با دعاي ندبه در پگاه جمعه-2



در قسمت اول اين مقاله اشاره اي کوتاه داشتم به سيره پيشوايان دين و مرزبانان آيين در زمينه ندبه و زاري در فراق آخرين حجت حق. در آنجا روشن شد که گذشته از پيامبران پيشين، شخص رسول اکرم، صلي الله عليه وآله، امير مؤمنان و ديگر امامان معصوم، از قرنها پيش از طلوع خورشيد امامت، عشقي سوزان در دل نهفته داشتند، در فراق آن حضرت مي سوختند و گاهي چون مادر داغ جوان ديده اشک مي ريختند، با ياد او عشقبازي مي کردند، به ديدارش عشق مي ورزيدند و به حال کساني که توفيق ديدار جمال آراي حضرتش را پيدا کنند، غبطه مي خوردند.



پيشوايان دين نه تنها خود در آتش فراق آن حضرت مي سوختند، بلکه به شيعيان و شيفتگان محضرشان دستور مي دادند که آنها نيز همواره به ياد آن عزيز سفر کرده باشند و در فراقش اشک بريزند و ناله سر کنند و خود دعاهاي فراواني را به آنها تعليم مي فرمودند که در اوقات خاصي بخوانند و به نسلهاي بعدي بسپارند که آن دعاها را در عصر غيبت بخوانند.



اين دعاها در منابع حديثي و مجامع فقهي، در طول قرون و اعصار ثبت شده و همه شيعيان شيفته و دلباخته، در مشاهد مشرفه، اماکن متبرکه و اوقات شريفه، به هنگام عرض ارادت به پيشگاه حضرت بقية الله، ارواحنافداه، با اين دعاها با مولاي خود راز دل گفته، از طول غيبت شکوه ها کرده، براي ديدار جمال باهرالنورش اظهار اشتياق نموده، در فراق کعبه مقصود ناله ها سر داده اند.



مرحوم سيد محمد تقي موسوي اصفهاني (م 1348 ق.) که يکي از مفاخر عصر و حسنات دهر بود، با تلاشي طاقت فرسا به گردآوري اين دعاها پرداخته، بيش از يکصد فقره از دعاهاي ماثور از امامان نور، عليهم السلام، را در اين رابطه گرد آورده و در کتاب گرانسنگ «مکيال المکارم » در اختيار شيعيان دلسوخته و دردآشنا قرارداده است. (1)



مؤلف در مقدمه کتاب شرح مي دهد که شبي در عالم رؤيا به محضر مقدس حضرت بقية الله، ارواحنافداه، رسيده، حضرتش فرموده:



اين کتاب را بنويس، عربي هم بنويس، و نام آن را «مکيال المکارم في فوائدالدعاء للقائم » بگذار. (2)



اين کتاب خوشبختانه به فارسي نيز ترجمه شده و در اختيار همگان قرار دارد. (3)



جالبترين، جاذبترين، جامعترين و پرسوزترين اين دعاها، «دعاي ندبه » است که دلسوختگان و شيفتگان حضرتش در بامدادان هر جمعه، در هر شهر و روستا، دور هم گرد آمده با سوز و گداز خاصي اين دعا را مي خوانند و با محبوب دلشان راز دل مي گويند و با نغمه هاي خوش الحان «يابن الحسن » که در فضايي بسيار روحاني و نوراني طنين مي اندازد، فرشتگان هفت آسمان را گواه مي گيرند که از درازي شب ظلماني غيبت به ستوه آمده اند و در اشتياق فرا رسيدن صبح اميد ثانيه شماري مي کنند.



امام باقر، عليه السلام، در تفسير آيه شريفه:



و الليل اذا يغشي و النهار اذا تجلي



سوگند به شب هنگامي که فرا گيرد و سوگند به روز هنگامي که تجلي کند (4)



فرمود:



منظور از «شب فرا گيرنده » دولتهاي باطل است که در برابر ولايت کبراي مولاي متقيان امير مؤمنان، عليه السلام، قيام نموده، عرصه گيتي را جولانگاه خود قرار داده اند، و منظور از «روز جلوه گر» روز ظهور قائم اهل بيت، عليه السلام، است که به هنگام طلوع دولتش، دولتهاي باطل از صفحه هستي ريشه کن مي شوند. (5)



دعاي ندبه در پگاه هر جمعه، اعلام بيزاري از مستکبران جهان و تجديد بيعت با ويرانگر کاخهاي ظلم و استبداد و بيانگر حکومت واحد جهاني بر اساس عدالت و آزادي است.



دعاي ندبه را پيشواي به حق ناطق، حضرت امام جعفر صادق، عليه السلام، به دوستان و شيعيانش تعليم داده و به آنها امر فرموده که اين دعا را در «اعياد اربعه » يعني روزهاي، عيد فطر، عيد قربان، عيد غدير و عيد جمعه بخوانند و به ما امر فرموده که در عصر غيبت با اين دعا با امام، پيشوا، محبوب، مولي و مقتداي خود راز دل گوييم و تجديد ميثاق کنيم.



سند دعاي ندبه

معارف والا، حقايق درخشان، معاني روشن و مطالب ژرفي که با اسلوبي بديع، بياني شيوا، منطقي گيرا، و عباراتي بسيار بلند و فصيح در اين دعاي شريف آمده، ما را از ارايه هرگونه سند و منبع بي نياز مي کند، که چنين حقايق تابناک و دقايق درخشان، هرگز از هيچ منبعي، جز سرچشمه زلال ولايت، خاندان عصمت و طهارت، حضرات ائمه معصومين، عليهم السلام، سرچشمه نمي گيرد، ولي براي نورانيت دلهاي مشتاقان و خيل شيفتگان جلسات نوراني دعاي ندبه در صبحگاهان روزهاي جمعه، منابع محکم و مستحکم دعاي ندبه را با تسلسل زماني در اينجا مي آوريم:



1. ابو جعفر محمد بن حسين بن سفيان بزوفري



نخستين فرد موثق و مورد اعتماد و استنادي که دعاي شريف ندبه را دراثر مکتوب خود از پيشواي به حق ناطق امام جعفرصادق، عليه السلام، روايت کرده، ابو جعفر محمد بن حسين بن سفيان بزوفري است.



«بزوفري » منسوب به روستاي «بزوفر» از توابع «قوسان » در نزديکي «بغداد» در کرانه نهر «موفقي » در غرب دجله است. (6)



«بزوفري » از استادان شيخ مفيداست و شيخ مفيد به کثرت از او روايت کرده است.



محدث نوري به هنگام شمارش استادان شيخ مفيد از او نام برده، مي فرمايد:



ابو علي، پسر شيخ طوسي، در امالي، مکرر از پدرش شيخ طوسي، از شيخ مفيد، از او روايت کرده و براي او طلب مغفرت نموده است. (7)



حاج آقا بزرگ تهراني مي فرمايد:



وثاقت او، از نقل فراوان شيخ مفيد از او، طلب مغفرت بر او، آشکار مي باشد (8) .



شيخ طوسي در مشيخه «تهذيب الاحکام » و «الاستبصار» از او نام برده مي فرمايد:



من هر روايتي که از احمد بن ادريس نقل کرده ام، از شيخ مفيد و «حسين بن عبيدالله غضائري » است، که هر دو از ابو جعفر محمد بن حسين بن سفيان بزوفري روايت کرده اند. (9)



حجت تاريخ، محقق بي نظير، حاج آقا بزرگ تهراني به هنگام بحث از کتاب ايشان مي فرمايد:



«کتاب الدعاء» از ابو جعفر محمد بن حسين بن سفيان بزوفري، از استادان شيخ مفيد، که شيخ مفيد احاديثي از او روايت کرده،اين احاديث در امالي شيخ طوسي، از طريق شيخ مفيد از او روايت شده است.



سپس مي فرمايد:



وي در اين کتاب دعاي ندبه را آورده، و محمد بن ابي قره از آن روايت کرده و محمد بن مشهدي در مزارش از او روايت کرده است. (10)



2. ابوالفرج محمد بن علي بن يعقوب بن اسحاق بن ابي قره قنائي



دومين فرد مورد اعتماد و استنادي که دعاي ندبه را در کتاب خود آورده، محمد بن علي بن ابي قره است، که در کتاب «الدعاء» آن را از کتاب «بزوفري » نقل کرده است.



علامه تهراني مي فرمايد:



محمد بن مشهدي در مزار و سيد بن طاووس در اقبال و ديگر آثارش به کثرت از کتاب او نقل کرده اند. (11)



محمد بن ابي قره از مشايخ اجازه نجاشي بود. (12)



مقدم رجاليون مرحوم نجاشي در کتاب رجال مي فرمايد:



ابوالفرج، محمد بن علي بن يعقوب بن اسحاق بن ابي قره قنائي موثق بود، روايات زيادي استماع کرده، و کتب زيادي تاليف کرده... که از آن جمله است: عمل يوم الجمعه، عمل الشهور، معجم رجال ابي مفضل و کتاب تهجد، که همه آنها را به من خبر داده و به من اجازه روايت آنها را داده است. (13)



نجاشي لقب او را «قنائي » آورده، ولي علامه حلي يکبار از او «قنائي » و يکبار ديگر «قنابي »تعبير کرده (14) و توثيق نموده است. (15) و مرحوم نمازي فرموده:



به اتفاق همه رجاليون مورد وثوق است. (16)



3. محمد بن جعفر بن علي بن جعفر مشهدي حائري



ابن مشهدي يکي از علماي جليل القدر قرن ششم بود که در حدود 510 ق. متولد شده و قبل از 580 ق. ديده از جهان فرو بسته است.



تعدادي از استادانش را صاحب معالم در «اجازه کبيره » برشمرده، که از آن جمله است: ورام (صاحب مجموعه ورام)، شاذان بن جبرئيل، ابن زهره، ابن شهر آشوب و... (17)



از او کتاب ارزشمندي بر جاي مانده که به «مزار کبير» و «مزار ابن مشهدي » مشهور است و خوشبختانه نسخه هاي خطي فراواني از آن تا زمان ما محفوظ مانده است:



1. نسخه اي در کتابخانه شيخ علي کاشف الغطاء در نجف اشرف.



2. نسخه اي در کتابخانه مرحوم حاج ميرزا محمدعلي اردوبادي در نجف.



3. نسخه اي در کتابخانه مرحوم محدث نوري، که در کتاب مستدرک به کثرت از آن نقل کرده است. (18)



4. نسخه اي در کتابخانه مرحوم علامه اميني در نجف، که تاريخ کتابت آن سوم شوال 956 ق. است. (19)



5. نسخه ديگري در کتابخانه مرحوم آية الله مرعشي در قم، به شماره 4903 موجود است، که در 482 ورق مي باشد و تاريخ کتابت آن به قرن يازدهم مربوط مي شود. (20)



و نسخه عکسي آن در کتابخانه مؤسسه «آل البيت » قم به شماره 5209 (قفسه 29، رديف 176، ش 19) موجود است.



اين کتاب به «مزار کبير» معروف شده و جامعترين کتاب مزاري است که در طول قرون و اعصار از حوادث روزگار جان سالم به در برده و تازمان ما محفوظ مانده است.



در طول هشت قرني که از تاريخ تاليف آن مي گذرد، اين کتاب همواره مورد اعتماد و استناد بزرگان شيعه بود و هر کتابي که در اين هشت قرن پيرامون دعا و زيارت نوشته شده، با واسطه يا بي واسطه از اين کتاب استفاده کرده است.



ابن مشهدي در مقدمه کتاب خود مي نويسد:



من در اين کتاب، از زيارات مشاهد مشرفه، اعمال و اماکن مقدسه، دعاهاي برگزيده و تعقيبات نمازهاي فريضه، آن را گرد آوردم که با سند متصل، توسط راويان مورد وثوق به دستم رسيده است.



حاج آقا بزرگ تهراني در مجموع پانزده تن از مشايخ روايتي او را استخراج نموده، و بر ثقه بودن آنها صحه گذاشته است. (21)



ابن مشهدي در اين کتاب، دعاي ندبه را به عنوان: «دعا براي حضرت صاحب الزمان، عليه السلام، که شايسته است، در اعياد اربعه: عيد فطر، عيد قربان، عيد غدير و عيد جمعه خوانده شود» آورده است.



وي در اين کتاب، دعاي ندبه را توسط محمد بن علي بن يعقوب بن ابي قره، از کتاب بزوفري نقل کرده است.



دعاي ندبه در نسخه کتابخانه آية الله مرعشي، صفحه 821 تا837 و در نسخه آل البيت، صفحه 831 تا847 آمده است. (22)



4. صاحب کتاب مزار قديم



مزار قديم نيز کتاب بسيار بزرگ و با ارزشي است که مؤلف آن نيز معاصر ابن مشهدي بوده است.



در اين کتاب دعاها و زيارتهاي فراواني هست که در هيچ منبع ديگري يافت نمي شود و مؤلف آن توسط استادش: «مهدي بن ابي حرب حسيني » از شيخ ابوعلي (پسر شيخ طوسي) روايت مي کند.



طبق اين بيان او با مرحوم طبرسي صاحب احتجاج معاصر مي باشد. (23)



يک نسخه خطي از اين کتاب در کتابخانه مرحوم آية الله مرعشي به شماره 462 در 181 ورق موجود است. (24)



مؤلف مزار قديم، در اين اثر جاويد و ارزشمند خود، دعاي ندبه را توسط محمد بن علي بن ابي قره، از کتاب ابو جعفر محمد بن حسين بزوفري روايت کرده و فرموده است:



اين دعا براي حضرت صاحب الزمان، صلوات الله عليه وآله و عجل الله فرجه و فرجنا معه، مي باشد و مستحب است که در چهار عيد بزرگ، شب و روز جمعه خوانده شود.



در اين نسخه دعاي شريف ندبه از ورق 173 شروع شده، در ورق 176 پايان مي يابد.



با توجه به اينکه مؤلف کتاب «مزار قديم » ناشناخته است، نمي توان به عنوان يک منبع موثق به آن اعتماد کرد، فقط مي توان آن را مؤيدي بر نقل ابن مشهدي، از ابن ابي قره، از بزوفري قرار داد.



5. رضي الدين علي بن موسي بن طاووس حلي



سيدابن طاووس در کتاب گرانقدر «مصباح الزائر» در بخش زيارتهاي حضرت ولي عصر، ارواحنافداه، شش زيارت نقل کرده، آنگاه دعاي ندبه را به عنوان هفتمين زيارت، به نقل از «محمد بن علي بن ابي قره » از «محمد بن حسين بن سنان بزوفري » روايت کرده و فرموده است:



اين دعا براي حضرت صاحب الزمان، صلوات الله عليه، مي باشد و مستحب است که در اعياد چهارگانه خوانده شود. (25)



وي همچنين در کتاب شريف «اقبال » نيز تعدادي از دعاهاي اعياد اسلامي را مي شمارد، آنگاه مي فرمايد:



دعاي ديگري است که بعد از نماز عيد و در هر يک از اعياد چهارگانه خوانده مي شود. (26)



آنگاه دعاي ندبه را نقل مي کند و در پايان مي افزايد:



هنگامي که از دعا فارغ شدي، مهياي سجده در برابر پروردگار باش و بگو آنچه را که ما با سندهاي خود از امام صادق، عليه السلام، روايت کرديم، که فرمود:پس از اين دعا گونه راست خود را بر زمين بگذار و بگو: «سيدي سيدي... کم من عتيق لک... اي عزيز اي جميل. (27)



از اين تعبيراستفاده مي شود که سيد بن طاووس علاوه بر مزار کبير طريق ديگري براي دعاي ندبه داشته است، زيرا در مزار کبير و مزار قديم اين قسمت اخير وجود ندارد و سيد تصريح کرده که آنرا با سندهاي خود از امام صادق، عليه السلام، روايت کرده است.



6. مولي محمد باقر مجلسي



علامه مجلسي دعاي ندبه را در کتاب گرانسنگ «بحارالانوار» به نقل از «مصباح الزائر» سيد بن طاووس نقل کرده (28) و در پايان فرموده:



محمد بن مشهدي در مزار کبير فرموده است: محمد بن علي بن ابي قره گفته: من دعاي ندبه را از کتاب ابوجعفر محمد بن حسين بن سفيان بزوفري نقل کرده ام. (29)



علامه مجلسي در کتاب «زاد المعاد» نيز دعاي شريف ندبه را نقل کرده و در سرآغاز مي فرمايد:



و اما دعاي ندبه که مشتمل است بر عقايد حقه و تاسف بر غيبت حضرت قائم، عليه السلام، به سند معتبر از حضرت امام جعفر صادق، عليه السلام، منقول است، که سنت است اين دعاي ندبه را در چهار عيد بخواند، يعني: جمعه، عيد فطر، عيد قربان و عيد غدير. (30)



علامه مجلسي همچنين در کتاب «تحفة الزائر» به دنبال اعمال سرداب مقدس مي فرمايد:



سيد و شيخ محمد بن مشهدي نقل کرده است از محمد بن علي بن [ابي] قره، که او نقل کرده است از کتاب محمد بن حسين بن سفيان بزوفري، «دعاي ندبه » از براي صاحب الزمان، عليه السلام، را و مستحب است که در عيدهاي چهارگانه بخواند و آن دعا اين است.



آنگاه دعاي ندبه را نقل فرموده است. (31)



به طوري که خوانندگان گرامي ملاحظه فرمودند، علامه مجلسي، قدس سره، در کتاب «زادالمعاد» تصريح فرموده بر اين که دعاي ندبه با سند معتبر از امام جعفر صادق، عليه السلام، روايت شده است، و در مقدمه کتاب «تحفة الزائر» ملتزم شده است که در اين کتاب تنها زيارات، ادعيه و آدابي را ذکر نمايد که با سندهاي معتبر از ائمه دين، صلوات الله عليهم اجمعين، نقل گرديده است. (32)



7. سيد محمد طباطبايي يزدي



علامه جليل القدر، صدر الدين سيد محمد طباطبايي يزدي، (م 1154 ق.) در آغاز کتاب گرانقدر خود: «شرح دعاي ندبه » متن دعاي ندبه را با استناد به روايت رسيده از امام جعفر صادق، عليه السلام، روايت کرده است. (33)



8. سيد حيدر کاظمي



علامه بزرگوار سيد حيدر حسني کاظمي، (م 1365 ق.) در کتاب ارزشمند «عمدة الزائر» دعاي ندبه را به نقل از سيد بن طاووس و ديگران روايت کرده است. (34)



9. محدث نوري



محدث بزرگوار مرحوم حاج ميرزا حسين نوري، (م 1320 ق.) در کتاب گرانسنگ «تحية الزائر» دعاي ندبه را به نقل از مزار کبير، مزار قديم، و مصباح الزائر سيد بن طاووس روايت کرده است. (35)



10. صدرالاسلام همداني



دبير الدين، صدرالاسلام، علي اکبر همداني، (م 1325 ق.) در کتاب ارزشمند «تکاليف الانام » تحت عنوان تکليف سي و چهارم مي نويسد:



اين دعاي مبارک از کثرت اشتهار کالشمس في رابعة النهار است. خوب است در هر جمعه دوستان آن حضرت، ارواحنا فداه، از مرد و زن، در مسجدي از مساجد، يا معبدي از معابد، اجتماع نموده، اين دعاي مبارک را با کمال تضرع و زاري و ناله و سوگواري و با نهايت حزن و اندوه و بي قراري، بخوانند و گريه کنند و بر غيبت آن شمس تابان و فقدان آن جان جهانيان توجه کنند و ضجه و آه سرد از دل پر درد کشند. و چنين مصيبت عظمي را سهل نشمارند و چنين داهيه کبري را آسان نپندارند، که از غيبتش اسلام بکلي از ميان رفته و تنها اسمي از آن باقي مانده، «ظهر الفساد في البر و البحر بما کسبت ايدينا».



کفر و فسق و فجور و ناسپاسي تمام کره ارض را فرا گرفته، آنچه پيدا نيست آثار مسلماني است و آنچه پيدا و ظاهر است آثار شيطاني. همه در وادي غفلت، حيران و در تپه ضلالت و جهالت، سرگردان و تابع جنود شيطان و عاصي بر حضرت صاحب العصر و الزمان.الله م عجل فرجه و سهل مخرجه بمحمد و آله الطاهرين. (36)



آنگاه متن دعاي ندبه را (از صفحه 190 تا صفحه 169) آورده، از استاد خود (مرحوم حاج ميرزا حسين نوري) نقل فرموده که استاد اعظم، فرموده اند:



مستحب است در روز و شب جمعه خواندن دعاي ندبه معروفه، که متعلق است به آن حضرت. و في الحقيقه، مضامين آن سوزنده دلها و شکافنده جگرها و ريزنده خون از ديدگان کساني است که اندکي از شربت محبت آن جناب نوشيده اند و تلخي زهر فراقش به کامشان رسيده است. در روز جمعه، بلکه در شب آن نيز - چنانکه در يکي از مزارات قديمه، که مؤلف آن معاصر شيخ طبرسي صاحب احتجاج است، مروي است - بايد خوانده شود. (37)



سپس افزوده است:



مؤلف گويد: از جمله خواص خواندن اين دعاي مبارک آن است که در هر مکاني و موضعي که خوانده شودبا حضور قلب و اخلاص کامل، و ملتفت مضامين عاليه فائقه، و عبارات و اشارات ناميه رائقه آن بودن، توجه و التفات مخصوص حضرت صاحب العصر و الزمان، ارواحنافداه، در آن مکان و محل، بلکه حضور به هم رسانيدن ان حضرت است در آن مجلس. چنانکه در بعض موارد و موارد اتفاق افتاده است.



آنگاه داستاني را از مرحوم ملا زين العابدين سلماسي نقل فرموده است. (38)



11. ابراهيم بن محسن کاشاني



عالم رباني شيخ ابراهيم بن محسن کاشاني، (م 1345 ق.) در کتاب ارزشمند «الصحيفة الهادية و التحفة المهديه » که با تقريظي از مرحوم آية الله حاج سيد اسماعيل صدر، بيش از يک قرن پيش منتشر شده، متن دعاي ندبه را به نقل از باب مزار کتاب بحارالانوار نقل کرده است. (39)



12. ميرزا محمدتقي موسوي اصفهاني



نادره زمان، عاشق صاحب الزمان، حاج ميرزا محمد تقي موسوي اصفهاني (م 1348 ه ق.) در کتاب شريف «مکيال المکارم » بيش از يکصد دعاي ماثور از امامان نور، براي دوران غيبت آن خورشيد جهان افروز نقل کرده، از جمله دعاي مبارک ندبه را به نقل از علامه مجلسي و محدث نوري آورده است. (40)



صاحب مکيال علاوه بر کتاب ياد شده، در کتاب «وظيفه مردم در غيبت امام زمان، عليه السلام » نيز به عنوان وظيفه پنجاه و دوم مي فرمايد:



در روزهاي جمعه، عيد غدير، عيد فطر و عيد قربان، دعاي ندبه را که متعلق به آن جناب است و در زادالمعاد مسطور است، با حالت خوش و توجه بخواند. (41 )



13. محدث قمي



خاتم المحدثين مرحوم حاج شيخ عباس قمي، (م 1359 ق.) در کتاب شريف «مفاتيح الجنان » که در اثر اخلاص مؤلف بزرگوارش در شرق و غرب جهان منتشر است و در خانه هر يک از شيعيان اهل بيت، يک يا چند نسخه از آن يافت مي شود، در ضمن اعمال سرداب مقدس و زيارتهاي حضرت صاحب الزمان، عليه السلام، دعاي شريف ندبه را به نقل از «مصباح الزائر» سيد بن طاووس، قدس سره، روايت کرده است.



14. شيخ محمدباقر فقيه ايماني



عاشق پاکباخته حضرت ولي عصر، ارواحنا فداه، مرحوم حاج شيخ محمد باقر فقيه ايماني، (م 1370ق.) که از77 اثر تاليفي خود،27 مجلد آن را به کعبه مقصود، قبله موعود، حضرت صاحب الزمان، عليه السلام، اختصاص داده، در کتاب پر ارج «فوز اکبر» متن دعاي ندبه را (از صفحه 115 تا 125) آورده، بر خواندن آن تاکيد فراوان نموده، و انگيزه آن را در سه عنوان بيان فرموده است:



1. براي روشني چشم انسان با مشاهده جمال آن حضرت.



2. براي رفع هم و غم آن حضرت.



3. به قصد تعجيل در امر فرج. (42)



15. سيد محسن امين



مورخ کبير، سيدمحسن امين عاملي، مؤلف اعيان الشيعه. (م 1371ق.) متن دعاي ندبه را در کتاب «مفتاح الجنات » آورده است. (43)



اگر بخواهيم از همه کتب ادعيه و زياراتي که دعاي ندبه را نقل کرده اند ياد کنيم، دامنه سخن طولاني و از حوصله يک مقاله خارج مي شود، از اين رهگذر دامن سخن فرا مي چينيم و بحث گسترده را به فرصتي ديگر موکول مي کنيم و علاقه مندان را به آثاري که مستقلا در اين رابطه به رشته تحرير در آمده، ارجاع مي دهيم. (44)



به تجربه ثابت شده که وجود اقدس حضرت ولي عصر، ارواحنا و ارواح العالمين فداه، به مجالس و محافلي که دعاي ندبه در آن خوانده مي شود، عنايت خاصي دارند، و در برخي از آثار مکتوب به برخي از اين عنايتها اشاره شده است و اگر خداوند توفيق دهد تعدادي از آنها را در فرصتي گرد آورده به مشتاقان تقديم مي کنيم، در اينجا فقط اشاره اي کوتاه به فهرست آنها داريم:



1. داستان ملا زين العابدين سلماسي در سرداب مقدس، که صدرالاسلام همداني آن را نقل کرده است. (45)



2. داستان مرحوم آية الله حاج ميرزا مهدي شيرازي که مرحوم علامه قزويني براي نگارنده نقل فرموده است.



3. داستان مرحوم آية الله ميرجهاني، که نگارنده مکرر از زبان خودشان استماع نموده است.



4. داستان تعدادي از نيکبختان، که مرحوم نهاوندي بدون واسطه از خود آنها نقل کرده است. (46)



5. داستان گروه ديگري که مرحوم محدث نوري با سند متصل نقل کرده است. (47)



پي نوشتها:

1. الموسوي الاصفهاني، السيد محمدتقي، مکيال المکارم في فوائد الدعاء للقائم، ج 2،

ص 102 -103.

2. همان، ج 1، ص 4.

3. حائري، سيد مهدي، ترجمه مکيال المکارم، چاپ تهران.

4. سوره ليل (92)، آيه 1 و 2.

5. القمي، علي بن ابراهيم، تفسير القمي، ج 2، ص 425.

6. الحموي البغدادي، ياقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج 1، ص 412.

7. النوري الطبرسي، حسين بن محمدتقي، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج 21،

ص 244.

8. الطهراني، آغا بزرگ، الذريعة الي تصانيف الشيعة، ج 1، ص 194.

9. الشيخ الطوسي، تهذيب الاحکام، ج 10، ص 35 الاستبصار، ج 4، ص 304 (المشيخه).

10. الطهراني، آغا بزرگ، همان، ص 184.

11. همان.

12. همان، طبقات اعلام الشيعة، قرن پنجم، ص 182.

13. نجاشي، رجال، ص 398.

14. الحلي، حسن بن يوسف [علامه]، ايضاح الاشتباه، ص 266 و287.

15. همان، رجال، ص 164، خلاصه.

16. نمازي، شيخ علي، مستدرکات علم رجال الحديث، ج 7، ص 251.

17. الطهراني، آغا بزرگ، طبقات اعلام الشيعة، قرن ششم، ص 252.

18. همان، الذريعة الي تصانيف الشيعة، ج 20، ص 324.

19. همان، طبقات اعلام الشيعة، قرن ششم، ص 253.

20. اشکوري، فهرست کتابخانه آية الله مرعشي، ج 13، ص 83.

21. الطهراني، آغا بزرگ، الذريعة، ج 20، ص 324.

22. اين اختلاف صفحات مربوط به شماره گذاري است وگرنه نسخه آل البيت تصويري از نسخه

مرحوم مرعشي است.

23. الطهراني، آغا بزرگ، الذريعة، ج 20، ص 322.

24. اشکوري، همان، ج 2، ص 68.

25. ابن طاووس، السيد علي، مصباح الزائر، ص 446 -453.

26. همان، اقبال الاعمال، ص 295.

27. همان، ص 299.

28. المجلسي، محمدباقر، بحار الانوار، ج 102، ص 104 - 110.

29. همان، ج 102، ص 110.

30. المجلسي، محمدباقر، زادالمعاد، ص 486، چاپ سنگي.

31. همان، تحفة الزائر، بدون شماره صفحه، چاپ سنگي.

32. همان، ص 2.

33. صافي گلپايگاني، لطف الله، فروغ ولايت، ص 33.

34. الکاظمي، سيد حيدر، عمدة الزائر، ص 352-359.

35. النوري، حسين بن محمدتقي، تحية الزائر، ص 248.

36. همداني، علي اکبر [صدرالاسلام]، تکاليف الانام، ص 188.

37. همان، ص 197.

38. همان

39. الفيض الکاشاني، محمدمحسن، الصحيفة الهادية، ص 75 -89، چاپ سنگي.

40. الموسوي الاصفهاني، السيد محمدتقي، همان، ج 2، ص 93 - 100.

41. همان، وظيفه مردم در غيبت امام زمان، ص 79.

42. فقيه ايماني، محمدباقر، فوز کبير، ص 118.

43. امين العاملي، السيد محسن، مفتاح الجنات، ج 2، ص 260.

44. براي مطالعه بيشتر در اين زمينه ر.ک:

1- پاسخ ما به گفته ها، مهدوي مرتضوي، سيدمحمد، چاپ 1351ش. قم، 120 صفحه رقعي.

2- تحقيقي درباره دعاي ندبه، استادي، رضا، چاپ 1351 ش. قم، 72 صفحه رقعي.

3- فروغ ولايت در دعاي ندبه، صافي گلپايگاني، لطف الله، چاپ جديد 1375ش. قم، 148

صفحه رقعي.

4- مدارک دعاي شريف ندبه، صبوري قمي، جعفر، چاپ 1977 م. تهران، 40 صفحه.

5- نشرية ينتشر بها انوار دعاء الندبة، رشاد زنجاني، شيخ محمدباقر، چاپ 1351 ش.

تهران،56 صفحه رقعي.

6- نصرة المؤمنين، در حمايت از دعاي ندبه، عبدالرضا ابراهيمي، چاپ 1352 ش. کرمان،

181 صفحه رقعي.

کتابشناسي توصيفي عناوين بالارا در «کتابنامه حضرت مهدي »، ج 1، ص 196 و 224، ج 2،

ص 554 و637، 750 و 751 ملاحظه فرماييد.

مرحوم آية الله حاج شيخ محمدباقر صديقين، متوفاي 1414 ه. هفت جزوه، تحت عنوان:

«درسهايي از ولايت » منتشر نموده، که يکي از آنها را به دفاع از دعاي ندبه اختصاص

داد.

در مجله وزين و علمي «مکتب اسلام » نيز مقالاتي در اين رابطه انتشار يافت. (سال

سيزدهم، شماره هاي 6،7، 8 و9)

در اين زمينه آثار ديگري نيز چاپ و منتشر شده، که عناوين آنها در «کتابنامه حضرت

مهدي، عليه السلام » آمده است. (ج 1، ص 346 - 348)

45. همداني، علي اکبر [صدرالاسلام]، همان، ص 197.

46. نهاوندي، العبقري الحسان، ج 2، ص 101 و 198.

47. النوري، حسين بن محمدتقي، دارالسلام، ج 2، ص 224.