مهدي و عصمت


عصمت، يعني پاکيزه بودن از گناه و پيراسته بودن از خطا.

و آن حقيقتي است از مقوله علم که دانستن حقايق اشيا باشد.

فرد بزرگواري که داراي فضيلت عصمت باشد، نه تنها گناه نمي کند، بلکه فکر گناه، در مغزش راه ندارد، چون به حقيقت گناه آشناست، ولي قدرت بر ارتکاب گناه دارد. از اين رو، مرتبه اش از فرشتگان برتر و بالاتر است.

شما زبان مار را نمي مکيد و از خوردن نجاست خودداري مي کنيد، بلکه فکر چنين کاري نيز در مغز شما راه نمي يابد، با آن که قادر بر هر دو کار هستيد.

چرا؟ چون به حقيقت هر دو کار پي برده ايد و مي دانيد که چيست.

نسبت معصوم با گناه، چنين است.

بنابراين، عصمت، مرتبه عاليه اي را عدالت نيست، بلکه فضيلتي است از فضايل مغاير با عدالت و آن علمي است خدادادي و از علوم بشري نيست و موروثي نيز نمي باشد؛ چنانچه قابل تعليم و تعلم نيز نيست.

علمي است که حضرت احديث، هر فردي را شايسته بداند، بدو افاضه مي کند؛ چنانچه در ميان دودمان عبدالمطلب - که شماره آنها به چهل مي رسيد يا از چهل افزون بود - فقط يک فرد شايسته پيامبري بود و آن حضرت محمد صلي الله عليه و آله بود و دگران شايسته اين منصب مقدس نبودند.

در ميان پسران ابوطالب، فقط يک فرد شايسته دارا شدن صفت عصمت بود و آن علي عليه السّلام بود از اين رو، از سوي خدا و رسول صلي الله عليه و آله، وصي حضرت محمد صلي الله عليه و آله گرديد.

مرد عادل و دادور، هنگام اشتداد شهوت يا غضب، تمايل به گناه دارد، ولکن گناه نمي کند، ولي معصوم تمايل به گناه نيز ندارد.

عادل، خطا مي کند و ممکن است گول شياطين انسي را بخورد، ولي معصوم خطا ندارد و خطا و گول خوردن، براي حضرتش محال است.

معصوم، اضافه بر فضيلت عدالت، داراي فضيلت عصمت نيز است.

تأسيس حکومت عدل و دادگستر در جهان، بايستي به وسيله قائدي معصوم باشد که ميل به گناه نکند و خطا نداشته باشد. و وگرنه آن حکومت تشکيل پذير نخواهد بود.

قائد گناهکار و رهبر خطاکار، نمي تواند از گناه جلوگيري کند و خطاهاي بشر را بر طرف سازد، بلکه سر مشق براي گناه و خطا خواهد بود.

رهبر، براي پيوستن خلق از گناه، بايستي نخستين قدم را از خودش بردارد و گناه را از خود بزدايد.

بزرگترين گناه، ظلم است و رهبر ظالم، نخواهد توانست ظلم زدايي کند.

بنابراين، حضرت مهدي، بايستي داراي فضيلت عصمت باشد تا بتواند عدل جاويدان جهاني را بر قرار سازد.

در گذشته، يادآور شديم که حضرت مهدي بايستي مؤ يد من عندالله باشد و قدرت الهي در پشت سرش باشد؛ وگرنه نخواهد توانست بر همه قدرتهاي بشري پيروز شود.

و اين به ما مي رساند که حضرت مهدي بايد معصوم باشد، وگرنه لازم مي آيد که خداي بزرگ، گناهکار و خطاکاري را تأييد فرموده و براي مردم پيشوا قرار داده است، و اين، بر ذات مقدس حق، قبيح و محال است. آيا کسي که از گناه نهي فرموده، مي تواند بگويد از گناهکار پيروي کنيد؟!