فلسفه انتظار حضرت مهدي


انتظار، آمادگي است و حالت آماده باش داشتن، و تهيه مقدمات براي آنچه که انتظار داريم، چنانچه در زيارت آل يس که مخصوص امام عصر عليه السلام است هر صبح و شام، چنين مي خوانيم :

«ونُصرَتي مُعَدَّةٌ لَکُمْ». [1] .

من براي ياري شما آماده ام.

اگر، در حقيقت، ما منتظر شخصيتي هستيم که درهم کوبنده بناهاي شرک و نفاق است و محو کننده انديشه هاي شيطاني، و آورنده برنامه هاي نوين قرآني، براي ساختن زندگيهاي الاهي، پس بايد براي آن دوران و آن روشها آماده باشيم، و اين انتظار است که ثوابها دارد و منتظر را در شمار ياوران حضرت مهدي عليه السلام قرار مي دهد، و به پاي شهداي «بدر» مي رساند.

بنابراين منتظر ظهور امام زمان عليه السلام بودن، در حقيقت حرکت به سوي کمال و آرمانهاي موعود است و چنين انتظاري به فرموده امام رضا عليه السلام، فرج و گشايش را به همراه دارد. [2] .

انسان منتظر انساني کوشاست، که در مسير اقامه توحيد و استقرار ولايت از ايثار آنچه دارد، دريغ نمي ورزد.

انسان منتظر همانند کسي است که در پيِ شب يلدايي، خسته از ظلمت و تيرگي، چشم به افق دوخته و دميدن خورشيد را آرزو مي کند. و زمزمه دارد که :

صبح نزديک است و روشن مي شود اين آسمان اي دل، اي دل صبر کن چشم بر مشرق بدوز و منتظر با من بمان اي دل، اي دل صبر کن آفتابي که به زير ابر بودستي نهان عاقبت گردد عيان مي شود شاداب اين پژمرده باغ و بوستان ايدل ايدل صبر کن همانند کسي که در بياباني بي انتها سرگردان مانده، تنها و وحشتزده رهنمايي را مي طلبد.

و بالاخره انسان منتظر، بسان کسي است که در حين بالا رفتن از کوهي، پايش لغزيده و دست به تخته سنگي گرفته و فرياد استغاثه اش بلند است.

جايگاه و منزلت اين انتظار، بگونه اي است که رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله وسلم، مؤمنين منتظر و ياوران حضرت ولي عصر عليه السلام را برادران خود مي خواند، و رمز اين نامگذاري و اظهار محبت به آنان را دشواري دين داري در عصر غيبت، معرفي مي فرمايد. [3] .

در بيان ديگري حضرت رضا عليه السلام مي فرمايد :

وه! چه نيکوست صبر و انتظار فرج، مگر نشنيده ايد گفتار خداوند را که فرموده است : «چشم به راه باشيد که من نيز همراه شما از چشم به راهان ام» [4] و نيز فرموده است : «منتظر باشيد که من نيز همراه شما از منتظرانم» [5] ؛ بنابراين صبر و شکيبائي را پيشه خود سازيد، که فرج بعد از يأس ونوميدي خواهد آمد، اقوام پيشين از شما شکيباتر بودند. [6] .



آه دل مظلومان بي شک اثري دارد

وين اشک شبانگاهان نيکو ثمري دارد



اي منتظر خورشيد يک چند صبوري ورز

کاين شام فراق تو آخر سحري دارد



عصر ظهور مهدي عليه السلام، به تعبير قرآن، عصر «عباد صالح» است. يعني همه بندگاني که صالحند و نيک، وارث زمين مي شوند. و مگر انتظار چنين دوراني، تنها با شعار تحقق پذير است؟!

انتظار حقيقي، جز به تقوي و ورع محقق نخواهد شد، در بياني از ناحيه مقدسه امام عصر عليه السلام خطاب به شيخ مفيد آمده است :

«آنچه ما را از آنان پوشيده داشته است، چيزي نيست جز اخباري که از کارهاي ناپسند و نکوهيده آنان به ما مي رسد». [7] .

مگر نه اين است که ما به انتظار اين وعده قرآن که «زمين را بندگان صالح خدا به ارث خواهند برد» [8] نشسته ايم. اگر منتظر اين معنا هستيم و انتظاري راستين داريم، بايد نخست در زمره «عباد صالح» درآييم، آنگاه طالب نويدي که به آنان داده اند باشيم.

و خلاصه کلام اينکه : کسي که در انتظار ظهور مصلح به سر مي برد، بايد خود صالح باشد.

از طرف ديگر، اين همه تأکيد بر امتحانات دشوار عصر غيبت، و جدا کردن مؤمنان حقيقي از افراد سُست ايمان، در همين راستا است.

امام رضا عليه السلام درباره اين امتحانات و اسرار آنها در عصر غيبت به معمّر بن خَلّاد مي فرمايند :

«آنچه در انتظار آن لحظه شماري مي کنيد، واقع نخواهد شد، مگر بعد از آنکه آزمايش و امتحان شويد، و از بوته امتحان جز افراد بسيار اندک پيروزمندانه بيرون نمي آيند، چنانکه خداوند - تبارک وتعالي - مي فرمايد : « اَحَسِبَ النّاسُ اَنْ يُتْرَکُوا اَنْ يَقُولُوا آمَنّا وَهُمْ لا يُفْتَنُونَ » [9] آيا مردم پنداشته اند که با گفتن اينکه ايمان آورده ايم رها شده و مورد آزمايش (فتنه) قرار نمي گيرند؟!

سپس به «معمر بن خلّاد» فرمود : مي داني فتنه چيست؟

گفت : جانم به فداي شما، آنچه مي دانيم اين است که امتحاني در دين واقع مي شود.

فرمود :

چون طلا گداخته مي شويد، و مانند طلاي ناب از ناخالصي ها پاک مي گرديد. [10] .

آيا با اين غفلتي که بشريت امروز را گرفته و جاهليتي که سايه آن بر جهانيان گسترده است مي توان از يک جامعه منتظر خبر داد؟

بنابراين جاهليت آخر الزمان در عصر ظهور بيش از جاهليت زمان پيامبر دشواري و رنج و زحمت به همراه خواهد داشت.

در بيان شيوايي، امام صادق عليه السلام به اين حقيقت تلخ اشاره مي فرمايد :

«آزاري را که قائم عليه السلام به هنگام رستاخيز خويش، از جاهلان آخرالزمان مي بيند بسي سخت تر است از آن همه آزار که پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم از مردم جاهليت ديد». [11] .

چرا؟ چون اينان، به قرآن مُسلمند، و براي آن حضرت (که بناست همان قرآن را زنده کند) قرآن مي خوانند، قرآن تفسير مي کنند. به اندازه اي خرافات و عقايد ضد ديني، در جامعه هاي اسلامي گسترش يافته و به اسم دين و قرآن مطرح گرديده است، که هنگامي که مهدي عليه السلام درآيد و قرآن را (آنطور که هست) تفسير کند، مردم گويند : اين ديني تازه است و کتابي تازه، و اين آن قرآن نيست که ما مي خوانده ايم.

بنابراين، يکي از مشکلات بزرگ، بر سر راه امام عصر عليه السلام، سوء استفاده هاي گوناگون، از کتاب خدا مي باشد.

قرآن، يکي از دو نهاد گرانقدري است که پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله وسلم براي هدايت بشر برجاي گذاشته و به عنوان «ثقل اکبر» از آن ياد فرموده. متأسفانه برخي از تأثير و قداست قرآن سوء استفاده کرده، معاني قرآن را دگرگون نموده و مردم را به نام قرآن از مقاصد و مفاهيم آن دور مي کنند و گاه در مقابل آن وامي دارند.

لکن اين گونه کسان در آن روزگار، کاري از پيش نمي برند و حکومت نيرومند مهدوي آنان را يا به راه آورده و يا از سر راه برمي دارد.


پاورقي

[1] مفاتيح الجنان، زيارت آل يس.

[2] بحارالانوار، ج52، ص128.

[3] بحارالانوار، ج52، ص124.

[4] هود 93:11.

[5] اعراف 71:7.

[6] بحارالانوار، ج52، ص129، ح23.

[7] احتجاج طبرسي، ج2، ص602.

[8] انبياء 105:21.

[9] عنکبوت 1:29.

[10] منتخب الاثر، ص315.

[11] بحارالانوار، ج52، ص362، ح131.