در آيين زردشتي


در کتابها و آثار زردشت و زردشتي، درباره آخرُ الزَّمان، و ظهور موعود، مطالب بسياري آمده است، از جمله در اين کتابها:

کتاب اَوِسْتا

کتاب زَند

کتاب جاماسْبْ نامه [1] .

کتاب داتِسْتان دينيک [2] .

کتاب زراتُشت نامه [3] .

در دين زردشت، موعودهايي معرفي شده اند که آنان را سُوشيانْت مي نامند. اين موعودها سه تن بوده اند که مهمترينِ آنان آخرينِ ايشان است. و او «سوشيانتِ پيروزگر» خوانده شده است. و اين سوشيانت، همان موعود است، چنانکه گفته اند:

سوشيانت مَزْديسْنان، به منزله کَريشْناي برَهْمَنان، بوداي پنجم بودائيان، مسيح يهوديان، فارِقْليط عيسويان، و مهدي مسلمانان است. [4] .

اشاره خواهيم کرد، که در هر روزگاري، و در ميان هر قومي و امتي، و در هر سرزميني، و به زبان هر پيامبر، يا حکيم، يا بزرگي، که سخن از «موعود» رفته است، به تعبيرها، و اصطلاحها، و نامهاي متعارف در ميان همان قوم و مردم بوده است، و منظور از همه آن تعبيرها و اشارتها و نامها، سرانجام، موعود آخرُ الزَّمان است. و آن موعود، مهدي است، مهدي موعود.



[ صفحه 54]



همچنين، در فصل ششم، درباره «تداوم وعد و موعود»، که از روزگاران قديم مطرح شده است، و درباره «موعود آخرين»، که حضرت بَقِيةُ الله «ع» است، سخن خواهيم گفت.


پاورقي

[1] از آثار منسوب به مزديسنان، مشتمل بر پرسش و پاسخي چند، که ميان گشتاسب شاه و جاماسب حکيم، رد و بدل شده است. جاماسب را داماد زردشت دانسته اند- دايرة المعارف فارسي.

[2] از موبد بزرگ منوچهر.

[3] از شاعر زردشتي، زردشت بهرام پژدو.

[4] «دايرة المعارف فارسي»، ج1، ص1373.