غيبت امام زمان(ع)، علل و آثار آن از ديدگاه اميرمؤمنان(ع)



اشاره :

اگر چه در تمامي اديان و مکاتب اعم از الهي و غير الهي در زمينه ظهور مصلح و منجي جهان کم و بيش مطالبي به چشم مي خورد؛ ولي براساس دليلهاي متقن و معيارهاي درستي که وجود دارد اين حقيقت به اثبات رسيده است که کامل ترين و قابل اعتمادترين اطلاعات در مورد شخصيت و ابعاد گوناگون زندگي موعود جهاني نظير: تولد، غيبت، ظهور، حکومت و... در مجموعه روايات اهل بيت(ع) ارائه شده است. با توجه به اين حقيقت در مقاله حاضر تلاش مي شود تا مسئله غيبت منجي عالم بشريت و علل و آثارش با توجه به مجموعه کلمات و رهنمودهاي حضرت علي(ع) به اختصار مورد بررسي قرار گيرد.



1. غيبت امام مهدي(ع)

امام علي بن ابي طالب(ع) مسئله غيبت حضرت مهدي(ع) را با زمينه سازي حساب شده و منسجمي در چند مرحله مطرح مي کنند و کاملاً روشن است که اين کار به صورت تصادفي انجام نگرفته است بلکه با توجه به ظرفيت و کشش فکري افراد و شيوه هاي صحيح آموزشي و همينطور با در نظر گرفتن سير طبيعي و خارجي وقايعي که در آينده پيش خواهد آمد به تبيين و تشريح امور پرداخته اند. در يک مرحله پس از تصريح به ضرورت وجود حجت الهي در روي زمين و بلکه کل نظام عالم هستي مي فرمايند:

هرگز زمين از حجت الهي که با دليل و برهان براي حاکميت بخشيدن به احکام و ارزشهاي ديني قيام مي نمايد خالي نخواهد بود و حجت خداوند عالم يا به صورت شناخته شده و آشکار [مثل يازده امام(ع)، در ميان مردم زندگي مي کند] يا [در اثر فراهم نبودن شرايط مناسب] به طور پنهان و ناشناخته به سر مي برد.1

در روايت ديگري امام علي(ع)، پس از اشاره به ضرورت وجود امام معصوم در روي زمين و تبيين مسؤوليتهاي او مي فرمايند:

حجت خدا، گاهي به صورت علني به طوري که همه او را مي شناسند در ميان مردم حضور دارد؛ امّا زمام امور را به جهت فراهم نبودن شرايط در دست ندارد. گاهي نيز حجت الهي روي مصالحي به اراده خداوند متعال از ديده مردم غايب است. در چنين مواقعي آنها در انتظار حجج الهي به سر مي برند. توجه به اين نکته ضروري است که در دوران غيبت گرچه جسم امام(ع) به علت وجود خطرات و يا مصالح ديگري از ديده مردم نهان است ولي دانش او براي مردم مخفي نيست (همه از آن اطلاع دارند) و آداب و احکام و تعاليمش در قلب و جان انسانهاي مؤمن استوار و پابرجاست و مردم بر اساس تعاليم و رهنمودهاي او زندگي مي کنند.2

در مرحله بعد، اميرالمؤمنين(ع) ضمن معرفي آخرين حجت الهي اصل مسئله غيبت آن حضرت را بيان مي کنند. از »اصبغ بن نباته« نقل شده است که مي گويد:

روزي به حضور علي بن ابي طالب(ع) رسيدم آن حضرت را غرق در انديشه ديدم در حالي که از اين وضع بسيار متعجب بودم [چون حضرت را هرگز در آن حال نديده بودم] عرض کردم: يا اميرالمؤمنين مگر اتفاقي افتاده است که اينگونه نگران و غرق در درياي تفکّر به نظر مي رسيد؟

حضرت علي(ع)، در پاسخ فرمودند: درباره فرزندي که بعدها از نسل من به دنيا خواهد آمد فکر مي کنم. او يازدهمين فرزند من است. او مهدي ما اهل بيت است که زمين را پس از پر گشتن از ظلم و ستم و تباهي با عدل و داد پر خواهد ساخت. امّا پيش از آن براي او يک دوره غيبتي هست که عده زيادي از مردم در اين دوره از حق و صراط مستقيم منحرف مي شوند.3

در گام بعدي علي(ع) به طولاني بودن دوره غيبت امام عصر(ع) و مشکلات و گرفتاريهاي آن مي پردازند. به عنوان نمونه در يک مورد مي فرمايند:

در دوره غيبت امام غايب مردم از حدود و چارچوب احکام شرع خارج خواهند شد و بسياري از آنها گمان خواهند کرد که حجت الهي از دنيا رفته و امامت پايان پذيرفته است ولي سوگند به خدا در چنين دوره اي حجت خدا در بين مردم و در کوچه و بازار آنها در حال رفت و آمد خواهد بود و وي حرفهاي مردم را خواهد شنيد... او مردم را خواهد ديد ولي آنها تا زمان معيني که خداوند مقرر کرده است قادر به ديدن آن حضرت نخواهند بود.4

همينطور در اين باره به مناسبت ديگري مي فرمايند:

دوره غيبت امام مهدي(ع) به قدري طولاني خواهد بود که انسانهاي بي خبر از مصالح و حکمتهاي الهي از ظهور آن حضرت مأيوس خواهند شد و در اثر نااميدي از ظهور منجي عالم بشريت حتي اين جمله را به زبان خواهند آورد که: خداوند عالم نيازي به آل محمد(ص) ندارد؛ يعني اگر از آل محمد(ص) کسي در روي زمين بود تا کنون بايد قيام مي کرد و به اين نابسامانيها و بي عدالتيها پايان مي داد.5



2. علل و حکمتهاي غيبت امام زمان

از آنجا که عالم براساس يک نظام علّي و معلولي اداره مي شود لذا همه وقايعي که در آن به وقوع مي پيوندند داراي علت و حکمت به خصوصي هستند. در اين راستا وقتي به منظور معلوم شدن علت غيبت امام عصر(عج) به بررسي روايات مي پردازيم به روايات زيادي برمي خوريم که در ضمن آنها تصريح شده است که فلسفه واقعي غيبت آن حضرت براي بشر معلوم نيست. امّا در عين حال در تعدادي از روايات از حکمتهاي غيبت سخن به ميان آمده است. به عنوان مثال در بعضي از آنها (از اموري چون امتحان و آزمايش مردم، حفظ جان امام(ع) در امان ماندن از بيعت با ستمگران، فراهم شدن زمينه انجام وظايف و... به عنوان عوامل غيبت امام مهدي(ع) ياد مي شود.

در مجموعه روايتهايي که از حضرت علي(ع)، نقل شده است به برخي از حکمتهاي غيبت اشاره شده است که از جمله آنهاست:



2-1. در امان ماندن از بيعت با ستمگران

بر طبق يک روايت، علي بن ابي طالب(ع) مي فرمايند:

موقعي که قائم [حضرت مهدي(ع)]، قيام کند بيعت کسي در گردن (ذمه) او نخواهد بود و به همين جهت است که تولد او به صورت مخفي صورت خواهد گرفت و بعد نيز وجود مبارکشان غايب خواهد شد.6



2-2. مشخص شدن گمراهان

يکي از راههاي تشخيص قوت ايمان و ميزان پايبندي افراد به تعاليم اولياي الهي، عملکرد آنها در دوره غيبت رهبران الهي است. به عنوان مثال وقتي حضرت موسي(ع) به امر الهي حدود چهل روز براي مناجات در کوه طور اقامت کرد اغلب مردم به خاطر نداشتن ايمان و يقين کافي فريب سامري را خوردند و از آيين الهي دست کشيدند. در اشاره به اين سنت الهي امام علي بن ابي طالب(ع) در روايتي پس از اشاره به وجود مبارک امام مهدي(ع) اضافه مي کنند:

آن حضرت از چشم مردم نهان خواهد شد تا مردمان گمراه از غير گمراهان مشخص شوند.7



2-3. ستم و ظلم مردم به خودشان

علي(ع) آنجا که از لزوم وجود حجت الهي در نظام هستي سخن مي گويند به مسئله غيبت حجت الهي و علت آن با اين تعابير اشاره دارد:

اي مردم! بدانيد که زمين هرگز از حجت الهي خالي نمي ماند. امّا پروردگار عالم مردم را به خاطر ظلم و ستمي که مرتکب مي شوند و همينطور به جهت زياده رويهايي که در حق خود انجام مي دهند به زودي از ديدن حجت خودش [امام مهدي(ع)]، محروم خواهد ساخت.8



2-4. به جهت ستم به فرزندان علي(ع)

حضرت علي بن ابي طالب(ع)، در روايتي به مناسبتي از وقايع غيبت و پيشامدهاي آن سخن مي گويند و وقايع مربوط به آن دوران را به حوادثي که براي قوم حضرت موسي(ع) رخ داده است تشبيه و تصريح مي کنند که سرگرداني و تحير مسلمانان در زمان غيبت حضرت مهدي(ع) چندين برابر سخت تر و بيشتر از دوران سرگرداني و تحير قوم حضرت موسي(ع) خواهد بود. آنگاه در اشاره به علت اين پيشامد مي فرمايند:

شما به خاطر ظلم و ستمهايي که بر فرزندان من خواهيد کرد به اين مسئله و سختيهاي آن دچار خواهيد شد.9

قابل ذکر است با وجود تصريح امام(ع) به اين موضوع، مردم در اثر غرق شدن در دنيا و زخارف آن چند سال بعد از شهادت علي(ع)، امام حسن(ع)، و امام حسين(ع)، را به آن وضع رقّت بار به شهادت مي رسانند و ائمه بعدي را نيز مسموم مي کنند و در نتيجه اينکار وقتي نوبت به آخرين حجت الهي مي رسد خداوند، ايشان را به خاطر لطفي که بر بندگان خود دارد (علي رغم ناسپاسي آنها) در پس پرده غيبت جهت هدايت مردم و حفظ نظام هستي ذخيره مي نمايد... .



2-5. حفظ علامتهاي هدايت

همانطور که در حکمت قبلي اشاره شد خداوند متعال به منظور تداوم هدايت مردم در برهه اي از زمان وقتي آنها قدر نعمت بي نظير الهي؛ يعني امام معصوم(ع)، را فراموش مي کنند بنابر مصالحي وجود مبارک او را در پس پرده غيبت قرار مي دهد تا علاوه بر حفظ نظام عالم، نزول فيض و رحمت الهي از طريق وي به بندگان خدا تداوم پيدا کند و باب هدايت مردم به سوي خداوند همچنان باز باشد. امام علي بن ابي طالب(ع)، در اين باره مي فرمايد:

... خداوند حجتهاي خود را به صورت آشکار يا پنهان يا حتي در حالي که خطر آنان را تهديد مي کند (در حال ترس و نگراني) در ميان مردم حفظ خواهد کرد تا حجت و دليلهاي روشن و واضح (هدايت و رستگاري) از بين نروند.10



3. آثار و نتايج غيبت امام زمان(ع)

همانطور که در ضمن بعضي از روايات قبلي هم بيان شده بود دوره غيبت امام(ع) داراي مشکلات و گرفتاريهاي فکري و اعتقادي بسيار خطرناکي است که امروزه حداقل بخشي از آنها را بعينه مشاهده مي کنيم. حضرات معصومين(ع) سالها پيش از تولد امام عصر(ع) به اين پيشامدها و اثرات منفي آنها اشاره کرده اند و ارائه هشدارها اين واقعيت را تأييد مي کند که مردم اگر برنامه ريزي و عملکرد مناسبي را در پيش بگيرند از همه اين گرفتاريها مي توانند در امان باشند والاّ دليلي ندارد که در دهها روايت از وقايع و فجايع آخرالزمان سخن به ميان آيد. اين مسايل مطرح شده است تا مردم پيشاپيش آمادگيهاي لازم را در خود ايجاد کنند تا گرفتار تبعات منفي اين امور نشوند. در لابلاي مجموعه رهنمودهاي حضرت علي(ع)، به برخي از گرفتاريها و معضلات مهم دوره غيبت اشاره شده است که در اينجا چند مورد از آنها به عنوان نمونه ذکر مي شود:



3-1. سرگردان شدن مردم

امام علي بن ابي طالب(ع) در چندين روايت به اين گرفتاري اشاره دارند. در يک مورد مي فرمايند:

براي قائم ما دوره غيبتي هست که مدت زمان زيادي طول خواهد کشيد. گويي شيعيان را هم اکنون با چشم خود مي بينم که در آن دوره همانند گله اي بي سرپرست در دشت و صحرا پراکنده شده اند و دنبال سرپناه و محل امن و راحتي مي گردند امّا آن را پيدا نمي کنند. اي مردم! آگاه باشيد در چنان شرايطي اگر کسي در دين خود ثابت قدم باشد و در نتيجه طولاني شدن دوره غيبت قلب او قساوت پيدا نکند در روز قيامت با من خواهد بود.11

يا در سخن ديگر مي فرمايند:

در غيبت امام زمان(ع)، مردم آن چنان دچار حيرت و سرگرداني مي شوند که عده زيادي از آنان گمراه مي گردند. تنها کساني که به دامن عترت پيامبر اکرم(ص) چنگ بزنند نجات پيدا مي کنند و در مسير هدايت باقي مي مانند.12

در جاي ديگر علي(ع)، ضمن ارائه تصويري از دوره غيبت امام مهدي(ع)، مي فرمايند:

فتنه ها و مشکلات گوناگوني در اين دوره به وجود خواهد آمد. به عنوان مثال دشمنان شيعيان از آنها بدگويي کرده، افراد فاسق و شرور به شرارت و گمراه سازي مردم از مسير صحيح خواهند پرداخت و اوضاع به اندازه اي آشفته و پريشان خواهد شد که بعضي مردم دچار حيرت و سرگرداني خواهند شد.13

به عبارت ديگر مردم از تشخيص راه درست عاجز خواهند بود. بديهي است که وقتي امکان تشخيص راه صحيح مشکل بشود اغلب مردم خود به خود يا در اثر تبليغات گوناگون دشمنان و بدخواهان به مسيرهاي انحرافي سوق داده مي شوند.



3-2. مشکل شدن دينداري

پايبندي به احکام و مقررات ديني، فضا و بستر مناسبي لازم دارد. به دلالت روايتهاي فراوان، يکي از گرفتاريهاي دوران غيبت آن است که پايبندي به ارزشهاي ديني بسيار کم خواهد شد و اين مسئله ناشي از عواملي است که کم و بيش به آنها هم در لابلاي سخنان معصومين(ع) اشاره شده است. علي(ع) در روايتي مي فرمايند:

سوگند به خدايي که حضرت محمد(ص) را به حق براي پيامبري برگزيده و او را به همه مخلوقات فضيلت و برتري داده است مسئله ظهور امام عصر(عج) واقع نخواهد شد مگر پس از يک دوران سخت حيراني و سرگرداني که در آن شرايط کسي جز افراد خالص و پاکيزه که يقين را با تمام وجود خود لمس کرده باشند، در پايبندي به دين استوار و پابرجا نخواهند ماند. پروردگار عالم از چنين کساني که با وجود آن همه نابسامانيها در دين ثابت قدم اند براي ولايت ما پيمان گرفته و در دلهاي آنها ايمان را تثبيت کرده است وبا عنايات خاصي که به آنها دارد مورد تأئيدشان قرار داده است.14

در روايت ديگر آن حضرت با تشبيه محسوسي، سختي دينداري را در دوران غيبت به تصوير کشيده، مي فرمايند:

براي صاحب الامر(ع) دوره غيبتي هست که در آن زمان هر کس که به دين خود چنگ بزند و در آن استوار باشد همانند کسي است که با دست خود بخواهد بوته هاي خار را بکند. به راستي چه کسي مي تواند با دست خود بوته هاي خار را لمس کند؟15

در يکي از روايتها، امام علي بن ابي طالب(ع)، پس از اشاره به سختيهاي دوره غيبت از نظر پايبندي به احکام ديني در ضمن تصريح مي کنند که همه اين پيشامدها به منظور امتحان و آزمايش انسانهاست تا ميزان تقوي و ايمان آنها معلوم گردد؛ چرا که به يک تعبير هدف از خلقت جهان، امتحان انسان است. آن حضرت مي فرمايند:

براي صاحب اين امر دوره غيبتي هست که بايد انسانها (افراد) در چنان شرايطي تقواي الهي را در پيش گيرند و به دين و احکام و مقررات آن پايبند باشند.16

امام علي(ع)، آنگاه آيه زير را تلاوت کرده و بدينوسيله تذکر دادند که سنت دائمي خداوند؛ يعني امتحان بشر در همه زمانها جريان دارد و تمام پيشامدهاي دوران غيبت نيز در اين راستاست:

آيا گمان کرديد بي آن که حوادث و وقايعي که براي گذشتگان پيش آمد براي شما پيش آيد داخل بهشت مي شويد؟! همان گذشتگاني که آنچنان دچار گرفتاريها و مشکلات شدند که حتي پيامبر و افرادي که به او ايمان آورده بودند با خود مي گفتند: پس نصرت و ياري خداوند چه زماني فرا خواهد رسيد؟ آنگاه به آنها گفته شد ياري خداوند نزديک است.17



3-3. ترديد در وجود امام زمان(ع)

يکي از وقايع بسيار تلخ عصر غيبت آن است که در نتيجه نابسامانيها و شيوع فساد و بي عدالتي، مردم آن چنان دچار يأس و نااميدي خواهند شد که در اين که امام معصومي در چنين شرايطي در روي زمين باشد شک خواهند کرد و با خود خواهند گفت: اگر در روي زمين حجتي از حجتهاي الهي وجود داشت در مقابل اين همه ظلم و ستم که انجام مي گيرد ايستادگي مي کرد و نسبت به برطرف ساختن آن اقدام لازم به عمل مي آورد. حضرت علي(ع)، به اين مسئله اينگونه اشاره مي نمايند:

موقعي که امام غايب از فرزندان من در پس پرده غيبت قرار گيرند... اکثر مردم دچار اين توهم خواهند شد که حجت خدا از بين رفته و امامت به پايان رسيده است امّا سوگند به خدايي که علي را آفريده است در چنين روزي حجت خدا در ميان آنها حضور دارد.18

در روايت ديگر مي فرمايند:

صاحب الامر از فرزندان من است. مردم در دوره غيبت او خواهند گفت: وي [صاحب الامر و امام عصر(ع)]، از دنيا رفته است والاّ اگر زنده است پس کجاست؟19

علاوه بر موارد مذکور آثار ديگري نيز براي غيبت امام عصر(ع)، ذکر شده که در اينجا فقط به ذکر عناوين آنها اکتفا مي گردد.

- مردم از يکديگر در اين دوره برائت خواهند جست.20

- مردم بي پناه خواهند شد و جاي امني پيدا نخواهند کرد...21

- مردم به نزاع با يکديگر و آب دهان انداختن به صورت همديگر خواهند پرداخت.22

و...

پي نوشتها :

1 . فيض الاسلام، ترجمه و شرح نهج البلاغه، حکمت 13، ص1158.

2 . محمدبن يعقوب کليني، الکافي، ج 2، ص 139، ح 13.

3 . محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 51 ، ص 119، ح 19.

4 . همان، ج 28، ص 70.

5 . همان، ج 51، ص 119، ح 19.

6 . همان، ص 119 و 110 ، ح 1.

7 . همان، ص 112، ح 7.

8 . همان، ص 113 و 112، ح 8 .

9 . بشارةالاسلام، ص 63.

10. السيّد مصطفي ال سيد حيدر الکاظمي، ترجمه و شرح نهج البلاغه، حکمت 139، ص 1158.

11. شيخ صدوق کمال الدين و تمام النعمة، ص 203.

12. شيخ طوسي، کتاب الغيبة، ص 202.

13. بحارالانوار، ج 28، ص 70.

14. کمال الدين، و تمام النعمة، ص 304.

15. بحارالانوار، ج 52، ص 111 و 135.

16. همان، ص 135.

17. سوره بقره(2)، آيه 214.

18. نعماني، کتاب الغيبة، ص 72.

19. بحارالانوار، ج 51 ، ص 114، ح 11.

20. همان، ج 51 ، ص 111، ح 5.

21. نعماني، کتاب الغيبة، ص 291 و 292.

22. علي متقي هندي کنزالعمال، ج14، ص 578.