تعديل غرائز


در سايه معنويتي که براي انسان پديد مي آيد و در سايه پاکسازي هائي که آدمي بدان تن در مي دهد قواي نفساني تعديل و تنظيم مي گردند. غرائز پرورش يافته و در طريق خدمت و کمال آدمي قرار مي گيرند. در سايه اوج يافتن غرائز بوده است که زمينه براي پديد آمدن رذائل، نفاق، خدعه، فتنه، فساد، رشوه، خود خواهي، خود مداري پديد آمده است و براي اقناع بي بند و بار غرائز بوده است که انسانها تن به هرج و مرج، ظلم و جور و تبعيض، خيانت و جنايت مي داده اند. هم چنين اگر نيکوکاري شود منشاء بشر پرستي، هوي پرستي، خودپرستي همين مساله است در سايه پر دادن به غرائز حاصل مي شوند. اما دورنماي آينده سخن از تعديل آن دارند نه از بين بردن آن، اصل غريزه، براي ادامه حيات، بقاي نسل، دفاع، از خود، جذب ها و دفع ها ضروري هستند. بهمين نظر توسط هيچ يک از اديان وجود آن محکوم نشده است و در عين حال رشد دادن آن هم همه جا محکوم شده است، کوشش ها بر اين خواهد شد که آن را در چارچوب و مرز قانون قرار دهند تا نيکو مورد استفاده قرار گيرد.