سخن شان


سخن شان اين است که چرا بايد در سطح جهان تبعيضاتي در زمينه هاي گوناگون باشد. چرا سفيد بر سياه بايد برتري داشته باشد؟ چرا کشورهاي زورمند بايد زور بگويند؟ چرا عده اي بايد از مواهب ديگري استفاده کنند و گروهي ديگر محروم باشند؟ اينها مي گويند بخش اعظم سرمايه جهان نبايد در دست عده اي معدود باشد، غذا و بهداشت مناسب بايد عادلانه توزيع گردد همه انسانها بايد از حقوق مساوي استفاده کنند، دادگاه ها بايد همه انسانها را با يک چشم ببينند، قوانين بايد درباره همگان بيک گونه اعمال گردد. سخن آنها اين است که فلان دسته از سران چه حقي دارند در کار کشورهاي ديگر مداخله کنند؟ چرا آنها بديگران زور مي گويند؟ چرا نيم گذارند که جمعي از مردم محروم در کشور منظقه شان بي سر و صدا و آن گونه که خود مي خواهند زندگي کنند؟ چرا در کار ديگران مداخله و زندگي را بر آنان تنگ مي کنند؟ چرا در کشورشان کودتاست؟ چرا تحريک؟ و چرا مردم آزاري؟ و...