تدارک جنگ بزرگ - 2



چون «مارتين لوتر» و «کالوين» موجب ويراني نظام اروپايي تحت اقتدار کلسياي کاتوليک شد و با تقديس نظام فکري سکولار، پيشاهنگ حرکتي شد که حيات دنيوي را به اساسي ترين هدف انسان مبدل ساخت چنانکه در پي آن، دين از مسؤوليت ايجاد و تأسيس نظام مخصوص خود منفک و تابعي از نظام سکولار گرديد.

چندي بعد پروتستانتيزم در هيأت انقلاب پيوريتانها - در اولين سالهاي کشف قاره آمريکا - از انگلستان جدا و در آن سرزمين جديد مبدل به ادب و فرهنگ مهاجراني شد که انگلستان را در هواي «سرزمين موعود» و دسترسي به ثروت و آمال دور و دراز خود ترک کرده بودند.

تأثيرپذيري بنيانگذاران «پروتستانتيزم» از معتقدات و لاهوت عهد قديم بني اسراييل و بسط آن آموزه ها در پيوريتانيسم، با خود نطفه جرياني را داشت که طي چهار صد سال، همپا با نضج سياسي و اجتماعي آمريکا پرورش يافت تا آنکه در هيأت جرياني سياسي و مذهبي با عنوان «مسيحيت صهيونيستي» نمودار شد.

«مسيحيت صهيونيستي» متأثر از عهد قديم و اخبار آخرالزماني ساير منابع مرتبط با عهدين، زمينه سازي ظهور دوم حضرت مسيح(ع) و حمايت از « صهيونيسم» را در وظيفه خويش وارد ساخت تا از همه تواناييها و از جمله قدرت نظامي و اقتصادي آمريکاي قرن 21 جهت سرکوب مخالفان، سلطه بر سرزمينهاي اسلامي و تسلط بر بيت المقدس به عنوان تختگاه حضرت عيسي(ع) استفاده نمايد.

اثر «پروتستانتيزم، پيوريتانيسم و مسيحيت صهيونيستي» به نحوي محققانه و همراه با مطالعه ژرف درباره جريان ياد شده گفت وگو مي کند.

کارکردهاي ايدئولوژي قومي يهود، که بنياد آن «برتري قومي يهود» را شکل داده و خاستگاهي توراتي دارد در تغيير هويت تمدني غرب مسيحي و يهوديزه نمودن آن نقشي بي چون و چرا داشته است. نقشي که تا کنون درباره آن يا سخني بيان نشده و يا کمتر به آن پرداخته شده است. آموزه هاي تاريخي -

اجتماعي اروپا عموماً (به غلط) بيانگر تضييع حقوق همه جانبه اين قوم است. اما اينکه اين امر چقدر با واقعيت تطبيق دارد، خود موضوع پژوهش و تحقيقي جدي و عميق است. يهوديزه کردن باورها و اعتقادات مسيحيت در قرون ميانه بنيانها و شالوده هاي کاتوليکي نظام اروپايي را ويران ساخت و باورها، عقايد، ارزشها و

هنجارهاي اخلاقي مسيحيت را دگرگون نمود. فرآيند اين همه، سر برداشتن پروتستانتيزم در اروپا بود. پروتستانتيزم در جهان بيني خود نگاهي کاملاً عهد عتيقي (توراتي) و رويکردي کاملاً دنيايي داشته و از منابع يهودي به شدت تأثير پذيرفته است. در سايه پروتستانتيزم بود که نه تنها گناه بزرگ پيامبر کشي آنها (به صليب کشيده شدن مسيح پيامبر به زعم مسيحيت کاتوليک) بخشوده شد، بلکه مقام و مرتبت يهود به مقام و مرتبت «قوم برگزيده» ارتقا يافت. نقش آفريني يهود در ديگر تحولات اجتماعي اروپاي قرون وسطي که با پروتستانتيزم آغاز شده بود در نوزايي جريان «روشنگري» نيز ادامه يافت.

«قوم برگزيده» با ويران ساختن شالوده هاي مسيحي تمدن اروپا و غرب به گرفتن انتقامي تاريخي از آن دست زد و به جاي آن تمدني يهودي شبه مسيحي اي را بنا نهاد که رويکردي کاملاً دنيايي، پوزيتويستي و مادي داشت. تمدني که... بنيان و اساس آن بر قتل عام ديگر اقوام و استعمار، استثمار، تعدي، تجاوز، توسعه طلبي و امپرياليزم قرار داشت. اين همه ناشي از سلطه جهانبيني يهودي و تلمودي بر انديشه و روان تمدن غرب بود.

اين نوشته در اصل، گزارشي تاريخي و مستند از ناگفته هاي تاريخي قرون ميانه و جديد اروپا و تاريخ ناگفته اي است که در فرآيند تلاشهاي يهود افکار عمومي از بازشناسي و توجه بدان بازمانده است.

«قوم برگزيده» را بايد استاد تحريف تاريخ و تاريخ سازي خواند. اين همه نيز در سايه سيطره و سلطه بر دستگاهها و وسايل ارتباط جمعي، ممکن و ميسر گرديده است. تمامي مستندات اين گزارش عموماً متکي به منابع يهودي و يا منابع غربي است.

اين گزارش در دو فصل سامان داده شده است:

فصل اول آن با عنوان: «پروتستانتيزم، روشنگري ميستي (نهانگرايي) عبراني» به بررسي وقوع رخدادهاي بزرگ تاريخ اروپا در قرون ميانه اختصاص يافته و طي آن از چگونگي پيدايي پروتستانتيزم و نقش منابع يهودي از جمله عهد عتيق (تورات) و «کابالا» درسر برداشتن پروتستانتيزم، اهداف اين جريان مسيحي - يهودي

و تأثير آن بر نظام اجتماعي، سياسي، فرهنگي و اقتصادي اروپا سخن به ميان آمده است. در اين فصل بسياري از ناگفته هاي مربوط به اقدامات و تلاشهاي « قوم يهود» در تغيير هويت تئولوژيک و تمدني اروپا و غرب بيان شده است که مطالعه آن يقيناً در نحوه نگرش تاريخي خوانندگان تأثيرگذار خواهد بود.

در اين فصل مي خوانيم:

بخش اول: پروتستانتيزم، روشنگري و نهانگرايي عبراني

- رؤياهاي عهد عتيقي لوتر...

بخش دوم: پروتستانتيزم، عهد عتيق و لوتر

- نيمه يهودي پنهانکار

- تأثيرپذيري پيوريتانهاي انگليس و آمريکا از پروسه

بخش سوم: پيوريتانها يا يهوديان انگليس

- حاميان صهيونيسم

بخش چهارم: پيوريتانها در آمريکا

- پيوريتانهاي وحشت

- پيشتازتر از تئودور هرتزل

بخش پنجم: ماسونها و جريان روشنگري

- وابستگي اومانيستها به کابالا

- جذبه و تأثير کابالا بر اومانيستها

- پيوندهاي جريان روشنگري و باطني گري عبراني

بخش ششم: روشنگري و کابالا

بخش هفتم: بنياد يهوديگري خداباوري نيست

- رنسانس، عقل، جهان بيني انسان محور و قرآن

در فصل دوم نيز که تحت عنوان: «مسيحيت صهيونيستي، پيدايش و ظهور تاريخي آن» به نگارش درآمده است تلاش شده تا چگونگي پيدايش اين جريان، روند تکاملي و تبديل صهيونيزم ديني به صهيونيزم سياسي، ساختارها، سازمانها، مؤسسات و نهادهاي مربوط به آن تبيين و تحليل شود.

در اين فصل مي خوانيم:

بخش اول: مسيحيت صهيونيستي، فرآيند تاريخي - ديني...

بخش دوم: صهيونيزم مسيحي چيست؟

- بنيادهاي دين شناختي صهيونيسم مسيحي

بخش سوم: تاريخچه صهيونيسم مسيحي

بخش چهارم: پيوريتانها و صهيونيسم مسيحي

بخش پنجم: پروتستانها و صهيونيسم مسيحي

بخش ششم: مذاهب پروتستان صهيونيست - مسيحي

- مذهب برادري پليموس

- ادونتيستها

- مورمونها

- کريستا دلفيان

- طريقت يهودي مسيحي

بخش هفتم: سازمانها و نهادهاي صهيونيسم مسيحي

- سفارت بين المللي مسيحيت اورشليم (قدس)

- بنياد معبد مقدس اورشليم

- انجمن آمريکايي اتحاديه يهوديان و مسيحيان

- دوستان مسيحي بنياد توسعه جامعه اسراييلي

- صهيونيست - مسيحي ها، آمريکا و اسراييل

الف) اهميت سياستهاي جانبدارانه و...

ب) تأثير مسيحيان بر سياستهاي جانبدارانه

ج) چرا فاندامنتاليستهاي مسيحي از اسراييل حمايت مي کنند.

در پايان، مؤلف محترم بيان داشته است که ناگفته هاي بسياري در اين باره به جاي مانده است و اظهار اميدواري نموده که اين اثر در فرآيند تعميق نگرش

تاريخي خوانندگان تأثير مثبتي از خود به جاي گذارده و گستره اطلاعات تاريخي - عقيدتي آنان را بيش از پيش وسعت بخشيده و در درک و فهم بهتر و ژرف تر

رخدادهاي بزرگ تاريخ معاصر مفيد واقع گردد.