دعاي غريق


دعاي غريق




دوران غريبي است، دوران غيبت. امواج شبهه و فتنه از هر سو رو مي کند و تا به خود بيايي چون کشتي شکسته ها در دل درياي بيکران، حيران و سرگردان دست و پا مي زني که آيا دستگيري هست؟ آيا فريادرسي هست؟ آيا کسي براي نجات اين غريق بي پناه مي آيد؟ اما هميشه روزنه اميدي هست. از ميان تاريکي ها نوري مي درخشد و تو را به خود مي خواند که اي غريق درياي فتنه ها و اي سرگردان در ميان شبهه ها نجاتت را تنها از من بخواه!

آنچه گفته شد مقدمه اي بود براي حديثي از امام صادق(ع).

عبداللَّه بن سنان، يکي از ياران امام صادق(ع) نقل مي کند که روزي آن حضرت خطاب به ما فرمود:

سُتُصِيُبکُم شُبَهةُ فَتَبقُونَ بلا عَلَمٍ يُري ولا اِمامٍ هُدي، لايَنجُو مِنها إلاّ مَن دعا بدُعاءِالغَريقِ.

به زودي شبهه اي به شما روي خواهد آورد و شما نه پرچمي خواهيد داشت که ديده شود و نه امامي که هدايت کند. تنها کساني از اين شبهه نجات خواهند يافت که »دعاي غريق« را بخوانند.



قُلتُ: وَ کَيفَ دَعاءُ الغَريقِ؟

گفتم: دعاي غريق چگونه است؟

قال: تَقُولُ: يا اللَّهُ يا رَحمنُ يا رحيمُ يا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثبِّت قَلبِي عَلي دِينکَ.1

فرمود: مي گويي: اي خدا، اي بخشنده، اي بخشايشگر، اي کسي که قلبها را دگرگون مي سازي! قلب مرا بر دينت پايدار فرما.

بياييد دستهايمان را بلند کنيم و از خدا بخواهيم که تا ظهور حجتش قلبهاي ما را بر صراط مستقيم پايدار بدارد و از درافتادن در امواج فتنه ها و شبهه هاي آخرالزمان نگهدارد.



پي نوشت :



1 . بحارالانوار، ج92، ص326.