بحث ما


بحثي را که ما در اين فرصت مطرح مي کنيم مربوطه به همين مساله است. مي خواهيم از آينده سخن بگوئيم، دورنمائي در آن ارائه دهيم، موضع و موقع خود را در اين زمينه روشن کنيم. همه ما از وضع آشفته اي که در سطحي جهاني در جريان است ناراحتيم، به آينده خود و ديگران احساس نگراني داريم. احساس مي کنيم که با جرياني که در پيش است ايمني و فراغ براي کسي نخواهد بود. زيرا تيرگي ها رو به افزايشند، ستمکاري ها و زورمداري ها دائما توسعه مي يابند. شک نيست که ما علاقمند به نجات خود و ديگرانيم. در اين راه سعي و تلاش خود را انجام مي دهيم و نمي دانيم که آيا کوشش ما حاصلي دارد، يا در تاريکي سنگي به سوي هدف انداختن است؟ مي خواهيم بدانيم که آيا



[ صفحه 13]



تلاش و کوشش ما بعنوان يک وظيفه عبادي و داراي نتايجي لا اقل براي نسلهاي بعدي خواهد بود يا نه. از سوي ديگر مي دانيم مساله انتظار نسبت به آينده بهتر تنها محدود به کساني نيست که پاي بندي به مذهب دارند، بلکه در ايدوئولوژي مادي و حتي در ماترياليسم ديالکتيک که تاريخ را بر اساس تضاد و تناقض توجيه مي کند وجود دارد. ما مي خواهيم ضمن کسب آگاهي از آينده نظرات آنها را هم مورد بررسي قرار دهيم.