سرعت و فراگيري


در شخصيت مهدي«ع» در مرحله ظهور، دو قيد مندرج است که لازمه جدايي ناپذيرِ ظهور است. با توجه به اين دو قيد مي توان رسوايي هر مدعي را دانست. اين دو قيد عبارت است از: فوريت و عموميت، سرعت و فراگيري. يعني: ظهور مهدي واقعي، مستلزم عموميت پيدا کردن حکومت توحيد است در سراسر جهان، آنهم در زماني بسيار کوتاه. در غير اين صورت، خاصه ذاتي مهدي، منتفي خواهد بود.

پس با توجه به اين دو اصل مسلم- که در احاديث بسيار گفته شده است- اگر ببينيم بعد از ادعاي مدعيان، هنوز جهان دچار حکومتهاي متعدد، و نظامهاي فاسد، و عقايد و آراء باطل، و فساد و تباهي و ظلم و گناه و تاريکي بسيار است، مي دانيم که هنوز مهدي ظهور نکرده است. اين چه مهديهايي هستند که آمده اند و نابود شده اند، و جهان هنوز مالامال از ستم و اجحاف، و تجاوز و انحراف، و کفر و جهل، و گمراهي و انحطاط است؟! مهدي، براي اين نيست که بيايد و دعوتي را نشر دهد و فرقه تازه اي بسازد و بر تشتت اقوام و مشکلات بشري چيز ديگري بيفزايد.

مهدي، بقية الله است، و ذخيره الهي است. مهدي، مظهر «يا منتقم»، و «يا عدلُ يا حکيم» است. او براي نجات بشريت ذخيره شده است. او ذخيره شده است که چون بيايد، انسانيت را از همه دردها و رنجها، جهلها و پستيها، ستمها و محروميتها رهايي بخشد...

مهدي، پس از آزمايشهايي خدايي از بشر- آزمايشهاي اعصاري و اقوامي، نسلي و عصري، فردي و جمعي، اعتقادي و عملي- در هنگام مقدر، به امر خدا، ظاهر مي گردد، و خود را به مردمان مي شناساند، و قاطع و سريع، جهان را(به تأييد غيبي، و به کمک نيروي انساني ياران و اصحاب خود، و کساني که به او بپيوندند، و ديگر نيروهاي ناشناخته)، به صورت جهاني خدايي در مي آورد. اين است فلسفه اعلاي غيبت و ظهورمهدي«ع». و با توجه به همين عمق جوهري شخصيت مهدي، و دو نشانه اقدامي ظهور او(سرعت و فرا گيري) است، که شيعه اثناعشري آگاه و مؤمن، از دام همه مدعيان و دکه داران و مسلک سازان و استعمار گران و خيانت پيشگان و تشتت آفرينان رسته است، و از هر ضلال و انحرافي جسته است، و همواره منتظر ظهور«طلعت رشيده»، و «دولت کريمه» است.