نظر مرحوم آية الله حائري درباره مسجد جمکران


مرحوم آيت اللَّه حائري نسبت به مسجد جمکران عقيده خاصي داشت و خيلي از اوقات با بعضي دوستان به آنجا مي رفت؛ حتي به ياد دارم که روزي فرمود: از ابتداي شهر تا مسجد جمکران را قدم کردم، و جمع آن قدمها را بيان فرمود که الان به خاطر ندارم.

در هر حال ايشان مي نويسد: مسجد جمکران از آيات باهرات عنايت آن حضرت است. توضيح اين مطلب در ضمن چند جهت - که شايد خيلي افراد از آنها غافل باشند - ذکر مي گردد:

1 - داستان آن که در بيداري اتفاق افتاده است از کتاب تاريخ قم - که معتبر است - از صدوق رحمةاللَّه نقل شده است؛ مرحوم آقاي بروجردي که مرد دقيق و ملّايي بود مي فرمود: اين داستان در زمان صدوق رحمةاللَّه واقع شده است، و نقل او دلالت بر کمال صحّت آن دارد.

2 - داستان مشتمل بر جرياني است که مربوط به يک نفر نيست؛ زيرا صبح که مردم بيدار مي شوند مي بينند که زمين با زنجير علامت گذاشته شده است. اين زنجيرها به درخواست خود جناب حسن به عنوان علامت مسجد کشيده شده بود تا مردم باور کنند، اين زنجيرها تا مدتي در منزل سيّد محترمي - که ظاهرا سيد ابوالحسن الرضا نام داشت - بوده و مردم به آن استشفاء مي نمودند و بعدا بدون هيچ جهت طبيعي مفقود مي شود.

ايشان بعد از ذکر سه دليل ديگر مرقوم داشته است:

6 - متن دستور موافق با ادلّه ديگر است، زيرا هم نماز تحيّت مسجد، هم نماز صد بار إِيّاکَ نَعْبُدُ وَإِيّاکَ نَسْتَعين و هم تهليل و هم تسبيح حضرت فاطمه زهراعليهاالسلام در روايت وارد شده است.

7 - اين دو داستان [1] که مشهود يا مثل مشهود خودم بود، و داستانهاي ديگري هست که فعلا تمام خصوصيات آن را در نظر ندارم.

8 - با آنکه در آن موقع زمين بي ارزش بوده است، فقط يک مساحت کوچکي مورد دستور قرار گرفته است که ظاهرا حدود سه چشمه از مسجد فعلي است که در زمان ما خيلي بزرگ شده است.

نگارنده که خالي از وسوسه نيستم و خيلي خوش بين به نقليات مردم نمي باشم، از اين امارات قطع به صحت اين مسجد مبارک دارم. و الحمدللَّه علي ذلک وعلي غيره من النعم التي لاتحصي. [2] .


پاورقي

[1] منظور دو داستاني است که در صفحات قبل گذشت.

[2] به نقل از کتاب خاطرات که به خط ايشان نوشته شده است.