ميزگرد مهدويت و فيلم سازي



اشاره : ترويج، تبليغ و تعميق فرهنگ مهدويت و انتظار نيازمند به کارگيري همه ابزار و وسايل فرهنگي و استفاده از شيوه هاي نوين انتقال فرهنگ است و از آنجا که امروز رسانه هاي تصويري و سينما نقش بسيار مهمي را در انتقال مفاهيم و تأثيرگذاري فرهنگي برعهده دارند، لازم است که مراکز و مؤسسات فرهنگي فعال در عرصه مهدويت با شناخت قابليت ها و توانمندي هاي رسانه هاي تصويري از اين رسانه ها براي رسيدن به اهداف موردنظر خود استفاده کنند.

با توجه به اين ضرورت مؤسسه فرهنگي موعود با همراهي مرکز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما اقدام به برگزاري ميزگردي با حضور چند تن از کارشناسان حوزه فرهنگ تصويري نمود، که بخش نخست اين ميزگرد در شماره پيشين مجله منتشر شد.

در قسمت دوم اين ميزگرد که با حضور آقاي محمد نوري زاد فيملساز و تهيه کننده صدا و سيما، حجةالاسلام والمسلمين حسين رحيم زاده، مدير خدمات رسانه اي و پشتيباني توليد مرکز پژوهش هاي اسلامي صدا و سيما و آقاي محمدعلي باقري نويسنده و محقق برگزار شده کارشناسان ديدگاه هاي خود را در زمينه چگونگي پرداختن به فرهنگ مهدويت و انتظار در سينما و تلويزيون و همچنين آن دسته از مؤلفه هاي اين فرهنگ که قابليت به تصوير کشيدن دارند، مطرح کرده اند.

موعود: کارنامه رسانه هاي تصويري جمهوري اسلامي را در زمينه پرداختن به فرهنگ مهدويت و انتظار چگونه مي بينيد و به نظر شما اين رسانه ها چه مؤلفه هايي را در پرداختن به اين فرهنگ بايد مورد توجه قرار دهند؟

آقاي نوري زاد : پس از انقلاب جلساتي با موضوعات متنوع و ارزشي تشکيل شده و با اينکه مي توانست نتايج مثبتي هم داشته باشد، متأسفانه بعد از مدتي فراموش شده اند، لذا بايد سعي شود اين جلسه واقعاً ضمانت اجرايي شايسته اي داشته باشد و تنها به تهيه صورت جلسه يا يکي دو حرکت مثبت و چاپ دو تإ؛ پوستر ختم نشود.

تاکنون رسانه هاي ما (سينما، تلويزيون و

مطبوعات) به مناسبت هاي مختلف در باب مهدويت کارهاي پراکنده اي انجام داده اند ولي کار خاصي که توجه مردم را به خود جلب کند، انجام نشده است. براي نمونه در سال 1369، درست سيزده روز قبل از فرا رسيدن نيمه شعبان، از من که برنامه ساز معارف در تلويزيون بودم درخواست کردند در اين فرصت اندک برنامه اي تهيه کنم. من گفتم تصويب چنين طرحي به دو ماه وقت نياز دارد که چون تصميم بر انجام کار داشتند در عرض دو ساعت راه را براي ما هموار کردند. به دنبال آن ما برنامه اي را در بين شيعيان سيستان فراهم کرديم که پس از پخش، همه با خاطره اي خوش از آن ياد مي کردند.

موارد ديگر تشکيل ميزگردي با حضور اساتيد دانشگاه و يک نفر روحاني در سال 1371 بود که قرار شد پنج شب قبل از نيمه شعبان هر شب قسمتي از آن پخش شود ولي متأسفانه بخشي از آن که به تولد امام زمان(عج) تعلق داشت و شايد مناسب ترين برنامه براي نيمه شعبان بود، پخش نشد و به جاي آن يک فيلم پليسي پخش کردند. بنابراين به نظر من در تلويزيون به هيچ وجه از اين برنامه هاي خاص خبري نيست و اگر چيزي وجود دارد، انگيزه هاي کاملاً فردي است. مي خواهم بگويم ما هنوز هم به نيمه شعبان نگاهي فراتر از آنگاه سنتي نداريم.

مدت ها در اين فکر بودم که چگونه مي توان يک برنامه ناب جهاني براي امام زمان(عج) ساخت؟ چون نگاه ها در برنامه هاي تهيه شده يا غربي بود يا عربي و يا به شيعه اختصاص داشت. از اين رو وقتي معاونت هاي ارشاد عوض شده بودند و آقاي پزشک معاونت سينمايي رابه عهده گرفته بود احساس کردم زمينه مساعد است. سريع نامه نوشتم که بنده درباره حضرت صاحب(ع) و مسئله انتظار مي خواهم يک مستند داستاني بسازم لطفاً همکاري کنيد. هدفم هم اين بود که اين کار در سينما نمايش داده شود. بعد از مدتي از سينماي تجربي که تازه آغاز به کار کرده بود خواستند که با من همکاري کنند و آنها حداکثر با يک کار نيم ساعته سينمايي موافقت کردند که اميدوارم اين کار هم به خوبي انجام بگيرد و ان شاءالله مؤثر و مقبول واقع شود.

الآن در دنيا اتفاقاتي رخ مي دهد. در کتاب تاريخ اديان مسئله باورهاي خرافي و غير خرافي انسان و اعتقادات انسان هايي که در حاشيه نيل و بين النهرين و روم ظاهر شدند و عقيده آنها به عالم پس از مرگ مطرح شده است. اعتقاد به عالم پس از مرگ يک چيز اتفاقي و خرافه اي نيست که رفته رفته ساخته شده باشد. از همان اولين روزها بشر به آخرت معتقد بوده است. در حفاري مقبره ها آثاري کشف شده که نشان مي دهد انسان به زندگي جاويد از گذشته هاي دور اعتقاد داشته است؛ ولي غرب از اين باور به نفع خود بهره مي گيرد.

فيلم »آرماگدون« حادثه هاي آخرالزماني را به نحوي بيان مي کند که شما پس از ديدن اين فيلم احساس مي کنيد که آن مُنجي رهايي بخش، جز غرب و آمريکا و تکنولوژي برتر او چيز ديگري نيست. من معتقدم ما در عين حال که بايد هوشمندي خود را حفظ بکنيم سؤال بزرگي را نيز بايد در باب مهدويت در رسانه هاي خودمان مطرح بکنيم که هر کس با آن مواجه شد نتواند بدون تأمل بگذرد و براي مدت ها در ذهن مخاطب باقي بماند، چنان که برخي لحظه هاي ناب در بعضي فيلم ها هيچ گاه از ياد نمي رود.

من در باب مسئله ظهور فيلمنامه اي نوشته ام به اسم »فردا چه مي شود؟« و در آنجا همين سير اعتقادات بشري به عالم پس از مرگ را مطرح کرده ام. در اين فيلم از شخصيت هاي برتر امروز مثل »بيل گيتس« (بزرگترين مدير شرکت ديسک و نرم افزار رايانه اي) سؤال مي شود فردا در اختيار چه کسي است؟ اين سؤال به گونه اي مطرح مي شود که هيچ کس به راحتي نتواند از آن عبور کند. آيا فردا زيبا و پُر از لطافت است؟ در اين فيلم، »بيل گيتس« يک CD برمي دارد مي گويد: »فرداي بشر در دست اين است« بعد »راک فلر« (سرمايه دار بزرگ) در پاسخ سؤال مي گويد: »فردا نيز همانند امروز به سرمايه داران تعلق دارد.« بالاخره سياستمداري

فردا را از آن سياستمداران و يک روحاني مسيحي از آن مسيحيت مي داند و در پايان آقا (آيةالله خامنه اي) در يک سخنراني با استناد به قرآن فردا را از آن مستضعفين مي دانند.

من معتقدم اگر ما بخواهيم ان شاءالله به برنامه سازي بپردازيم و انگيزه هاي خوبي را در دوستان ايجاد بکنيم بايد سؤال يا سؤال هاي بزرگي را در ذهن مردم دنيا ايجاد بکنيم و بعد به اين سؤال ها پاسخ مناسبي ارايه بدهيم.

موعود : به نظر ما هم صدا و سيما در زمينه تهيه آثاري در زمينه مهدويت آنچنان که شايسته است فعاليت ندارد بلکه در مقابل کساني که در اين زمينه پيش قدم اند نيز مقاومت مي کند و فکر مي کنم ما به جاي درگير شدن با ادارات مختلف يا با دستگاهي مثل صدا و سيما، بهتر است سراغ کساني برويم که خارج از اين سيستم علاقه مند به همکاري و تهيه آثاري در اين زمينه اند. سؤال بعدي ما اين است که از مباحث تاريخي، فرهنگي اعتقادي و ديگر مباحثي که در زمينه مهدويت مطرح است، کدام يک را مي توان در قالب تصوير عرضه کرد؟

آقاي نوري زاد : در مسئله مهدويت، عشق و علاقه يک برنامه ساز به مولاي خود، راه را نشان مي دهد و لازم نيست که بگوييم که از کجا شروع کند. اين موضوع عصاره هستي است که در نقطه عالي تجلي خواهد کرد. من معتقدم ما بايد برنامه سازان را فقط ترغيب به کار در زمينه مهدويت بکنيم نه اينکه بگوييم تنها فلان مقوله را مطرح کن.

ما مي توانيم مقوله انتظار را چنين مطرح کنيم که همه انتظارها به نحوي در گذر زمان مضمحل مي شوند به جز انتظاري که جهت دار، فعال و نوراني است و براي

تبيين آن مثلاً در نود درصد پروژه ها به مسئله فردا بپردازيم و در ده درصد ديگر به اين مطلب اشاره کنيم که فردا از نظر ما يک فرداي معمولي نيست که مثلاً »سازمان سيا« هم بتواند با به کارگيري پازل هاي اطلاعاتي آن را پيش بيني کند. در باب انتظار نود درصد به مقوله انتظار بپردازيم و در ده درصد از جوهر انتظار به شکلي اسم ببريم و بگوييم اين انتظار فراتر از انتظارات ديگر است، مضمحل نمي شود، سازنده، پويا، زنده با نشاط است و يأس در آن راه ندارد. وقتي گفتيم اين انتظار درخشان، عشق، پول، عبور از کنکور و امثال آن نيست اين سؤال مطرح مي شود که پس چه انتظاري است که مرگ ندارد و هميشه با نشاط و زنده است؟ من فکر مي کنم ما ابتدا بايد به همه اينها به صورت پيش زمينه بپردازيم و بسترسازي بکنيم سپس خود آقا (حضرت مهدي(ع)) را مطرح بکنيم.

آقاي باقري : در اينجا به دو نکته بايد توجه کنيم: يکي اين که نقاط قوت خودمان را شناسايي کنيم و ديگر اين که به نقاط ضعف دشمن و آدم هاي بي تفاوتي که در جامعه هستند، پي ببريم. يکي از مسايلي که در مورد غفلت قرار گرفته است اين است که دشمن ما را از آنچه دوست داريم، محروم مي کند نه اين که خواسته ما را به ما بدهد. الآن دشمن در صدد است ما را از سلامتي و اقتصاد خود محروم کند. اگر يزيد و معاويه به طرفداران خود بذل و بخشش مي کردند الآن شرايط کاملاً تغيير کرده است و دشمن مي خواهد چشم، گوش، خواسته، شهوت، هوس و سلامتي ما را از ما بگيرد دليلش هم اين است که دشمن ما از آسمان بريده و کافر است و کفر يعني چشم پوشي و مخفي کردن نعمت ها. امروز دشمن اجازه نمي دهد من به خواص داروهاي گياهي که در کشور هست پي ببرم و سعي مي کند من را به خودش وابسته کند.

اگر من سلامتي خودم را دوست دارم، دشمن مي خواهد من را از سلامتي محروم کند. امروز ما پنجاه درصد چيزهايي را که در بازار مي خريم براي سلامتي ما ضرر دارند يعني دشمن سلامتي را ازمن مي گيرد. همچنين دشمن با اين علم مدرن زمينه شغل را ز بين مي برد و ناامني شغلي به وجود مي آورد و صدها کار ديگر، در اينجاوقتي مي بينيم دشمن تمام راه ها را بسته است اين سؤال مطرح مي شود که چه بايد کرد؟ پاسخ آن در »انتظار« است. انتظار يعني چه؟ انتظار يعني بهترين فکر، بهترين طرح و بهترين عمل. چنين انتظاري ماندني است. ممکن است بگوييد غرب هم انتظار را مطرح مي کند و مي گويد عمل ما، فکر ما و طرح ما بهترين است. در اينجا ما فکر و طرح و عمل اورا زير سؤال مي بريم و همه شگردهايش را افشا مي کنيم تا به بن بست برسد. البته خود غرب هم مي داند که آينده اي

ندارد و وقتي به بن بست مي رسد از ما مي پرسد که چه بايد بکند؟

در اينجا پاسخ من با طرح کلي مکتب است. اگر مکتب کامل مطرح نشود من پاسخ ندارم و متأسفانه حوزه در اين پانصد سال اخير مکتب را کامل مطرح نکرده است. ما بعد از دوره رنسانس اگر مجموعه فکري اسلام را در مقابل مکتب هاي ديگر مطرح نکنيم مجبور مي شويم جزئيات را مقايسه کنيم. ما ده ها طرح بزرگ داريم که بايد انجام شود و زياد بودن طرح نبايد ما را نااميد کند. ما براي رسيدن به هدف بزرگ خود، بايد سنگرها را يکي يکي فتح کنيم و خدا، معصومين(ع) و ارواح شهدا ما را در اين راه ياري مي کنند. الآن ما پزشکاني داريم که با مقداري آموزش تئوري و عملي از فوق تخصص هاي غرب هم قوي تر شده اند. ما بايد از دين و مکتب خود استفاده کنيم. اصلاً ريشه اين همه فساد که در جامعه وجود دارد، کجاست؟ هيچ کس حتي کمونيست ها و ليبرال ها هم فساد را دوست ندارند. ريشه فساد دست کساني است که خيلي با وجدان و با شرف اند و پيشرفت و ترقي و رفاه را دوست دارند. منتهي از وحي بريده اند و استعداد متراکم انسان را روي زمين خلاصه مي کنند؛ زميني که ظرفيت برخورد با اين استعدادها را ندارد.

موعود: چگونه مي توان مباحث پزشکي و مقولاتي از اين قبيل را با موضوع مهدويت مرتبط ساخت؟

بايد ديد مردم از دين و ظهور امام زمان(عج) چه توقعي دارند؟ امروز بيماري هاي بسياري وجود دارد که پزشکي مدرن نمي تواند درمان کند ولي ما معتقديم توصيه هاي زيادي در دين ما وجود دارد که ظالمان نگذاشته اند پيامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) آنها را مطرح کنند و امام زمان(عج) از موضع قدرت به طرح اين مسائل خواهد پرداخت. در همين راستا يکي از برادران اهل سنت دوازده هزار حديث در مورد پزشکي جمع آوري کرده است.

آقاي نوري زاد : من معتقدم ما در برنامه سازي براي آقا (حضرت مهدي(ع)) دو مخاطب را بايد در نظر بگيريم: مخاطب داخلي ما که از آقا و مسئله آخرالزمان اطلاعات نسبي دارد، مخاطب فرامرزي که اصلاً مقوله اي به اسم اسلام را قبول ندارد چه برسد به اينکه ظهور آقا را هم بپذيرد. در بخش دوم ما بايد با استفاده از تصوير و به طور غير مستقيم حرف هاي خود را مطرح کنيم. در فيلمي که راجع به بوسني تهيه شده است، کارگردان صحنه اي را تدارک ديده است که در آن شخص بيهوشي را روي نارنجک مي خوابانند و هنگامي که به هوش مي آيد چون کسي نمي تواند نارنجک را خنثي کند، او را به همان حالت رها کرده مي روند. اين صحنه مي گويد مردم بوسني همانند کسي هستند که روي نارنجک خوابيده و همه (نيروهاي سازمان ملل و چند مليتي) او را تنها گذاشته اند.

ما هم مي توانيم با پرداختن تمثيلي و کاملاً سمبليک به مسئله امام زمان(عج) ماندگاري اثر را تضمين کنيم و با زبان تصوير که زباني آشنا براي همه مردم دنياست، اين مسئله را مطرح سازيم.

حجةالاسلام رحيم زاده : درست است که اگر ما بتوانيم به ادبيات تصويري دسترسي پيدا کنيم تأثير خودش را روي مخاطب ما مي گذارد، اما مشکل ما اين است که چگونه مي توانيم چنين هنرمنداني را پيدا کنيم؟ آيا مي توان با انجام برخي کارهاي مقدماتي و تشويق، هنرمندان فعلي را متحول و علاقه مند به امام زمان(عج) کرد؟

آقاي نوري زاد : يکي از معضلات تلويزيون و سينماي ما سازندگان برنامه هستند که گاه هيچ اعتقادي به نظام و ارزش هاي آن ندارند و برنامه هايي را مي سازند که مشکلي را از جامعه ما حل نمي کند. در تلويزيون تهيه کننده است که حرف اول را مي زند نه نويسنده، نه کارگردان و نه کس ديگر. تهيه کننده هنرپيشه هايي را به کار مي گيرد که با روحيات خودش همخواني داشته باشد و آنچه را که خودش مي خواهد با هزينه صدا و سيما مي سازد. نهايت کاري که مدير مي تواند انجام دهد اين است که برخي صحنه ها را حذف مي کند. بنابراين، اين که شما بخواهيد به نوعي هنرمندان اين کشور را متأثر بکنيد، امر محال است. تصور من اين است که شما بايد از کساني که در »هيأت اسلامي هنرمندان« متمرکزند يا افراد »سپاه«، »جهاد« و »روايت فتح« بخواهيد که به مسئله امام زمان(عج) در فيلم ها توجه کنند. عشق به امام زمان(عج) در جبهه ها، توجه به امام زمان در عرصه هاي سازندگي و يا شعرهايي که در مورد حضرت سروده شده است، مي تواند دستمايه مصارف داخلي را فراهم کند، ولي براي مخاطباني که ادبيات تصويري را بلدند ولي با مفاهيم ما بيگانه هستند، نمي توان از چنين مقوله هايي بهره گرفت. اين موارد را به اهلش بايد واگذار کرد و نمي توان گفت از فلان کارگردان خوب بخواهيم که براي امام زمان(عج) فيلم بسازد. براي نمونه عرض کنم حدود سال 1369 طرحي براي ساختن فيلم در مورد امام زمان(عج) ارايه شده بود که براساس آن نماينده اي از سازمان ملل براي تحقيق در مقوله معنويت به ايران مي آيد و در آنجا با مسئله اي به اسم امام زمان(عج) آشنا مي شود؛ يعني براي طرح امام زمان(عج) هم به نوعي مسئله را با سازمان ملل ارتباط مي دهد. اين است که من اصرار دارم سراغ اهل انقلاب برويم و معتقدم ديگران يا اين بار را بر روي زمين خواهند گذاشت يا به جاي ديگري خواهند برد.

آقاي باقري : ما نمي توانيم به اين همه تهيه کننده بي تفاوت باشيم، بلکه بايد با گوشزد کردن نقاط ضعفشان از آنها در تهيه کارهاي تلويزيوني استفاده کنيم. آنچه »راک فلر« به عنوان معشوق و آرزو و ايده ها انتخاب کرده بود، الآن همه مي دانند که سراب و دروغي بيش نيست و همه آنها را مي توان زير و رو کرد و معشوق محبوب تري را معرفي کرد، تا آن معشوق کوچکشان خرد شود. من معتقدم ما بايد دست دشمن را رو کنيم، منتها با شيوه اي خاص.

آقاي نوري زاد : اصلاً زاويه نگاه بايد چنان بديع باشد که همه اين قضايا تحت الشعاع قرار بگيرد. فيلمي را گروه »روايت فتح« ساخته است به نام »آقا سيدجلال« و داستان جانبازي را دنبال مي کند که با آن که دو چشم، يک پرده گوش و يک پا ندارد، شاگرد اول دانشگاه تهران است و مديريت يک کارخانه بزرگ دستگاه آبياري باراني را به عهده دارد.

اين فيلم را براي جشنواره اي در ايتاليا فرستادند منتها فيلمي اول شناخته شد که »ميراکر« (آينه) نام داشت و در آن سه پروفسور با هيپنوتيزم و تلقين به آدم ها اميد مي دادند و مداوا مي کردند. بنابراين، اگر شفا گرفتن چند نفر با توسل به امام زمان(عج) را به صورت فيلم درآوريم، در مقابل غربي ها هم از اين موارد زياد دارند؛ مثل فيلم »آهنگ برنادت« که در آن اينگونه شفا گرفتن ها بسيار مطرح شده است.

آقاي باقري : مقصود از شفا گرفتن فقط شفاي جسماني نيست. رنج ها و مشکلات زيادي در زندگي وجود دارد که بايد آنها را تحمل کرد و اسلام هم نيامده است تا آنها را از بين ببرد، بلکه اسلام مي خواهد که انسان را توسعه بدهد تا از رنج ها لذت ببرد. اسلام به اين رنج ها جهت خدايي مي دهد پس ما نبايد اين توقع را ايجاد کنيم که هر کس آنجا برود شفا پيدا مي کند. انسان وقتي با آنجا آشنا مي شود، با وسعت وجودي خودش آشنا مي شود و وقتي به وسعت وجودي خود پي برد، تحمل اين وضع برايش عادي مي شود و مي داند که با تحمل اين رنج مي تواند در راه خدا خدمت بزرگي کند؛ نه اينکه از همه چيز قهر کند. من کساني را سراغ دارم وقتي با جمکران آشنا شدند ديگر در کاسبي خود تقلب نمي کنند و از حرص زدن و اعصاب خردي راحت شده اند. يا ديگر با زن و بچه اش مشکل ندارد و اختلاف بين زن و شوهر حل شده است.

همچنين پي بردن به اين مسائل، محدود بودن علمي انسان را نشان مي دهد. ما دو علم داريم: علم اسلامي و علم غيراسلامي. علم غيراسلامي که همه اش به ضرر انسان است و نمي تواند کاري انجام بدهد و علم اسلامي را هم کسي بايد باز کند تا بتوان استفاده کرد.

اين علم، علمي است که به وحي متصل است. مثلاً در دعاي کميل داريم: »اللّهم اغفرلي الذّنوب الّتي تنزل النقم، اللهم اغفرلي الذنوب التي تغير النّعم، اللهم اغفرلي الذنوب التي تحبس الدّعاء«. آن چه گناهي است که وقتي از من صادر مي شود نعمت را تغيير مي دهد؟ آن کدام گناه است که تأثير اين گياه را در من از بين مي برد؟ چه گناهي انسان را با نظم حاکم بر هستي درگير مي کند و نمي گذارد دعا به جايي برسد (تحبس الدّعا)؟ چه گناهي است که باعث مي شود طبيعت در مقابل من عکس العمل نشان دهد (تغيرالنعم)؟ اينها چيزهايي است که اسلام مرا راهنمايي مي کند و مقداري را که نمي فهميم بايد از معصوم بپرسيم؛ معصومي که به همه عالم احاطه علمي دارد.

موعود : جناب آقاي باقري شما در مورد مخاطبي گفت و گو مي کنيد که قبلاً برخي مسايل از جمله مسئله مجردات و شناخت امام معصوم برايش حل شده است، امّا بحث ما در مورد هشتاد - نود درصد مردم جهان است که گرفتار عقل تجربي اند و هيچ مقدمه ذهني در اين مسايل ندارند. براي اين افراد از چه مجرايي بايد وارد شد و فيلم تهيه کرد؟

آقاي باقري : ما عمومي برخورد مي کنيم چنان که پيامبر اسلام(ص) عمومي برخورد کرد و همه را مخاطب خود قرار داد. در قالب داستان مي توان به کسي که مقدسات را محترم نمي شمارد گفت: تو با اين همه مدرک که از دانشگاه ها گرفته اي و ادعاي روشنفکري مي کني، در برابر اين معارف بي سواد هستي.

آقاي نوري زاد : ممکن است پزشکي که از لحاظ مالي و علمي در موقعيت خوبي قرار دارد احساس کند اصلاً نيازي به امام زمان(عج) ندارد. چنين کسي مي گويد من صحيح و سالم ام و علاوه بر تربيت دانشجو، مريض هاي زيادي را مداوا مي کنم و اصلاً مشکلي ندارم که به فرداي بهتر چشم بدوزم. در نظر نگرفتن اين مسائل موجب مي شود برنامه هاي خاصي تهيه شود و به جاي صحبت کردن و ايجاد ارتباط صحيح با مخاطب، فقط شعار بدهيم. ما بايد مخاطباني را هم مدنظر داشته باشيم که از لحاظ علمي از فلسفه غرب و شرق مطلع اند و از لحاظ موقعيت اجتماعي در جايي مثل سازمان ملل به سر مي برند؛ موقعيتي که همه آرزوي خود را در آنجا متجلي ببينند. ما بارها به دوستان گفته ايم نبايد موقع تهيه برنامه احساسمان اين باشد که کسي نمي فهمد؛ لذا هر نقيصه اي را از برنامه هاي خود بايد دفع کنيم. ما بايد احساس کنيم مخاطبان ما مغزهاي عالم اقتصاد، سياست و معارف اند. به نظر من فيلم سازاني موفق اند که مخاطبان خود را فهيم مي دانند.

حجةالاسلام رحيم زاده : ما بايد پرده غفلت را با شناختي که براي يک آدم غافل فراهم مي کنيم، دفع کنيم. فرض اين است که بيننده ما هر مقامي دارد به اين موضوع ترتيب اثر نمي دهد. الآن نه آمريکا بلکه در کشور خودمان عده اي به رفاه و آسايش نسبي دنيايي رسيده اند و اصلاً به اين مسائل توجه ندارند. به نظر من طرح مسئله مهدويت در اين زمان نسبت به بيست سال پيش سخت تر شده است و به سادگي نمي توان اين گونه افراد را اصلاح کرد و متوجه مسائل مهدويت نمود.

سؤال اين است که ما چگونه مي توانيم هنرمند را به نقطه اي برسانيم که با صرف نظر از مشکلات موجود در جامعه، سخن ما را بپذيرد و بخواهد انتقال دهد. اين مسئله مهمي است که ما در آن مشکل داريم.

قاي باقري : اين مسائل قابل حل است، چون انتظار به مستضعفين تعلق دارد؛ مستکبرين، کفارند و درصدند حق را بپوشانند. الآن يهودي هاي سرمايه دار بيماري را که با يک گياه دارويي و به سادگي قابل درمان است، درمان نمي کنند تا بتوانند ميليون ها دلار از اين طريق پول به دست آورند. ما نمي خواهيم چنين کساني را اصلاح کنيم. اصلاً چنين فردي نمي خواهد منتظر باشد چون مي داند اگر مهدي(ع) بيايد با او درگير خواهد شد.

موعود : يعني شما مي فرماييد ما در ساخت اين فيلم ها مخاطبان را بايد مسلمانان و شيعيان فرض کنيم.

آقاي باقري : نه، چرا شيعه؟! به فرزند دکتر ماهر هم مي توان گفت پدرت درد تو را نمي فهمد و در مکتب اسلام با استناد به فلان روايت و حديث، اين درد درمان دارد.

آقاي نوري زاد : همه را که نمي توان با طب سنتي معالجه کرد. کسي که بر اثر تصادف شديد در حال مرگ است طب سنتي چه کاري مي تواند انجام دهد؟

آقاي باقري : ما هم در همه جا طب سنتي رإ؛ توصيه نمي کنيم.

آقاي نوري زاد : الآن بيش از همه جا در چين به طب گياهي اهميت مي دهند و از نظر ما هم چنين علومي ارزشمندند ولي مي خواهم بگويم در جاهايي علم پزشکي جديد فقط کارساز است و بدون حضور اين پزشکان افراد بسياري جان خود را از دست خواهند داد.

آقاي باقري : طب اسلامي غير از طب سنتي است؛ در واقع، طب سنتي زير مجموعه طب اسلامي است.

موعود : به هر حال شما در جمع بندي مطالب، چه قالبي را براي طرح اين مسائل پيشنهاد مي کنيد که بتواند مخاطبي را که پس از ساعت ها کار سخت به خانه برمي گردد به خود مشغول کند و مخاطب از بين برنامه هاي مختلف شبکه ها، اين برنامه ها را مدنظر قرار دهد؟ و از بين قالب هاي مختلف، چه قالبي را داراي اولويت مي دانيد؟

آقاي نوري زاد : بنده هر چهار قالب: مستند، داستاني، گزارشي و ميزگرد را مناسب مي دانم. شما وقتي در يک فيلم سينمايي مي خواهيد به موضوع انتظار بپردازيد، فرصت زيادي براي بحث نداريد؛ نود درصد فيلم مطالب حاشيه اي است و در ده درصد مابقي فقط به موضوع اصلي اشاره مي شود که اين براي جماعتي که با ادبيات تصويري آشنا هستند، مناسب است. عده اي هم اهل جمکران رفتن و دعا و مناجات هستند که تهيه گزارش از جمکران و شفا گرفتگان و متوليّان امور براي آنها مفيد است. برنامه هاي مستند هم از اين ويژگي برخوردار است که جنبه استناد و قوه کار و تحليل در آنها فراوان است. تشکيل ميزگرد هم از اين نظر مفيد است که باعث مي شود علما و دانشمندان مسئله انتظار ومقولات مختلف را به شکل بسيط مطرح و با هم به مناظره بپردازند تا ديدگاه هاي مختلف مطرح و بررسي شود. اين است که من معتقدم هر چهار بخش ضروري است و هيچ کدام را هم نمي توان کنار گذاشت.

آقاي باقري : من فرمايش آقاي نوري زاد را تأييد مي کنم و در اين ميان مستند داستاني را ترجيح مي دهم، چون مخاطبان بيشتري را مي تواند جلب کند و ما هم مي توانيم به برخي مستندها تأکيد بيشتري کنيم که به نظر من اين خيلي مؤثر است. موضوع ديگر اين است که مابايد علت مخالفت ائمه کفر را هم در جريان انتظار مطرح کنيم و بگوييم اينها چه نقشي در باورهاي عمومي مردم دارند. البته بايد ظرافت هاي جامعه بين المللي و جامعه داخلي را هم در نظر بگيريم و براساس ظرفيت ها برخورد بکنيم.

آقاي نوري زاد : اينترنت را هم بايد به عنوان يکي از رسانه هاي موثر در نظر گرفت. الآن از اين طريق هم مي توان در سطح وسيعي اطلاعات و اخبار را مطرح کرد و به سؤال هاي موجود پاسخ داد.

موعود : در آخر، با جمع بندي صحبت هايي که مطرح شد مي خواهم پيشنهادهاي خود را راجع به نحوه طرح فراخوان هم ارائه بدهيد.

حجةالاسلام رحيم زاده : چنان که قبلاً هم گفتم من معتقدم ما بايد از هنرمنداني براي اين کار دعوت کنيم که در فضاي اين مباحث قرار دارند (اعم از هنرمندان شناخته شده و شناخته نشده) و اگر در فراخوان از کساني دعوت کنيم که در اين فضا نيستند، بر فرض آمدن به قصد تخريب مي آيند.

آقاي نوري زاد : من مي توانم اينها را به جنابعالي معرفي کنم.

حجةالاسلام رحيم زاده : در بخش تجربه امام علي(ع) اين مسئله برايمان ثابت شد که هر جا با هنرمندي به گفت وگو نشستيم، خيلي کار جلو رفت و هر جا کار را کاملاً به او واگذار کرديم و برداشتش را در قالب يک طرح به ما منتقل کرد، مقداري افول و نزول پيش آمد. الآن صدا و سيما هم نمي تواند اهداف خود را به خوبي به هنرمندان منتقل کند و فقط براساس اعتماد و اطمينان کار را واگذار مي کند. بنابراين، ما در مرحله اول بايد افرادي را به کار بگيريم که خودشان با اين حوزه آشنايي دارند و در چند ماه اول، با آنها به گفت و گو بنشينيم.

آقاي نوري زاد : پيشنهاد بنده اين است که بإ؛ اعضاي »هيئت اسلامي هنرمندان«، »گروه روايت فتح«، »گروه جهاد« و »گروه بسيج« که جايگاه خوبي هم در تلويزيون دارند، چند جلسه راجع به اين مسئله صحبت کنيم و بگوييم ما در صدديم چنين تفکر و انديشه اي را منتشر کنيم. اين مسئله را در محدوده کتاب و مقاله ممکن است در سطح کشور مطرح کنيم ولي در محدوده برنامه سازي من بعيد مي دانم.

من معتقدم شما بايد قبل از اينکه براي هنرمندان فراخوان بدهيد يا فيلم نامه يا طرحي را فراخوان کنيد، اول بايد سراغ همين هنرمنداني که ذکر کردم برويد. يکي از بزرگترين مشکلات وادي سينما تهيه فيلمنامه است. شما اگردر اين فراخوان به چهار فيلمنامه يک مستند و دو مستند داستاني برخورديد، مي توانيد آنها را سامان بدهيد. اما اگر فراخوان داريد و هنرمندان زيادي آمدند، چاره اي جز اعتماد به آنها نداريد. شما ابتدا بايد از بين طرح هاي مختلف، تعدادي متن خوب و قابل ارائه انتخاب کنيد که در اين صورت سازنده پيدا کردن ديگر مشکلي نيست بلکه فقط بايد بودجه براي آن درنظر گرفت.

حجةالاسلام رحيم زاده : به نظر من طرح و سوژه به اندازه کافي فراوان وجود دارد، منتها نياز به پرداخت دارند که در اينجا پرداخت ها با هم تفاوت دارد. ممکن است با پرداخت کسي سوژه اي قابل قبول شود ولي ديگري همان سوژه را خراب کند. آيا شما در اين پرداخت ها مي توانيد به ما کمک کنيد؟

آقاي نوري زاد : دوستان فراواني هستند که مي توانند در اين زمينه مؤثر باشند و انجام آن منحصر به بنده نيست. شما فقط بايد براي فيلمنامه و طرح فراخوان بدهيد و بودجه اي هم براي آن درنظر بگيريد در غير اين صورت همين که عده اي فهميدند دست شما خالي است، ديگر با شما همکاري نخواهند کرد.

موعود: با سپاس از همه دوستان اميدواريم در گفت وگوهاي بعد امکان جمع بندي نقطه نظرهاي دوستان فراهم شود. والسلام