صبيحه 30


در کفايه الاثر از جابر انصاري روايت نموده که چون آيه تطهير نازل شد و پيغمبر علي و فاطمه و حسنين را نزد خود خوانده و گفت اللهم هولاء اهلبيتي فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا جابر گويد من عرض کردم يا رسول الله هر آينه خداي اين عترت طاهره و ذريت طاهره مبارکه را نيک گرامي داشته ببردن پليدي از ايشان حضرت فرمود يا جابر لانهم عترتي من لحمي و دمي فاخي سيد الاوصياءو ابناي خير الابساط و ابنتي سيده النسوان و منا المهدي قلت يا رسول الله و من المهدي قال تسعه من صلب الحسين ائمه ابرار و التاسع قائمهم يملا الارض قسطا و عدلا يقاتل علي التاويل کما قاتلت علي التنزيل فرمود اي جابر اين عنايت الهي درباره ايشان براي اينست که آنان عترت منند از گوشت و خون منند پس برادم سيد اوصياء و دو پسرم بهترين اسباط و دخترم سيده زنان است و از ما است مهدي عرض کردم مهدي کيست فرمود نه نفر از صلب حسين امامان نيکو باشند و نهمين قائم ايشان است که زمين را پرکند از عدل و داد و قتال فرمايد بر تاويل چنانچه من قتال کردم بر تنزيل بدانکه حضرت رسول اين کلمه را درباره علي هم فرموده چنانچه در روايت کفايه الاثر است مخاطبا بجنابه تقاتل علي التاويل کما قاتلت علي تنزيله و اميرالمومنين هم اينکلمه مبارکه اخيره را در فرمايشات خود فرموده که پيغمبر بر تنزيل مقاتله ميفرمود و من بر تاويل مقاتله مينمايم و معني آن در اين حديث شريف نبوي که جابر روايت نموده اين استکه حضرت بقيه الله جنگ کند با کسانيکه در ظاهر دعوي اسلام نمايند و خود را اهل قران دانند ليکن تصديق نکنند لب و حقيقه اسلام و قران را که وجود مبارک امام است و باوي جنگ کنند چون ناکثين و قاسطين و مارقين در عصر امير المومنين چنانچه رسول خداي جنگ فرمود با کفار و مشرکين که منکر نزول قران بودند انتهي



[ صفحه 205]