داستان جزيره خضراء


بعضي علماي بزرگ شيعه اين داستان را نقل نموده اند که با سند صحيح حاکي از واقعي بودن و صحت اين داستان است، جريان مربوط به شخص پرهيزگار و بزرگوار بنام شيخ زين الدين علي بن فاضل مازندراني است. او که ابتدا در دمشق علوم ديني را تحصيل مي نمود به دلايلي براي همراهي با استاد خود پايش به اندلس (اسپانياي کنوني) کشيده مي شود و توسط يک کاروان با جزيره شيعيان آشنا مي شود به جهت اين که (بر خلاف ساير مردم آن روز) در مي يابد که در آن جزيره شيعيان زندگي مي کنند با زحمت فراوان خود را به آنجا مي رساند. وقتي که مي بيند در آنجا تمام اصول عبادي طبق شريعت ناب محمدي (ص) مکتب تشيع انجام مي شود، خوشحال مي شود.

بوسيله قاصدي از جزيره خضراء (که به اين جزيره مي آمد) به سرزمين خضراء دعوت مي شود. برخي از اوصاف آن جزيره: آبهاي اطراف آن سفيد و شيرين است، کشتي دشمنان خدا در اطراف آن غرق مي شود، مردم در آنجا همه از عابدان و زاهدان و منتظر واقعي امام عصر (عج) هستند که امام عصر (عج) در آن جزيره منزلي دارند.

اين شخص دوباره بطور ناشناس حضرت را مشاهده مي کند و اجازه ديدار شناخته شده به او نمي دهند. او پس از کسب معارف از نائبان آن حضرت از جزيره خضراء به نجف

اشرف عزيمت کرده، در آنجا ساکن مي شود (علاقمندان مي توانند جهت اطلاع از جزئيات واقعه به کتابهاي معتبر مفصّلي که در اين باب نوشته شده مراجعه نمايند. از جمله: جلد 52 بحار الانوار علامه مجلسي)