ... پس چيزي مانع ديدار ما نيست مگر امور ناخوشايندي که از آنان به ما مي رسد و ما از آنان انتظار نداريم. و باز در همان منبع ص 284 در نامه اي در پاسخ اسحق بن يعقوب مي نويسد : اما علت غيبت من آن است که هر يک از پدرانم ( ناخواسته) بيعتي از طاغوت زمانه بر گردن داشتند، و من غيبت مي کنم تا هنگامي که خروج مي کنم بيعتي از هيچ يک از طاغوت ها بر گردن نداشته باشم. ( يعني قيام در شرايط فعلي روا نيست.)

براي کسب اطلاعات بيشتر از علائم و نشانه ها و اوضاع و احوال آخرالزمان به کتاب "نوائب الدهور في علائم الظهور" نوشته مرحوم ميرجهاني که در 3 جلد نگاشته شده، و همچنين کتاب عصر ظهور نوشته علي کوراني رجوع نماييد.

- آيا در ميان ياران حضرت مهدي(عج) زن وجود دارد؟ اگر وجود دارد چند نفرند؟

در رواياتي از اهل بيت عليهم السلام به وجود زن در بين سربازان امام زمان عج الله تعالي فرجه الشريف اشاره شده است. در روايتي از امام صادق عليه السلام آمده است: « با حضرت قائم عليه السلام سيزده زن همراه است.»(10) و در روايتي از امام باقر عليه السلام چنين آمده است: « سوگند به خدا، سيصد و اندي مرد ميآيند که در ميانشان 50 نفر زن هستند.»(11)

چيزي که مسلم مي باشد اين است که در بين ياران ويژه امام زن نيز وجود دارد . اما در تعداد آنها اختلاف است. در ضمن گاهي به اشتباه گفته مي شود که ياران امام 313 نفر مي باشند. حال آن که اين تعداد، حکم وزراي امام را دارند و ياران ايشان بيش از اين تعداد مي باشد.

- آيا امام زمان(عج) بر اعمال ما ناظر هستند؟ اگر چنين است نحوه نظارت ايشان به چه نحوي است؟

امام عصر(ع) نه تنها بر اعمال ما بلکه به همه حوادث عالم احاطه علمي دارد. اثبات اين مطلب غير از تحليل چگونگي اين احاطه است. اثبات اين مطلب از راه نقل روايات متواتره اي ممکن است که در جوامع حديث شيعه ـ مانند کافي، بصائر، کتب شيخ صدوق، بحارالانوار و غيره ـ ضبط شده است. به موجب اين روايات که به حد و حصر نمي آيد امام از راه موهبت الهي، به همه چيز واقف و از همه چيز آگاه است و هر چه را بخواهد به اذن خدا با توجهي که مي کند، مي داند. (12) براي اين مطلب برهان عقلي هم اقامه کرده اند، که به تعبير مرحوم علامه تقرير آن به سلسله اي از مسائل پيچيده عقلي متوقف است؛ و چون از موضوع سؤال خارج است، ما هم از آن مي گذريم. اما در مقام تحليل چگونگي اين علم به اجمال مي توانيم بگوييم که امام زمان عليه السلام انسان کامل است، و انسان کامل آئينه اي است که جز جمال و کمال و جلال خداوند چيزي را نشان نمي دهد ـ يعني هر آنچه از جمال و کمال و جلال حق در آن بتابد همان را نشان مي دهد. خاصيت آيينه شفاف آن است که از خود چيزي ندارد، و هر صورتي که در مقابل آن قرار گرفت همان را نشان مي دهد. به عبارت ديگر، انسان کامل مظهر اسم اعظم خداست، و اسم اعظم نه لفظ است و نه مفهوم، بلکه مقامي است که هر کس به آن مقام رسيد مي تواند در عالم تصرف کند و منشأ کارهاي خارق العاده شود. بنابراين امام عصر عليه السلام که مظهر اراده فعلي حق است، مي تواند با اراده خود هر چه را خواست در خارج از صحنه نفس خود محقق کند، يعني همانگونه که با صدور فرمان "کن" ـ يعني باش ـ اراده تکويني خداوند محقق مي شود، با "بسم الله" آن حضرت عليه السلام نيز هر چيزي محقق مي گردد. "بسم الله" آن حضرت به منزله "کن" خداوند است. فعل خداي سبحان در موطن قلب امام عصر عليه السلام ظهور مي کند، چون او مظهر اسماء الهي است. اين اجمالي از مقام امام معصوم و انسان کامل بود، که با توجه به آن علم او به حوادث عالم هم روشن مي شود. نکته اي در اينجا هست، که استاد جوادي آملي حفظه الله درباره آن مي فرمايد: امام عليه السلام که کون جامع و داراي همه نشات وجودي است، در مرتبه نورانيت و ولايت کليه، که حقيقت امامت اوست ـ و نه اين بدن عنصري ـ به عنايت الهي مسلط بر همه عوالم هستي است، و چيزي از احاطه علمي آن حضرت مخفي نمي ماند. به عبارت ديگر، تمام حوادث بزرگ و کوچک نظام هستي حتي پلک زدن انسان ها، قيام و قعودشان، افتادن برگي از درخت و ... در معرض ديد ايشان است، و چيزي به نام زمان گذشته، حال و آينده براي وي ـ همان حقيقت نوري ـ مطرح نيست. ليکن وقتي آن حضرت به مرحله ماده و عالم طبيعت ـ يعني مرحله ناقص ـ مي رسد، مانند ديگران است؛ بدين معنا که شايد چيزي را نخواهد بداند و از سيطره عالم کنوني او خارج باشد. البته فرق او با ديگران اين است که ديگران به آن خزانه بي پايان راهي ندارند، لذا ممکن است دلشان بخواهد چيزي را بدانند، ولي نتوانند؛ اما صاحب ولايت کليه که کليد دار آن خزانه بي پايان است، هر چه را بخواهد مي تواند بداند. از اينرو در روايت آمده است: « إن الإمام إذا شاء أن يعلم علم»(13) يعني امام معصوم هر چه را بخواهد بداند، مي داند.(14)

- چه بايد بکنم که لبيک گوي مهدي عليه السلام بشوم وبتوانم آقا را روزي ببينم؟

نکات ذيل برگرفته از روايات است و به عنوان وظايف شيعيان و منتظران واقعي حضرت (عج) خدمت شما عرضه مي شود. مرحوم سيد محمدتقي موسوي متوفي 1348 هـ ق در کتاب شريف "مکيال المکارم" به هشتاد مورد از وظايف منتظران اشاره فرموده اند. ما به طور اختصار به برخي از آنها اشاره مي کنيم.

1ـ دعا براي امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف و خود، تا به معرفت حضرتش نائل شويم. ائمه هدي عليهم السلام نيز همواره بر اين مهم تکيه داشته اند. امام صادق عليه السلام دعايي به "زراره" تعليم کرده و مي فرمايند: «... اگر زمان غيبت را درک کردي چنين دعا کن: اللهم عرفني نفسک فإنک إن لم تعرفني نفسک لم أعرف نبيک. اللهم عرفني رسولک فإنک إن لم تعرفني رسولک لم أعرف حجتک. اللهم عرفني حجتک فإنک إن لم تعرفني حجتک ضللت عن ديني.»(15) همچنين به نقل از غيبت نعماني، کافي، کمال الدين، دعاهاي ديگري که در کتب ادعيه و زيارات بدان اشاره شده، خصوصا دعاي معروف «اللهم کن لوليک الحجة ابن الحسن ... » که بحمدالله در بين جامعه شيعه بسيار معروف و مشهور است، ذکر گرديده است.

2 ـ شناخت صفات و سيره امام عليه السلام: بديهي است که يک عاشق دلباخته امام و يک منتظر حقيقي بايد بداند که محبوبش از چه صفاتي برخوردار بوده، و چه سيره و روشي را در زندگي و ساير شئونات آن دارد. در اين راستا، مطالعه آيات و روايات فراواني که در ارتباط با وجود مقدس حضرت بقيه الله الاعظم عجل الله تعالي فرجه الشريف بيان شده، بسيار سودمند است.

3 ـ رعايت ادب در همه موارد: امامي که واجب الاطاعة و حجت خدا بر تمامي اهل زمين است، نامش محترم و يادش بسيار گرامي است. او پيشواي همه و چشم بيناي خدا در بين مخلوقات اوست. روزي اهل زمين به يمن وجود اوست و هر کس که به مرتبه اي از مراتب کمال مي رسد از پرتو عنايات حضرت حق است که از مسير امامت به ما رسيده است.

4 ـ عشق و علاقه نسبت به حضرت: مرحوم سيد عبدالکريم کفاش، هفته اي يک مرتبه به محضر آن حضرت مشرف مي شد. او در ري در جوار حضرت عبدالعظيم حسني مي زيست. در يکي از تشرفاتش، حضرت از او مي پرسند: سيد عبدالکريم! اگر ما را نبيني چه خواهد شد؟ پاسخ مي دهد: آقا حتماً مي ميرم. حضرت در پاسخ فرمودند: «اگر چنين نبودي ما را نمي ديدي.»(16) 5 ـ علاقمند کردن ديگران به امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف: طبيعي است که هر کس به چيزي علاقمند باشد درصدد تبليغ و ترويج آن برآمده و آن را به ديگران معرفي خواهد کرد، چه رسد به اين که وجود مقدس خاتم الاوصياء عجل الله تعالي فرجه الشريف باشد.

6 ـ انتظار فرج: امام صادق عليه السلام فرمودند: « بخشي از ويژگي هاي ائمه عليهم السلام عبارت از تقوي، پاکدامني و خيرخواهي ... و صبر در انتظار فرج است.»(17) در بسياري از روايات، پرفضيلت ترين اعمال، انتظار فرج دانسته شده است.(18) در بسياري از احاديث در باب انتظار فرج بيان شده که هر گاه يکي از منتظران حضرت به رحمت الهي رفت، چنانست که در ميان سپاه امام و يا در ميان چادر(خيمه) حضرت به شهادت برسد. در بعضي از روايات تعبير شده که چنين شخصي مثل کسي است که با رسول خدا صلي الله عليه و آله در برابر کفر جهاد کرده باشد.

7 ـ اظهار علاقه وافر براي ملاقات با آن حضرت.

8 ـ ذکر فضائل و مناقب آن حضرت، و شرکت در مجالس امام شناسي.

9ـ صدقه براي سلامتي امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف.

10 ـ بجا آوردن حج و عمره و زيارت مشاهد مشرفه به نيابت از امام: اعمالي که به نيابت از امام زمان عليه السلام بجا آورده مي شود در واقع هديه اي از جانب عاشقان و شيفتگان به ايشان است.

11ـ استغاثه به وجود مقدس امام عجل الله تعالي فرجه الشريف: در بعضي از روايات از آن بزرگوار به "غياث المضطر المستکين" تعبير شده است. توسل و استغاثه بر اهل البيت عليهم السلام، سيره دائمي بزرگان و صلحا و علما شيعه بوده و حتي ائمه هدي عليهم السلام نيز به وجود مقدس ايشان توسل مي جسته اند. مرحوم عاملي در روايتي نقل مي کنند که هنگامي که حضرت زهرا سلام الله عليها بين ديوار و در مجروح شدند، به دنبال علي عليه السلام ... بودند، و ناله "يابن الحسن" سرمي دادند، و به وجود مقدس امام عصر حضرت حجة بن الحسن عجل الله تعالي فرجه الشريف استغاثه جستند.

12ـ تجديد بيعت با امام عليه السلام: بر اساس پاره اي از روايات، تجديد بيعت بعد از هر نماز واجب و يا در هر جمعه مستحب است.( مکيال المکارم و منتخب الاثر) و در روايتي از امام صادق عليه السلام نقل شده که «هر کس بعد از نماز صبح و بعد از نماز ظهر بگويد: "اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم"، نمي ميرد مگر آن که حضرت را ببيند وبشناسد.»(19)

13ـ اجتناب از محارم: کسي که منتظر واقعي است، بايد از آنچه که امام زمانش کراهت و تنفر دارد، اجتناب نموده و هر عملي که در تقرب او موثر است را به خاطر رضاي محبوب و ارتباط روحي با او انجام دهد. مرحوم شيخ طوسي متوفي 460 هـ ق در "تجريد الاعتقاد" مي نويسد: « وجوده لطف و عدمه منا.» يعني وجود حضرت لطف و عنايت بر ماست و غيبت ايشان به خاطر اعمال و رفتار بد ماست .

"گفتم که روي خوبت از من چرا نهان است گفتا تو خود حجابي ورنه رخم عيان است"

"گفتم که از که پرسم جانا نشان کويت گفتا نشان چه پرسي آن کوي، بي نشان است"

علي عليه السلام فرمودند: « زمين خالي از حجت خدا نيست، لکن خداوند متعال، خلقش را از اين که حجت را بشناسند نابينا و محروم مي نمايد و اين به خاطر ظلمي است که بر خودشان روا داشتند.»(20) « ظلم و جور با بصيرت سنخيت ندارد، و کسي که در کلاس گناه و معصيت بسر مي برد هم سنخ با اولياي خدا نيست. لذا ديده اش از شناخت حضرت نابيناست.»(21) حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف، در توقيعي چنين مي فرمايند: « فما يحبسنا عنهم إلا ما يتصل بنا مما نکرهه ولا نوثره منهم»؛ محبوس نکرده ما را از دوستان، مگر خبرهاي ناگواري که همواره از ناحيه آنان به ما مي رسد که ناخوشايند است، در حالي که ما آن کارها را از ايشان نخواستيم.(22)

14ـ دوستي با صالحان: دوستي با دوستان حضرت باعث تقرب و جلب خشنودي ايشان است. همچنين ادخال سرور مومنين و محبين اهل بيت عليهم السلام و همچنين رفع حوائج آنان نيز از وظايف منتظران عصر ظهور شمرده شده؛ چرا که آن حضرت همانند اجداد طاهرينش باب الحوائج هستند. قرآن کريم در وصف ياران حضرت ختمي مرتبت مي فرمايد: «محمد رسول الله والذين معه اشداء علي الکفار رحماء بينهم»؛ محمد رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم) و کساني که با او هستند بر عليه کفار بسيار خشن، ولي با يکديگر بسيار مهربانند. و همچنين امر خداي حکيم که مي فرمايد: « کونوا مع الصادقين»؛ همواره با افراد راستگو همنشين باشيد.

15ـ برائت از دشمنان خدا و اهل بيت عليهم السلام: امام هادي عليه السلام در زيارت شريفه جامعه مي فرمايند: « برئت الي الله عزوجل من اعدائکم و من الجبت و الطاغوت والشياطين و حزبهم الظالمين»؛ به درگاه خداي عزوجل از دشمنان شما و همچنين از جبت و طاغوت و از شياطين و حزب ستمکار آنان بيزارم.(23)

اميد است که اين مطالب راهگشايي در جهت کسب معرفت شما عزيزان در مورد قطب عالم امکان، حضرت ولي عصر عجل الله تعالي فرجه الشريف باشد.

پي نوشت ها:

1- غيبت نعماني، با ترجمه غفاري، باب 18، ص429.

2- بحارالانوار، علامه مجلسي، ج52، صص260 ـ 256.

3- کمال الدين و تمام النعمة، شيخ صدوق ، ص650.

4- غيبت نعماني، با ترجمه غفاري، باب14، ص365.

5- بحارالانوار، علامه مجلسي، ج52، ص209 / غيبت شيخ طوسي، ص 267.

6- غيبت شيخ طوسي، ص274.

7- خواجه نصيرالدين طوسي، کشف المراد في شرح تجريد الاعتقاد، ص 285 .

8- بحارالانوار، ج 52 ، ص 90.

9- احتجاج طبرسي ، ج 2، ص 323.

10- اثبات الهداة، ج7، ص150.

11- بحارالانوار، ج52، ص223.

12- معنويت تشيع، علامه طباطبائي، ص214.

13- کافي، ج1، ص852 .

14- علي عليه السلام، مظهر اسماي حسناي الهي، آية الله جوادي آملي.

15- منتخب الاثر، آيةالله صافي گلپايگاني، حديث 1، ص 501.

16- مشعل هدايت، ج 2، ص 129. مبحث امکان تشرف، از استاد حاج شيخ حسين گنجي.

17- منتخب الاثر، آيةالله صافي، ص 498، به نقل از بحارالانوار.

18- منتخب الاثر، آيةالله صافي، صص 493 ـ 500.

19- بحارالانوار، ج 86، ص 77، باب 39.

20- بحارالانوار، ج51، ص113.

21- مشعل هدايت، ج2، ص126، مقاله امکان تشرف.

22- احتجاج طبرسي، ج2، ص322.

23- مفاتيح الجنان، مرحوم شيخ عباس قمي(ره)، زيارت جامعه کبيره.