رويکرد مسيحيت و غرب به معنويت و مهدويت -3



گويا غرب هم از راهي که رفته خودپشيمان شده وقصد بازگشت دارد و دراين بازگشت و رويکرد،معنويت و در راس آن منجي گرايي را به عنوان يک وسيله تنبيه، تذکر وتزکيه به کار گرفته است.



همان طور که مي دانيم مساله مهدويت در بين تمامي اديان، مذاهب و ملل و نحل به گونه اي مطرح گرديده و شايد تنها اعتقاد و باوري باشد که تمامي مذاهب و اديان متفقا آن راباور دارند و هر يک با تلقي خاصي ازمنجي آخرالزمان نام شخص خاصي را ذکر مي کنند يهوديان معتقد به ظهور «ماشيح » هستند ، مسيحيان معتقد به بازگشت و رجعت «عيسي عليه السلام » هستند، زرتشتيان آمدن «سوشيانس » را انتظار مي کشند وبوداييان چشم به راه بازگشت «بوداي پنجم » هستند و حتي پيروان مذاهبي چون سيک، هندو برهما نيزمنجي خاصي در اعتقادات خوددارند. اما شايد در هيچ ديني به اندازه اسلام و آن هم در قرآن از آمدن منجي آخرالزمان و به اعتقاد مامسلمانان مهدي موعود عليه السلام صحبت به ميان نيامده باشد. قرآن مهدويت وحکومت صالحان بر روي زمين را درآيات چندي مورد تاکيد قرار داده ومي فرمايد:



«ولقد کتبنا في الزبور من بعدالذکران الارض يرثها عبادي الصالحون » (1)



«قال موسي لقومه استعينوابالله واصبروا ان الارض لله يورثها من يشاء من عباده والعاقبة للمتقين » (2)



«ونريدان نمن علي الذين استضعفوافي الارض ونجعلهم ائمة ونجعلهم الوارثين ] ونمکن لهم في الارض ونري فرعون و هامان و جنودهما منهم ماکانوا يحذرون » (3)



«هوالذي ارسل رسوله بالهدي ودين الحق ليظهره علي الدين کله ولوکره المشرکون » (4)



«اذا جاء نصرالله والفتح ] ورايت الناس يدخلون في دين الله افواجا] فسبح بحمد ربک و استغفره انه کان توابا» (5)



اين آيات و تعداد بسيار زيادي ازآيات، روايات و احاديثي که در اين مورد (ظهور حضرت مهدي صلي الله عليه وآله وسلم)در قرآن و کتب اسلامي وجود داردمساله ظهور منجي آخرالزمان را دراديان ديگر در مقايسه با اسلام حداقل در بين ما مسلمانان کمرنگ نموده است تا جايي که گاهي اوقات فراموش مي کنيم که اديان ديگر نيز به آن معتقدند. شايد چنين تصوري بيشتر از آنجا نشات گرفته باشد که ما خود را در مقابل دنيايي احساس مي کنيم که آن را دنياي غرب مي ناميم و غربيان عموما بيش از آنچه درمسائل معنوي و الهي پيشقدم باشنددر مسائل مادي پيشقدم بوده اند وحتي متاسفانه چهره اي کاملا مادي را از خود ارائه کرده اند که براي عده کثيري اين تصور را به وجود آورده که معنويت هيچ جايگاهي در غرب ندارد.اما مساله اين چنين هم که ازظواهر امر برمي آيد، نيست و امروزما شاهد آن هستيم که در همين غرب سر تا پا مادي و غرق در ماديات وظواهر حيواني زندگي، گرايش شديدي نسبت به مسائل معنوي وحتي منجي گرايي آن هم با تبليغات همه جانبه به چشم مي خورد. گوياغرب هم از راهي که رفته خودپشيمان شده و قصد بازگشت دارد ودر اين بازگشت و رويکرد، معنويت ودر راس آن منجي گرايي را به عنوان يک وسيله تنبيه، تذکر و تزکيه به کارگرفته است. غربيان چون پيش از ملل ديگر به تکنولوژي و علوم مادي ورفاهي که در سايه اين علم وتکنولوژي به دست آمده دست يافته اندو در واقع دموکراسي غربي همه چيزرا برايشان به ارمغان آورده به جزمعنويات اين بار گام در وادي معنويات گذاشته و چاره دردهاي غيرقابل درمان ناشي از گرايش به مادي را در آن مي جويند. امروزه اگربر نشريات و بولتنهاي مذهبي و حتي روزنامه هاي غربي نظري بياندازيم شاهد اين رويکرد غرب خواهيم بود،شايد باور اين مساله دشوار باشد که امروزه حتي ادعيه خاصي از طرف کليساهاي مسيحي (کاتوليک ها) وديگر فرق مسيحيت به شکل بروشورهايي چاپ و در مقياس وسيع توزيع مي شود که در واقع مردم را به يک عبادت و اداي ذکردسته جمعي فرا مي خواند که هدف عمده آن تزکيه نفس و دعا براي بازگشت عيسي مسيح عليه السلام است.



امروزه شاهد آنيم که هر از چندي يکي از نشريات غربي خبري ازمکاشفه اي يا الهاماتي از طرف حضرت مريم عليها السلام، حضرت عيسي مسيح عليه السلام و حتي حضرت فاطمه عليها السلام و به قول غربيان [ و تجلي آنها در مکانهايي خاص نظير محله مسيحي نشين دمشق ، «مجوکرويه » (6) يوگسلاوي و يا کوههاي راکي آمريکا مطرح مي سازند که گزارش واسناد آنها تماما موجود است. وان شاءالله به حضور خوانندگان عزيز ارائه خواهد شد.



اخيرا در يکي از انتشارات ديني «بنياد رايله » (7) تحت عنوان «نامه آبي » (8) مقاله اي تحت عنوان «چراکسي ما رابه خود نمي آورد» چاپ شده است و پدر روحاني «گورک کوسيکي » (9) بيانات جالب توجهي ابراز داشته است که به چند جمله آن اشاره مي کنيم تا نشاندهنده ميزان توجه و رويکرد غرب باشد. وي مي گويد:



زماني که بازگشت شکوهمندعيسي مسيح عليه السلام به وقوع پيوندد عده بسياري افسوس خواهندخورد.وي در جايي ديگر از سخنان خود مي گويد: «خداوند بندگانش رامرتبا و به طرق مختلف مورد خطاب قرار مي دهد. چرا ما گوشهاي خود رابر روي صحبتهاي خداوند بسته ايم؟قلبهاي ما سفت و سخت شده است، مابايد به رحمت و بخشش خداوند وعيسي عليه السلام ايمان داشته باشيم و خودرا براي بازگشت او آماده کنيمعيسي مسيح عليه السلام به زودي خواهدآمد، ما بايد براي ظهور حضرت مسيح دعا کرده و نماز به پا داريم،بشر بدون بازگشت عيسي به صلح وآرامش دست نخواهد يافت.»



آري، جاي بسي اميدواري وخرسندي است که قيامي عمومي وفراخواني معنوي و الهي در کار است تا تمام جهانيان را متوجه اين امربزرگ - که همان مساله آخرالزمان ومنجي الهي است - نمايد اين رخدادهانشان مي دهد که اکثريت جهانيان براين باورند که ديگر از دست نيروهاي بشري براي نجات جهان کاري ساخته نيست و تنها ازبين برنده جنگ، جهل، دشمني و فساد يک رهبرالهي است که با آمدن خود نويد ديرين الهي را که همان حکومت صالحان ومستضعفان بر زمين است تحقق مي بخشد.



در اين راستا بخش خارجي موعود نيز بر آنست تا از اين پس تحت عنوان رويکرد غرب و مسيحيت به معنويت و مهدويت منعکس کننده بخشي از تبليغات و رخدادهاي دنياي غرب باشد.



گردانندگان موعود بسيارخرسندخواهند شد تا خوانندگاني که دراين زمينه ها اطلاعات و آگاهيهايي دارندما را ياري کرده و گزارشها واطلاعات هر چه بيشتري درباره مساله مذکور را براي استفاده و چاپ به دفتر مجله ارسال نمايند.



پي نوشتها:

1. سوره انبيا(21)، آيه 105.

2. سوره اعراف(7)، آيه 128.

3. سوره قصص(28)، آيه 5.

4. سوره توبه(9)، آيه 33 سوره صف(61)،آيه 9.

5. سوره نصر(110)، آيات 3-1

6. قيام و انقلاب مهدي عليه السلام از ديدگاه فلسفه تاريخ مطهري، مرتضي، ص 6.

7.Medjugrje

8. The Riehle Foundation

9. Bluelgtter

10. Feorgr Kosicki

11. Blue letter the riehle foundationJuly 1994. PP.2,3.

12. The secret of happiness love , peace,Joy and freedom peace of christ centerPP.76.

13. Rosary for childern, florida centerfor peace, miami, florida.