جنگ به خاطر اسرائيل



اشاره:

روزنامه »السفير« در مقاله اي تحليلي و تحقيقي اسناد و مدارک تأثير اسرائيل بر تصميم آمريکا در حمله به عراق را بررسي کرده است. بر اساس تحليل اين روزنامه، صحنه گردانان اصلي جنگ عراق در هيأت حاکمه آمريکا، يهوديان نزديک به جناحهاي تندرو اسرائيلي بوده اند که به قصد ايجاد امنيت و تأمين منافع اقتصادي اسرائيل اين جنگ را راه انداخته اند. متن اين مقاله به شرح زير است:



وقتي جيمز موران عضو کنگره آمريکا در کنفرانس ضدجنگ که در يکي از کليساهاي ايالت ويرجينيا برگزار شد، سخن مي گفت هرگز تصور نمي کرد که تنها چند ساعت بعد، انتشار سخنراني وي در روزنامه واشنگتن پست پيرامون نقش يهوديان در برافروختن آتش جنگ و توانايي آنها بر توقف آن، چون بمبي منفجر شود و محافل و سازمانهاي آمريکايي را به لرزه درآورد.

با وجود اين که وي تنها چند ساعت بعد با موج حمله تبليغاتي و سرکوب شديد از سوي سازمانهاي صهيونيستي و شرکاي آنها در کنگره يهود - که به آراي يهود و اموال آنها نياز دارند - مواجه شد و با وجود اين که رسانه هاي گروهي از آن زمان به تبليغات عليه او پرداختند و سعي در بدنام کردن او داشتند و نيز به بازگو کردن مشکلات خانوادگي و زواياي زندگي شخصي او، قضيه طلاق و وامهاي بانکي او پرداختند، اما اين حقيقت که مسئله نقش يهوديان در جنگ عراق چون بمب منفجر شده بود و بازتاب آن در همه مکانها انعکاس يافته بود همچنان در محافل آمريکايي پابرجا ماند.

بعد از هفتاد سال موضوع يهوديان در کنگره مطرح شد و علناً به جدال و مناقشه کشيده شد. در اين رابطه از »کالين پاول« وزير امور خارجه سؤال شد و او نقش يهوديان در جنگ عراق يا در سياست خارجي آمريکا را تکذيب کرد.

همچنين موضع گيري سخنگوي رسمي کاخ سفيد به نام »اري فلايشر« يهودي نيز به مانند »کالين پاول« بود.

از مسايل نادر پيرامون اين موضوع که »بيوکانان« روزنامه نگار و سياستمدار و يکي از کانديداهاي حزب جمهوريخواه براي رياست جمهوري در مجله خود به نام »امريکن کونسروتو« به آن اشاره کرد، اين بود که براي اولين بار مردم از چيزي سخن مي گفتند که همواره در مورد آن شک و ترديد داشتند و آن را به طور سري و محرمانه مطرح مي کردند.

براي اولين بار در تاريخ آمريکا اين حقيقت فاش شد که طرفداران جنگ يهوديان هستند و براي اولين بار مردم به ارتباط بين اسراييل و جنگ عراق پي بردند. همچنين براي اولين بار به اسناد و مدارکي برخورد کردند که نشان مي داد يهوديان پستهاي مهمي را در اداره کاخ سفيد بر عهده دارند. اين صداها که ابتدا علناً به گوش مي رسيد کم کم خاموش شد؛ زيرا سرکوب بي رحمانه کساني که در مورد يهوديان صحبت مي کردند، آغاز شد و زبانهاي آنها را بست.

آمريکاييها اگر در مورد اين موضوع صحبت مي کردند يا کلمه اي از عملکرد اسرائيل انتقاد مي کردند، به يهودي ستيزي متهم مي شدند. مسئله اعلان نشده اي که همه آن را مي دانستند و در چند کلمه خلاصه مي شد: اگر اسرائيل را قبول نداري و عملکرد آن را تأييد نمي کني پس به خاطر مصلحت خودت و به خاطر سلامتي و به خطر نيفتادن زندگيت دهانت را ببند و سکوت پيشه کن.

پروژه جنگ عراق توسط سه نفر از يهوديان معروف آمريکايي به نامهاي »ريچارد پرل« مشاور وزير دفاع - که چند ماه پيش به دلايل مالي از پست خود استعفا داد - »پل وولفويتز« و نيز »داگلاس فيث« پيش برده شد. اين افراد، اهداف جنگ را ترسيم و نقش عمده اي در تحريک کاخ سفيد براي حمله به عراق ايفا کردند.

ريچارد پرل و داگلاس فيث، پيرو خط حزب راستگراي »ليکود« هستند و به نفع آن کار مي کنند، اما وولفوويتز در کنار جناح راست و افراطي ليکود ايستاده است به طوري که يکي از اعضاي ليکود به نام »ميخاييل ايتان« از جناح کبوتران اين حزب چندين بار او را مورد انتقاد قرار داد و متهمش کرد که نمايندگان حزب را به سمت اتخاذ مواضعي غيرمعقول عليه فلسطينيها وامي دارد.

خبرنگاران و مفسران دو کانال تلويزيوني در اسرائيل بر اين عقيده اند که اين سه يهودي آمريکايي يک ماه پس از انفجار ساختمان مرکز تجارت جهاني در نيويورک با »افرايم هاليوي« که در آن موقع رئيس »موساد« بود و در حال حاضر مدير شوراي امنيت ملي اسرائيل است گرد هم آمده اند.

در اين نشست رئيس جاسوسي نظامي اسرائيل به نام »عاموس مالکا« و جانشين او »آهارون زئيفي« در کنار رئيس بخش پژوهشهاي موساد و سرويس اطلاعات نظامي اسرائيل حضور داشتند.

هدف از اين نشست طراحي اهداف حمله نظامي و استراتژيکي بود و هر دو گروه بر تشکيل کميته هماهنگي نظامي مشترک موافقت داشتند.

بر اساس اين توافق اسرائيل هر آنچه را که در زمان جنگ آمريکا به آن نياز دارد تهيه و تدارک خواهد ديد.

کميته ديگري نيز براي هماهنگي سياسي به وجود آمد که در رأس هيأت آمريکايي آن »کاندوليزا رايس« مشاور امنيت ملي آمريکا و اعضاي تيم او در شوراي امنيت ملي بودند.

در رأس هيأت اسرائيلي »دوو وايس گلاس« مدير دفتر »شارون« و بعضي از کارمندان بلندپايه وزارت امور خارجه اسرائيل حضور داشتند.

در نهايت مقرر شد اين کميته در زمينه ايجاد شرايط سياسي مناسب براي جنگ و خصوصاً نقشه راه با يکديگر همکاري کنند. از نکات مهم در اين رابطه بايد گفت، کميته نظامي متشکل از برخي ژنرالهاي ستاد اسرائيل بود که در کنار هيأت ستاد ارتش آمريکا قرار گرفتند.

ژنرال »تامي فرانکس« فرمانده منطقه مرکزي در ارتش آمريکا که مسئوليت فرماندهي جنگ عليه عراق بر عهده او گذاشته شده بود، نيز از جمله ژنرالهاي يهودي تبار آمريکا بود.

بر اساس گزارشهاي تلويزيون اسرائيل طبق اعتراف »عاموس مالکا« رئيس سابق اطلاعات نظامي اسرائيل که در حال حاضر مفسر شبکه يک تلويزيون اسرائيل است، وظيفه کميته نظامي در دو نقطه اصلي متمرکز مي شد:

ارائه اطلاعات جاسوسي از اوضاع عراق براي تعيين سرنوشت جنگ در بغداد و کمک به ارائه طرحهاي عملياتي براي همکاري در جنگ که هر دو بسيار تأثيرگذار بود.

برخي ديگر از اسناد موجود دست داشتن اسرائيل در اين جنگ را اثبات مي کند.

آمريکاييها طرح اسرائيلي ترور صدام حسين را پذيرفتند. اين طرح را چندين بار دو کانال اول و دوم تلويزيون اسرائيل علاوه بر شبکه راديو عمومي معروف به »ريشيت بيت« منتشر کردند.

اين طرح که اسرائيليها در تابستان سال 1991 تدوين کرده بودند، براي ترور رئيس جمهوري عراق تدارک ديده شده بود؛ زيرا صدام اولين کسي بود که جرأت کرد در زمان آغاز جنگ دوم خليج فارس به اسرائيل موشک پرتاب کند. ناظر اين طرح ژنرال »ايهود باراک« بود که در آن زمان رئيس ستاد ارتش اسرائيل محسوب مي شد و با توجه به اطلاعات دقيق در مورد زندگي خصوصي صدام و اماکني که مي توان او را در آنجا يافت اطمينان بسياري به احتمال موفقيت اين طرح داشت.

مقرر شده بود که مسئوليت اين اقدام را يگان »سيرت متکال« يا ستاد ارتش انجام دهند که يکي از مهم ترين يگانهاي کارکشته در ارتش اسرائيل محسوب مي شود.

اعضاي اين يگان براي اجراي طرح در منطقه اي به نام »تسئيلم بيت« آموزش مي ديدند که در سي و پنج کيلومتري جنوب شرقي شهر »بئرسبع« در جنوب فلسطين اشغالي واقع شده بود، اما در زمان آموزش يک اشتباه فني باعث شد که يکي از خمپاره ها بي هدف پرتاب شود و پنج سرباز در دم کشته شوند، به همين دليل »اسحاق شامير« نخست وزير وقت اين طرح را لغو کرد.

براساس گزارشهاي رسانه هاي گروهي اسرائيل، آمريکاييها اين طرح را بعد از برخي دخل و تصرفها و نيز تعديلاتي در آن و براساس اطلاعات جديد تصويب کردند.

به اين ترتيب افرادي از عناصر يگانهاي ويژه آمريکا براي تمرين و آموزش طرح به صحراي »نقب« فرستاده شدند و مانورهاي سابق را اجرا کردند.

آنها در اين طرح از اين توجيه استفاده مي کردند که جنگ عليه عراق بدون کشته شدن صدام به موفقيت نمي رسيد و به همين دليل ترور او هدف مهمي است که براي تحقق آن بايد مدت زماني طولاني را به آن اختصاص داد. »بارون ديکل« خبرنگار کانال يک تلويزيون اسرائيل بعضي از مواردي را که در نشست جرج بوش رئيس جمهوري آمريکا با رئيس سازمانهاي يهودي در ايالت متحده آمريکا به نام »مورتيمور تسوکرمان« مطرح شده است نقل مي کند.

اين نشست در ششم ماه ژانويه گذشته برگزار شد و تسوکرمان از رئيس جمهوري آمريکا خواست تا عليه عربستان سعودي تدابيري اتخاذ کند؛ زيرا گزارشهاي سازمانهاي جاسوسي اسرائيل حاکي از اين بود که کمکهاي عربستان سعودي به فلسطينيها در خلال انتفاضه آنها را براي ادامه اقدام به عمليات تروريستي ياري مي کند.

جورج بوش در پاسخ به اين درخواست تسوکرمان به رئيس سازمانهاي يهودي گفت عربستان را بر سر جايش خواهد نشاند. وي در اين باره واژه بسيار رکيکي را به کار برد که ديکل خبرنگار کانال يک از زبان معاونين تسوکرمان که در نشست حضور داشتند، نقل کرد.

برنامه »پوليتيکا« که در هجده مارس گذشته از کانال يک اسرائيل پخش شد، فاش کرد که »ديک چني« معاون رئيس جمهوري آمريکا در دو ماه قبل با هفتاد کارشناس اسرائيلي در زمينه هاي مختلف بحث و گفت وگو کرده و در خلال آن پيرامون کيفيت حمله قطعي به عراق مناقشه و مباحثه کرده است.

برخي از مفسران صهيونيستي به اين نکته اشاره مي کنند که ديک چني از ورزيده بودن کارشناسان سياسي در ارائه اطلاعات مبهوت شده بود. در مصاحبه اي که مجري برنامه »دان مرگليت« با »پروفسور عماتسيابرعام« يهودي عراقي الاصل و متخصص تاريخ عراق برگزار کرد اظهار داشت که به مدت سه ساعت با ديک چني در کاخ سفيد گفت وگو کرده و به فهرستي از سؤالات طولاني که وي مطرح کرده بود جواب داده است، اما به نوع سؤالات يا جوابهاي آنان اشاره اي نکرد.

شور و شوق وافر براي جنگ و تمايل به شعله ور شدن آتش جنگ و پيروزي در آن انگيزه هاي متعددي داشت که برخي از آنها از زبان رئيس ستاد مؤسسه اسرائيلي به شرح زير است:

در ماه گذشته »شائول موفاز«، وزير دفاع اسرائيل، در مصاحبه اي با مرکز »هرتسلي« که داراي شعبه هاي مختلفي است و يکي از بزرگ ترين و قديمي ترين مراکز دولت يهودي محسوب مي شود گفت: پيروزي در جنگ با عراق يعني خارج کردن عراق از دايره دشمنان اسرائيل و فشار بر سوريه براي اخراج سازمانهاي فلسطيني از دمشق و توقف حمايت آن از حزب الله لبنان، امري که باعث کاهش منابع پشتيباني مقاومت فلسطيني در کرانه باختري و نوار غزه مي شود. »عوزي عواد« رئيس بخش تحليل و پژوهش مرکز فوق و مدير پژوهشهاي موساد و مشاور سياسي »بنيامين نتانياهو« نخست وزير سابق اسرائيل به همراه برخي پژوهشگران که پژوهشي پيرامون عراق و آينده منطقه به نفع وزارت دفاع آمريکا انجام داده بود، در اين زمينه گفت، نظام جديد در عراق نسخه جديدي از دولت »کرزاي« در افغانستان خواهد بود که سوريه و ايران را در بين انبر ترسناکي قرار مي دهد به طوري که اين دو کشور خود را از هر دو سو در محاصره مي بينند.

اين پژوهشگر، اردن را در رده کشورهاي هم پيمان و دوست نام برد. از نظر ستاد مؤسسه نظامي مهم ترين آثار پيروزي از نظر اسرائيل همان امري است که »موشه يعلون«، رئيس ستاد ارتش مطرح و آن را در دو امر خلاصه کرد.

اول اين که پيروزي آمريکا در جنگ باعث احساس عجز و شکست بين اعراب و به طور کلي و در بين فلسطينيها به طور خاص خواهد شد. وي سال جاري را سال پيروزي قطعي بر انتفاضه توصيف کرد.

مسئله دوم امري است که »شفتاي شفيط« رئيس سابق موساد مطرح کرد و در خلال اظهارات خود پيش بيني کرد که در اثر جنگ بر جهان عرب، فضاي فرهنگي مغايري حاکم مي شود که به جناح خواهان سازش با اسرائيل نيروي جديدي مي دهد و دولتهاي عربي را براي توجه به متغيرات اين موضعگيري و واقعيتهاي موجود دعوت مي کند. طالبان صلح از دولتهاي خود خواهند خواست تا خود را با شرايط موجود وفق دهند. »داني گليرمن« رئيس اتحاديه اتاقهاي بازرگاني در اسرائيل معتقد است که پيروزي در عراق سه فايده اقتصادي براي اسرائيل دارد:

اولاً، دست يافتن اسرائيل به نفت عراق که با قيمتهاي پايين و تحت نظر آمريکا خواهد بود.

ثانياً، کاهش خطرات امنيتي که اسرائيل را تهديد مي کرد و اين مسئله باعث کاهش هزينه هاي امنيتي شد.

ثالثاً بهبود اقتصاد اسرائيل و باز شدن بازار عراق به روي کالاهاي اسرائيلي. ازناي هرگز سخنان يکي از تحليلگران را که اعلام کرده بود يگان نظامي اسرائيل از مرزها گذشته اند و در غرب عراق مشغول جنگ هستند تأييد نکرد.

با تأکيد مجدد اين خبر، من به يکي از دوستان در غزه که به منابع و مصادر خبري او اطمينان کامل داشتم، نامه اي فرستادم. روز بعد او در جواب نامه ام نوشت سخنان بسياري در اين مورد در روزنامه هاي اسرائيلي وجود دارد.

من همچنين دريافتم که دو خاخام بزرگ اسرائيل و شوراي خاخامهاي شهرک نشين از مردم خواسته اند تا روز چهارشنبه در هفته سوم جنگ به خاطر سلامتي سربازان ائتلافي که در عراق هستند، نماز بخوانند.

نکته جالب توجه اين است که سفير آمريکا و بريتانيا در تل آويو نيز در اين مراسم شرکت کردند. وقتي اين خبر به من رسيد با خود گفتم، اين نماز براي سلامتي سربازان ائتلاف بوده است يا براي سلامتي سربازان اسرائيلي در بغداد.



برگرفته از روزنامه همشهري، شماره 3207، 5 آبان 1382