القاعده، يا زمينه سازان شورش سفياني






بمب گذاريهاي اخير در شهر کربلا که منجر به کشته شدن صدها تن از شيعيان عزادار در جوار حرم حضرت سيدالشهداء(ع) و پذيرش مسئوليت آن توسط گروه القاعده شد، بار ديگر مسئله عناد وهابيون نسبت به شيعيان و نقش مبهم القاعده در رخدادهاي جهان توجه علاقه مندان به اين موضوع را به خود جلب کرده است.

در نامه »احمد فضيل نزال الخلايله«، ملقب به ابو مصعب الزرقاوي، از اعضاي برجسته القاعده و طراح عمليات انفجارهاي کربلا، خطاب به رهبران القاعده - که چندي قبل توسط سيا منتشر شده است - استراتژي حرکت القاعده در سالهاي آينده تبيين و در آن صراحتاً به شيعيان اعلام جنگ داده شده است.1

زرقاوي - که آمريکا براي دستگيري وي 10 ميليون دلار جايزه تعيين کرده است - کارشناس مواد سمي و منفجره است و توانايي بسيار بالايي در امر سازماندهي و برقراري روابط داشته، رياست گروههاي زير زميني و ناشناخته در اروپا، خليج(فارس) و نيز فرماندهي ميداني مقاومت عراق را برعهده دارد.

زرقاوي در نامه اش، حضور نظامي آمريکا را در عراق هديه اي الهي و بهترين فرصت برشمرده و از 250 عمليات بزرگ اين شبکه عليه شيعيان، پليس عراق و نيروهاي خارجي در اين کشور، خبر داده است.

او حضور القاعده را در عراق ضروري و استراتژيک توصيف کرده و مي گويد:

جهاد امت در راه خدا در سرزمين رافدين (عراق) واجب است و در جريان هستيد که اين عرصه همانند ديگر عرصه ها نيست، زيرا در آن نقاط مثبت و منفي وجود دارد که در عرصه هاي ديگر يافت نمي شود. از بزرگترين نکات مثبت اين ميدان، جهاد در اعماق سرزمين عرب - که بين آن تا سرزمين حرمين و مسجدالاقصي، فاصله نزديکي است - مي باشد.

وي در قسمتي ديگر به اهميت منطقه شام (سوريه) اشاره و لزوم حضور القاعده در منطقه سوريه را بيان مي کند:

ما از دين خدا ياد گرفتيم که معرکه واقعي و فاصله بين کفر و اسلام در اين سرزمين وجود دارد؛ يعني شام و اطراف آن، پس بايد براي تثبيت جاي پا در اين سرزمين، تلاش و سعي فراواني مبذول داشت، شايد که پس از آن خداوند تغييري ايجاد کند. در حقيقت اي بزرگواران! بر ماست تا با ديده اي عميق و نشأت گرفته از شريعت و واقعيت معيشتي خود، به اين مسئله بنگريم. من اين واقعيت را با چشم خود مي بينم و به شما مي گويم.

او دليل حضور آمريکاييان در عراق را اعتقاد آنان به تلاش در راه تسريع در برپايي دولت اسراييل که موجب ظهور مسيح مي شود، مي داند:

همان طور که از شما پنهان نيست، آمريکاييها براي برپايي دولت اسراييل، از نيل تا فرات به عراق آمده اند و دولت صهيونيستي آمريکا معتقد است که تسريع در برپايي دولت اسراييل، موجب تسريع در خروج مسيح مي شود، پس با همه عزم و افتخار و همه امکانات خود به عراق آمده اند؛ در حالي که گمان مي کردند، موضوع اشغال عراق ساده خواهد بود، ليکن با واقعيتي که مغاير با گمان آنها بود، روبرو شده اند.

زرقاوي وضعيت عراق را به صورت يک فضاي سياسي که در اختلافات مذهبي و قومي به سر مي برد، توصيف و اضافه مي کند که مردم عراق جز از يک دولت مرکزي نيرومند و حاکم قوي و مستبد - که از زياد بن ابيه آغاز و به صدام حسين پايان يافت - پيروي نمي کنند. و روزهاي سختي را، براي آينده اين سرزمين پيش بيني مي کند. زرقاوي در قسمت ارايه استراتژي نامه خود، با تقسيم دشمنان »القاعده« به 4 گروه آمريکايي، کرد، پليس عراق و شيعيان، شيعه را به عنوان بزرگ ترين دشمن »القاعده« معرفي کرده است. او در قسمتي از نامه خود آورده است: »تاکنون 25 سلسله عمليات بر عليه شيعيان و مظاهر آنها و نيز آمريکاييها و نظاميان آنها، پليس، سربازان و نيروهاي ائتلاف انجام گرفته است و ان شاءاللَّه در آينده بيشتر خواهد شد«.2

او شيعيان را به عنوان دشمنان در کمين نشسته و دشمني که لباس دوست بر تن کرده توصيف و اضافه مي کند که آنان ارث اختلاف دروني را به ميراث برده اند و خطري آشکار و حقيقي هستند و قتل آنان از خوارج واجب تر است.

از طرفي وي، توده هاي اهل سنت را به ساده لوحان و غافلاني تشبيه کرده است که بر سر سفره لئيمان نشسته اند و با تشبيه علماي اهل سنت به مواد مخدر، پوشش کاذب علما را مانع حرکت مردم به سوي جهاد و نبرد مي داند. از نگاه زرقاوي، تنها گروه شايسته در ميان اهل سنت، کساني هستند که به درگيري مسلحانه و همراهي با »القاعده« روي آورده اند.

زرقاوي استراتژي جديد القاعده را مورد حمله قرار دادن شيعيان و ايجاد جنگ مذهبي به منظور همراه ساختن اهل سنت با القاعده، بيان مي کند:

به نظر ما شيعيان کليد تغييرند. منظور من اين است که هدف قرار دادن و ضربه زدن به اين افراد در عمق ديني، سياسي و نظامي آنها، موجب تحريک آنان خواهد شد و اگر ما موفق به کشاندن آنها به ميدان جنگ فرقه گرايي شويم، آنگاه مي توانيم اهل تسنن غافل را در هنگام احساس خطر موجود و مرگ حتمي، به دست اين افراد بيدار کنيم.

اين امر علاوه بر ايجاد اميد نسبت به بيدار کردن افراد به خواب رفته، به معني کوتاه کردن ناخن و کندن دندانهاي اين افراد پيش از آغاز جنگ حتمي است. همچنين اميد مي رود اين امر، مردم را عليه آمريکاييها - که عامل نابودي و مصيبت اند - تحريک کند و شما بايد به اين مردم، نسبت به اقدام در نوشيدن عسل و دستيابي به امکاناتي که تا کنون از آن محروم بودند، هشدار دهيد، زيرا با اين روش، سلامت را ترجيح مي دهند و به رويارويي با دشمن پشت مي کنند.

خبرنگار الشرق الاوسط درباره زرقاوي، گزارشي تهيه کرده، شخصيت او را اينگونه توصيف مي کند: »در مجموع مي توان گفت، او مردي است که تاريخ، او را از قرن اول هجري با همان اخلاق، قيافه و آرزوهايش به قرن 21، پرتاب کرده است.«3

اين مطلب نشان دهنده خط مشي فکري رهبران القاعده و زنگ خطري است براي شيعيان، زيرا در حالي که طي دو دهه اخير گروههاي مختلف شيعيان هر يک به نوعي آلوده به سکولاريزم شده اند، دشمناني چون القاعده، با تکيه بر تعصبات ديني و کينه هاي گذشته، نقشه از ميان بردن شيعيان را طراحي مي کنند.

امروز گروه القاعده به عنوان يک گروه بنيادگرا، که از يک سو (حداقل در ظاهر) عناد شديدي نسبت به سياستهاي آمريکا و هم پيمانانش نشان مي دهد و در حال سازماندهي عمليات گوناگون بر ضد منافع آنان است، - نظير بمب گذاري 11 مارس در مادريد، که يکي از تکان دهنده ترين وقايع تروريستي اروپا به حساب مي آيد و القاعده با ارسال نامه اي به روزنامه القدس العربي چاپ لندن مسؤوليت اين انفجارها را برعهده گرفت و از ديگر سو وامدار اعتقادات وهابيت است و به عنوان دشمنان اصلي شيعيان به حساب مي آيد و نقش مهمي را در بحرانهاي جهاني آتي، ايفا خواهد کرد.

با توجه به قرائن و شواهد موجود بزرگان و تطبيق حوادث جاري جهان با احاديث، ترديدي نيست که ما در آخرين برهه از آخرالزمان به سر مي بريم. لحظه و ساعتي نيست که از گوشه و کنار جهان، شاهد اخبار و وقايع تازه اي که هر يک به حقيقت پيوستن يکي از پيشگوييهاي آخرالزمان، را نويد مي دهد، نباشيم.

از جمله علايم حتمي ظهور حضرت مهدي(ع) شورش شخصي به نام عثمان سفياني است که از ناحيه شام قيام مي کند. امام صادق(ع) مي فرمايند:

سفياني از (نشانه هاي) حتمي است و در ماه رجب شورش مي کند. وقتي بر مناطق پنج گانه سيطره يافت دقيقاً نه ماه که حتي يک روز هم بيشتر نمي شود حکومت خواهد کرد.4

آن مناطق پنجگانه، عبارتند از: دمشق، اردن، حمص، حلب، قنسرين که مراکز فرمانروايي منطقه، سوريه، اردن و لبنان مي باشند.5

با بررسي احاديثي که خطمشي فکري، فرهنگي، سياسي و استراتژيک سفياني را بيان مي کنند، به نقاط مشترکي ميان طرز فکر و استراتژي سفياني و سياست و برنامه هاي گروه القاعده برمي خوريم، به بيان ديگر شايد بتوان از القاعده به عنوان زمينه ساز شورش سفياني نام برد.

بر طبق احاديث سفياني و يارانش ظاهري به شدت مذهبي دارند و تلاش بسياري در جهت مذهبي جلوه دادن جنبش خود مي کنند. چنان چه در نسخه خطي ابن حماد ص75 آمده است:

سفياني در اثر عبادت بسيار زرد رنگ به نظر مي رسد.6

سفياني اگر چه شديداً خود را دشمن غربيان و يهوديت نشان مي دهد اما سرانجام به عنوان خط مقدم دفاعي، به نفع يهوديان و نيروهاي نظامي غربي، با ارتش حضرت مهدي(ع) وارد جنگ مي شود و پس از شکست، باقي مانده نيروهايش به سمت لشکريان غربي مي گريزند.7

کينه توزي از بارزترين صفات سفياني و يارانش است و از روايات چنين برمي آيد که نقش سياسي او ايجاد فتنه مذهبي در ميان مسلمانان و تحريک تسنن عليه شيعيان، تحت شعار ياري اهل سنت است. و اين در حالي است که در پشت پرده هوادار و مزدور زمامداران غرب و يهود است. سفياني با هدف کشتار شيعيان وارد عراق مي شود. از امام باقر(ع) نقل شده است که فرمود:

گوئيا با سفياني يا رفيق او هستم که در کوچه هايتان در کوفه رحل اقامت افکنده و مناديش بانگ مي زند که هر که سر شيعه علي را بياورد هزار درهم (جايزه) مي گيرد. همسايه به همسايه اش هجوم مي برد و مي گويد اين هم از آنهاست و گردنش را مي زند و هزار درهم مي گيرد. فرمانروايي بر شما در آن زمان تنها از آن زنازادگان است. گويا که به صاحب روبند (چفيه) مي نگرم که به سوي شما مي آيد و شما را مي شناسد و شما او را نمي شناسيد يک به يک مردان شما را بدنام مي کند؛ چرا که او زنازاده اي بيش نيست.8

از امير مؤمنان(ع) روايت شده است که فرمود:

ارتش سفياني وارد کوفه مي شود و کسي را رها نمي کند مگر آن که او را مي کشد، آنچنان خوي آدم کشي دارند که وقتي مردي از آنان به گوهر گرانبها و عظيمي برخورد نمايد به آن توجهي نمي کند. ولي اگر کودک خردسالي را ببيند او را دستگير کرده و به قتل مي رساند.

در حال حاضر گروه القاعده با تبليغات وسيع در کشورهاي عربي و تکيه بر شعارهاي ضد غربي و ضد يهودي، جماعت بسياري از اهل تسنن را به سمت خود جلب کرده و هر روز بر طرفداران اين گروه در ميان کشورهاي عربي افزوده مي شود.

در پايان، جاي اين پرسش باقي است که: در شرايطي که جامعه شيعيان از هر سو مورد هجوم دشمنان سرسختي چون يهود و دولت صهيونيست آمريکا، (که به منظور تسريع در تحقق پيشگوييهاي آخرالزمان و با عقيده و آرمان ايجاد دولت اسراييل، از نيل تا فرات و به منظور سرعت بخشي به ظهور مسيح وارد منطقه خاورميانه شده و آشکارا به تهديد نظامي ما مي پردازد). و از سوي ديگر خطر روزافزون بروز جنگ مذهبي توسط دشمنان قسم خورده اي مانند القاعده، قرار دارد. جمهوري اسلامي ايران، به عنوان تنها حکومت شيعي جهان، که موظف به حمايت از شيعيان است، چه تحليلي از اين وقايع ارائه مي دهد و براي مبارزه با اين دشمنان آشکار چه برنامه و استراتژي سياسي، نظامي، فرهنگي و اقتصادي انديشيده است؟



پي نوشتها:

www.baztab.com/index.asp?ID=14404. 1

www.baztab.com/index.asp?ID=14554. 2

www.baztab.com/index.asp?ID=14450. 3

4 . نعماني، الغيبة، ص202.

5 . علي کوراني، عصر ظهور، ص124.

6 . همان، ص120.

7 . همان، ص119.

8 . شيخ طوسي، الغيبة، ص273.