رهائي و آزادي بشر


و بالاخره مذاهب گويند روزگاري در آينده خواهيم داشت که بشر بمعناي واقعي آزادي خود را باز خواهد يافت، از همه غل و بندهاي گرانبار و غير فطري که بر دوش اوست خود را آزاد خواهد ديد. او از همه بندگي ها جز بندگي خدا آزاد مي شود، از همه اسارت ها رهائي مي يابد. ديگر بند استثمار قدرتمندان او را بسوئي و جهتي نامعقول نمي کشاند. ديگر او ناگزير نيست در برابر بت هاي مقام و ثروت و زيبائي ها به کرنش و تعظيم بايستد. آزادي او مقيد و مشروط است: مفيد بحدود الهي و مشروط به خير خود و جامعه. او ديگر مجبور نيست به اعتياد و مي خوراگي براي سکون و آرامش خود تن در دهد. ناگزير نيست که برادر ارباب بي مروتي بنشينند و نظر او را بسوي خود جلب کند، تن به تملق و ريا دهد تا بتواند لقمه ناني بدست آورد و جان خود و خانواده اش را حفظ نمايد.