مسکه 06


و ايضااز ايشان است سيد جمال الدين حسيني محدث مولف کتاب روضه الاحباب که از کتب متداوله معروفه است در نزد اهل سنت و قاضي حسين ديار بکري در اول تاريخ خميس آن را از کتب معتمده شمرده و دو استقصا نقل فرموده که ملاعلي قاري در مرقاه شرح مشکوه و عبدالحق دهلوي در مدارج النبوه و شرح رجال مشکوه و شاه ولي الله دهلوي والد شاه صاحب عبدالعزيز معروفست در ازاله الخفاء از آنکتاب مکرر نقل کنند و بان استدلال و احتجاج نمايند و در آن کتاب مرقوم داشته که کلام در بيان امام دوازدهم موتمن محمد بن الحسن تولد همايون آن در درج ولايت و جوهر معدن هدايت بقول اکثر روايت در منتصف شعبان سنه دويست و پنجاه و پنج در سامره اتفاق افتاد و گفته شده در بيست و سيم از شهر رمضان سنه دويست و پنجاه و هشت و ما در آنعالي کهرام ولد بوده و مسماه بصقيل يا سوسن و قيل نرجس و قيل حکيمه و آن امام ذوي الاحترام در کنيت و نام باحضرت خير الانام عليه و اله تحف الصلوه و السلام موافقت دارد و مهدي منتظر و الخلف الصالح و صاحب الزمان در القاب او منتظم است در وقت پدر بزرگوار خود بروايت اول که بصحت اقرب است پنجساله بود و بقول ثاني دو ساله و حضرت واهب العطايا آن شکوفه کلزار را مانند يحيي و زکريا سلام الله عليهما در حالت طفوليت



[ صفحه 64]



حکمت کرامه فرمود و در وقت صبا بمرتبه بلند امامت رسانيد و صاحب الزمان يعني مهدي دوران در زمان معتمد خليفه در سنه دويست و شصت و پنج يا شصت و شش علي اختلاف القولين در سردابه سر من راي از نظر فرق برايا غائب شد و بعد از ذکر ک لماتي چند در اختلاف در حق آن جناب و بعضي روايات صريحه در آنکه مهدي موعود همان حجه بن الحسن العسکري عليهما السلام گفته راقم حروف گويد که چون سخن بدينجا رسيدجواد خوشخرام خامه طي بساط انبساط واجب ديد رجاء واثق و وثوق صادق که ليالي مهاجرت محبان خاندان مصطفوي و ايام مصابرت مخلصان دودمان مرتضوي بنهايت رسد و آفتاب طلعت يا بهجت صاحب الزمان علي اسرع الحال از مطلع نصرت و اقبال طلوع نمايد تا رايت هدايت آيت آن مظهر انوار فضل و احسان از مشرق مراد برآمده غمام حجاب از چهره عالمتاب بگشايد به يمن اهتمام آن سرور عاليمقام ارکان مباني ملب تبضاء مانند ايوان سپهر خضراء سمت ارتفاع و استحکام گيرد و بحسن اجتهاد آن سيد ذي الاحترام قواعد بنيان ظلم ظلام نشان در بسبط غير اصفت انخفاض و انعدام پذيرد و اهل اسلام در ظلال اعلام ظفر اعلامش از تاب از تاب آفتاب حوادث امان و خوارج شقاوت فرجام از اصابت حسام خون اشامش جزاي اعمال خويش يافته بقعر جهنم شتابند و لله در من قال) (بيا اي امام هدايت شعار که بگذشت از حد غم انتظار زروي همايون بيفکن نقاب عيان ساز رخسار چون آفتاب برون آي از منزل اختفاء نمايان کن آثار مهر و وفا و اينکلمات صريح است در اينکه چون اماميه معتقد وجود آن حضرت و غيبت و اختفاي آن جناب و منتظر و مترقب ظهور آن حضرت است و در حواشي کتاب استقصاء نقل عبارات علماء اهل سنت را که از کتاب مذکور بنحو اعتماد نقل نموده اند کرده که ذکر آن موجب تطويلست و از رساله اصول عبدالعزيز دهلوي صاحب تحفه اثني عشريه معلوم ميشود که جمال الدين مذکور از مشايخ اجازه او است و او سيد جمال الدين عطاء الله بن سيد غياث الدين فضل الله بن سيد عبدالرحمن است.