ديدار با امام


آيا در زمان غيبت طولاني حضرت مهدي عليه السلام، هيچ کس او را نمي بيند و ديدار با آن حضرت، به کلي محال و ممنوع است؟ خير. تشرف به حضور امام زمان عليه السلام، نه تنها غير ممکن نيست، بلکه بسياري از دوستداران و شيفتگان آن حضرت، به خدمتش رسيده اند و از ديدار آن ماه روي عزيز، آن محبوب مهربان، آن چهره ملکوتي و با عظمت، فيضها برده اند و بهره ها گرفته اند.



[ صفحه 67]



اما اينکه فرموده اند: در ايام غيبت طولاني، هر کس ادعا کند حضرت مهدي عليه السلام را ديده و با آن حضرت ملاقات و ارتباط دارد، دروغ گفته است، به اين معني است که هر کس خود را نماينده مخصوص امام زمان عليه السلام معرفي نمايد. و ادعا کند به عنوان يک واسطه و رابط، با آن حضرت ملاقات دارد و هر وقت بخواهد مي تواند خواسته هاي مردم را به مولي برساند و جواب بگيرد، دروغ گفته و هرگز نبايد مردم، گفتار نادرست چنين افراد فرصت طلب و فريبکاري را باور کنند. زيرا با سپري شدن مدت غيبت کوتاه و پس از مرگ آخرين نايب مخصوص امام زمان عليه السلام، ارتباط حضرت با مردم به وسيله نمايندگان ويژه قطع گرديده و ايام غيبت طولاني ولي عصر عليه السلام شروع شده است. در اين دوران، هيچ کس نماينده خاص آن حضرت نيست و ملاقات با امام به عنوان نيابت مخصوص، امکان پذير نمي باشد. اما بسيار بوده و هستند دوستان حضرت مهدي عليه السلام که شيفته اويند. هميشه به ياد او هستند. در هجران او اشک مي ريزند. براي قيام او دعا مي کنند. جز به او اميدي ندارند. فقط ظهور او را از خدا مي خواهند. آري، اين دوستان دلباخته، ممکن است مورد لطف آن حضرت قرار گيرند و گاه گاهي به ديدار چهره پر نورش نائل گردند. به به، چه چهره تابناکي، چه تبسم شيرين و دلنوازي، چه چشمان پر فروغي، چه نگاه دلنشين و جذابي، مگر مي شود وصف کرد؟ مگر مي توان با قلم نوشت؟! مگر بر روي کاغذ ترسيم



[ صفحه 68]



مي شود؟! عقده گلو را مي گيرد. اشک مي بارد. دست مي لرزد. قلم مي ماند. آيا نگاه ملکوتي و تبسم زيباي او که کوهها را مي لرزاند، با قلب آدمي چه مي کند؟ قلب يک عاشق، دل يک دلباخته، روح يک شيفته دوري کشيده، روان يک انسان محبوب گم کرده سرگردان و به انتظار نشسته. آيا مي توان حالت چنين منتظر دلباخته را تصور کرد؟ آيا شما مي توانيد حال شخص تشنه اي را که از عطش بي تاب شده، تصور کنيد؟ با لفظ و خط، نوشته و سخن، خواندن و گفتن، تشنگي را نمي توان وجدان کرد. الان با خود تصميم بگيريد يک شبانه روز آب نخوريد. وقتي تشنه شديد، درجه ضعيف عطش را وجدان مي کنيد و مي يابيد. باز هم آب نخوريد، تشنگي بيشتر مي شود. لبها خشک مي شود. زبان در دهان به سختي مي گردد. باز هم آب نياشاميد. عطش بيشتر مي شود. جگر مي سوزد. انسان بي تاب مي شود. در آن بي تابي و تشنگي، چقدر شيفته يک ليوان آب هستيد؟ چه جور در پي آب مي گرديد؟ هر جا باشيد آب طلب مي کنيد. به هر کس برسيد، از آب مي پرسيد. هر ليون خالي يا ظرف پر مايعي را پيدا کنيد، به خيال جرعه اي آب بر مي داريد. اينک اگر از خانه و شهر و روستا هم دور باشيد و با اين تشنگي چند روزه، در يک بيابان داغ، در يک کوير خشک، سرگردان باشيد، چه حالي داريد؟ چه جور دنبال آب مي گرديد؟ گاهي به آسمان نگاه مي کنيد تا شايد ابري پيدا شود، باراني ببارد و قطره اي آب به لبهاي شما بچگاند. گاهي به زمين خيره مي شويد تا شايد بين دو قطعه سنگ، آب باران مانده اي پيدا کنيد و به جگر سوخته



[ صفحه 69]



خود برسانيد. اگر شما بعد از چني تشنگي طولاني، به يک ليون آب برسيد، چه وضعي داريد؟ روزهاي بلند تابستان که روزه مي گيريد، وقتي هنگام افطار، آب مي بينيد چگونه بي طاقت به سويش مي شتابيد؟ حال اگر در يک بيابان داغ و سوزان، در يک کوير خشک و تنها، انساني تشنه و بي تاب، به چشمه آب سردي برسد، چگونه به طرف آب مي دود؟ آيا آشاميدن آب گواراي آن چشمه زلال، براي او چه لذتي دارد؟ براي ديدار آن امام غائوب هم بايد تشنه شد. تشنه ديدار، تشنه زيارت آن محبوب مهربان، بايد به دنبال چشمه گشت، آن چشمه حيات، آن چشمه زندگي و لطف الهي، که ديدار روي او، قلب را زنده مي کند. نگاه چشمان پر فروغ او، دل را شاداب مي سازد و انسان را جان مي بخشد، اميد مي دهد، روح مي دمد. (ديدار يار غائب، داني چه سود دارد؟ - چون ابر در بيابان بر تشنه اي ببارد) خوش به حال کساني که او را ديده اند. خوش به حال اسماعيل هرقلي که براي شفاي زخم پايش، به ديدار آن حضرت نائل شد. خوش به حال علامه بحرالعلوم که حضرت به خانه اش آمدند و از چشمه حيات بخش محضر مولي، جان گرفت. خوش به حال علي بن مهزيار که از زيارت آن محبوب بهره مند شد. خوش به حال همه کساني که طبق دستورات آن حضرت زندگي کردند، او را از خود خشنود ساختند و به ديدار روي پر فروغش رسيدند.



[ صفحه 70]



شما هم اگر به ياد حضرت مهدي عليه السلام باشيد، اگر وظايف فردي و اجتماعي خود را انجام دهيد، اگر گناهان و زشتکاريها را از خود دور کنيد، اگر براي زيارت او تشنه شويد، اگر براي قيام جهاني اش دعا کنيد، اگر هر روز بر او سلام و درود بفرستيد، اگر قلبي پر از محبت، دلي سرشار از عشق، و روحي پر از علاقه به آن حضرت پيدا کنيد، اگر ديدار او را با تمام وجود بخواهيد و از صميم قلب طلب کنيد، مورد لطف حضرتش قرار مي گيريد و شايد به نعمت ديدارش هم برسيد.