وظيفه ما جوانان در زمان غيبت نسبت به امر به معروف


 
از آنجا که غيبت امام زمان،عجل الله تعالي فرجه، هرگز به معناي تعطيلي احکام اسلام نيست، از اينروهمه افراد جامعه اسلامي در قبال تمامي احکام و مقرراتي که خداوندمتعال براي آنها مقرر ساخته استمسؤول اند. به عنوان مثال در بعدتکاليف فردي موظف به خواندن نمازو گرفتن روزه و انجام اعمال حج (درصورت داشتن شرائط خاص آن)مي باشند و در بعد وظايف اجتماعي هم وظيفه دارند تا تکاليفي را که ازجمله آنهاست اقامه امر به معروف ونهي از منکر به جاي آورند.

منتهي نکته بسيار مهمي که در اين زمينه حائز اهميت است آن که همه مکلفين بايد قبل از اقدام به انجام يک تکليف از شرايط و خصوصيات آن به حد کافي علم و آگاهي حاصل نمايندتا در مرحله عمل از حد و حدود خاص آن تعدي ننمايند بلکه هر يک از آنها رابر طبق چارچوبهاي مشخص شده در تعاليم حيات بخش اسلامي انجام دهند. به عنوان مثال در مورد همين موضوع امر به معروف و نهي از منکردهها مطلب بسيار اساسي هست که بايد مکلف از کم و کيف آنها آگاه باشد که به عنوان نمونه مختصرااشاره اي مي کنيم:

الف) اهميت و ارزش امر به معروف و نهي از منکر

چه بسا اگر افرادي به نقش بسيارحساس اين امر توجه ننمايند و باسهل انگاري و بي تفاوتي با آن برخورد کنند براي جامعه مشکلاتي پيش مي آيد که کيان آن را به خطرمي اندازد. در راستاي توجه به اين نکته است که در آيات و روايات فراواني لزوم اقامه آن به تعابيرمختلفي گوشزد شده است. در آيه 104 آل عمران مي فرمايد: ولتکن منکم امة يدعون الي الخير ويامرون بالمعروف و ينهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون بايدجمعي در ميان شما باشند که دعوت به کار نيک و امر به معروف و نهي ازمنکر نمايند و آنها رستگارانند.

و حضرت علي، عليه السلام، درضمن يکي از کلمات قصار نهج البلاغه در اين باره مي فرمايند:

و ما اعمال البر کلها و الجهادفي سبيل الله عند الامر بالمعروف و النهي عن المنکر الا کنفثة في بحر لجي. (4) تمام کارهاي نيک و حتي جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهي از منکر همچون آب دهان در برابر درياي پهناور است.

خلاصه از مجموعه اين دسته ازآيات و روايات چنين معلوم مي شودکه امر به معروف يک تکليف واجبي است که اولا در بين مجموعه واجبات از جايگاه خاصي برخوردار است ثانيا بي توجهي به آن، سبب ايجادگرفتاريهاي مهمي در جامعه مي گرددکه از جمله آنها اين است اشرار تسلطبه مقدرات جامعه پيدا مي کنند و مردم هر چه دعا کنند به مرحله اجابت نمي رسد. (5)

ب) شرايط امر به معروف و نهي ازمنکر

همانطور که براي به نتيجه رسيدن هر کاري شرايط خاصي لازم است براي انجام مناسب ونتيجه بخشي امر به معروف و نهي ازمنکر هم شرطهايي ذکر شده است که عمده آنها چهار چيز است:

1- خود امر کننده به معروف ونيکي و نهي کننده از منکر و بدي، عالم به معروف و منکر باشد يعني دقيقابداند که چه کاري از نظر شرع مقدس معروف است تا به آنها امر کند و چه چيزهاي منکر است تا از آنها ديگران را باز دارد.

2- شرايط زماني و مکاني ووضعيت مخاطب به گونه اي باشد که فرد احتمال تاثير امر و نهي را بدهد به عبارت ديگر فرد تشخيص دهد که درچنين موقعيتي امر و نهي کردن به طرف مقابل مؤثر خواهد بود و او رااز کار بد بازداشته و به انجام کار نيک وادار خواهد نمود وگرنه بدون وجودچنين احتمالي امر به معروف و نهي از منکر وجوبي ندارد.

3- شرط ديگر آن است که امر ونهي کننده بداند هنوز اين فرد بناي تکرار کار منکر را دارد وگرنه اگر اواز انجام کار بد پشيمان شده وتصميم گرفته است که ديگر به سراغ آن کار نرود براي امر و نهي کننده زمينه امر و نهي باقي نمي ماند.

4- در ضمن بايد امر و نهي کننده بداند که اين کار او ضرر جاني وحيثيتي براي مؤمني و يا خود او درپي نخواهد داشت وگرنه باز تکليف ازاو ساقط خواهد بود مگر اينکه آن منکر يا ترک معروف يک مساله بسيار مهمي باشد که در آن صورت حتي تحمل ضرر جاني هم واجب مي شود که تفصيل آن در کتابهاي فقهي مطرح است.

اين نکته را نيز بايد در نظر داشت که امرکننده به «معروف » و بازدارنده از «منکر» در صورتي مي تواند به نتيجه مطلوب دست يابد و مخاطب خود را تحت تاثير قرار دهد که خود به معروف عمل کند و از منکر دوري جويد.

ج) مراتب امر به معروف و نهي ازمنکر

براي امر به معروف و نهي ازمنکر مراتبي هم ذکر شده است که باوجود احتمال برآورده شدن مقصوداز مرتبه پايين، جائز نيست که به مراتب بالاتر عمل شود. اين مراتب عبارتند از:

1- اول با قلب، يعني شخص معصيت کننده طوري عمل شود که اومتوجه شود که آمر به معروف وناهي از منکر قلبا از کار او ناراحت است. مثل اينکه روي خود رابرگرداند يا چهره اش را عبوس کند ورفت و آمد با او را کم سازد يا حداقل نمي تواند عکس العمل نشان دهد درقلب خود از آن کار ناراحت باشد.

3- مرتبه دوم امر و نهي با زبان:يعني وقتي کارهاي قبلي مؤثر نشدواجب است که اهل معصيت را بازبان نهي کند و يا به ترک کنندمعروف با زبان امر کند.

اما جائز نيست که در امر و نهي ازفحش و دروغ و اهانت و ... استفاده کند مگر اينکه معصيت او يک امرمهمي باشد مثل قتل و جنايت... که اينجاها جلوگيري بهر نحوي جائزخواهد بود.

3- مرتبه سوم توسل به زور يا به اصطلاح مرتبه يد (دست) است که دراين مورد اغلب لازم است با اجازه وتحت نظر فقيه جامع الشرائط و حاکم شرعي انجام گيرد چرا که چه بسااقدام هاي خودسرانه سبب بروز تنش و هرج و مرج در سطح جامعه خواهدشد که توضيح کامل هر يک از اين مراتب و شرائط خاص آنها دررساله هاي علميه مراجع و کتاب هاي فقهي و رساله هايي که به طور مستقل در اين باره به نگارش درآمده آورده شده که علاقه مندان مي توانند به آنهامراجعه کنند و ...

نتيجه آنکه در دوره غيبت هم مکلفين موظفند از طريق کسب اطلاع از کم و کيف و شرائط و خصوصيات احکام نسبت به انجام و اقامه آنهااقدامات لازم را به عمل آورند ونگذارند اين امور به فراموشي سپرده شود اين تنها به مساله امر به معروف... اختصاص ندارد و مسلمانان درتمامي احکام ديني از چنين وظيفه اي برخوردارند. والسلام



پي نوشتها:

1. نهج البلاغه کلمات قصار شماره 374.

2. لا تترکوا الامر بالمعروف و النهي عن المنکر فيولي عليکم شرارکم ثم تدعون فلايستجاب لکم. (نامه 47 نهج البلاغه صفحه 422 صبحي صالح).