ولادت حضرت مهدي


(تفسير نور الثقلين ج 4 ص 111):

في کتاب الغيبة لشيخ الطائفة نور الله مرقده، باسناده الي حکيمة حديث طويل تذکر فيه مولد القائم نقول فيه: و قد ذکرت ام القائم (ع): و جلست منها حيث تقعد المرأة من المرأة للولادة، فقبضت علي کفي و غمزته غمزة شديدة ثم انت انة و تشهدت و نظرت تحتها فاذا انا بولي الله متلقيا الارض بمساجده، فأخذت بکتفيه فأجلسته في حجري و اذا هو نظيف مفروغ منه، فناداني ابومحمد (ص): يا عمة هلمي فأيتيني بابني، فأتيته به فتناوله و اخرج لسانه فمسحه علي عينيه ففتحها، ثم ادخله في فيه فحنکه ثم ادخله في اذنيه و اجلسه في راحته اليسري فاستوي ولي الله جالسا فمسح يده علي رأسه و قال له: يا بني انطق بقدرةالله، باستعاذ ولي الله من الشيطان الرجيم و استفتح:«بسم الله الرحمن الرحيم و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين و نمکن لهم في الارض و نري فرعون و هامان و جنودهما منهم ما کانوا يحذرون» و صلي علي رسول الله و امير المؤمنين (ع) و الأئمة (ع) واحدا واحدا حتي انتهي الي ابيه، فناولنيه ابومحمد (ع) و قال: يا عمة رديه الي امه: حتي تقر عينها و لا تحزن و لتعلم ان وعدالله حق و لکن اکثر الناس لا يعلمون».

در کتاب غيبت شيخ الطائفة نورالله مرقده الشريف بسند خود از حکيمه (ع) در



[ صفحه 41]



حديث طولاني که ميلاد حضرت قائم (ع) را در آن ذکر کرده فرمود: که (بهنگام ولادت) من آنگونه که زن (قابله) در کنار زن باردار مي نشيند در کنار مادر حضرت قائم (ع) نشستم دست مرا گرفت و فشار سختي داد و ناله برآورد و من در زيرش ديدم که حضرت ولي الله (ع) به حالت سجده قرار دارد شانه هاي حضرت را گرفتم و در کنار خود نشاندم و ديدم پاک و پاکيزه است حضرت امام ابومحمد حسن عسکري (ع) فرياد برآورد: اي عمه فرزندم را به نزد من آور. من اطاعت کردم حضرت طفل را از من گرفت و زبان مبارک را بر چشمانش کشيد طفل چشمان خود را گشود امام (ع) زبان در دهانش نهاد و سپس به گوشهايش دهان نهاد و او را در کف دست چپ خود گذاشت حضرت ولي الله (ع) بر روي دست امام نشست امام (ع) دست بر سر مبارکش کشيد و فرمود: پسر جانم سخن بگو به قدرت خدا. ولي الله (ع) از شيطان رجيم بخدا پناه برد و آغاز سخن کرد و فرمود:«بسم الله الرحمن الرحيم و اراده مي کنيم که منت گذاريم بر مستضعفان زمين و آنان را پيشوايان و وارثان حکومت و مکانت در زمين قرار دهيم و نشان دهيم به فرعون و هامان و سپاهيانشان از آنچه عذر مي کردند» و صلوات و درود بر حضرت رسول اکرم (ص) و حضرت اميرالمؤمنين (ع) و ائمه طاهرين صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين يکي يکي فرستاد تا به پدر بزرگوارش (ع) رسيد. آنگاه امام (ع) طفل را به من سپرد و فرمود: اي عمه پسرم را به مادرش برگردان «تا چشمش روشن شود و اندوهناک نگردد و بداند که وعده خداي تعالي حق است ولي بيشتر مردم نمي دانند».

(تفسير نورالثقلين ج 4 ص 109):

قال سيد العابدين علي بن الحسين (ع): والذي بعث محمدا بالحق بشيرا و نذيرا ان الابرار منا اهل البيت و شيعتهم بمنزلة موسي و شيعته و ان عدونا و اشياعهم بمنزلة فرعون و اشياعه.

حضرت سيدالعابدين امام علي بن الحسين صلوات الله و سلامه عليهما فرمود: قسم به خدايي که محمد (ص) را بحق برانگيخت و بشير و نذيرش قرار داد همانا نيکان از ما اهل بيت (ع) و شيعيانش منزلت موسي (ع) و شيعيانش را دارند و همانا دشمنان ما و پيروانشان منزلت فرعون و پيروان او را دارند.



[ صفحه 42]