معترفين از علماي سني به ولادت حضرت مهدي از نسل فاطمه زهرا و


در اينجا توجه خوانندگان ارجمند را به يک موضوع مهم جلب مي نمائيم و آن اينکه:

اصل مسأله مهدويّت در اسلام مانند ـ مسأله امامت که در پيشگفتار بدان اشاره کرديم ـ يک مسأله اتفاقي بين همه مذاهب عقيدتي و فقهي اسلام است.

چيزي که در اين رابطه مورد اختلاف مي باشد موضوع ولادت حضرت مهدي است که گروهي انگشت شمار از اهل تسنّن منکر، و اکثريّت قريب به اتفاقْ موافق با شيعه، و در منابع عقيدتي، حديثي و تاريخي خود صريحاً بدان اعتراف کرده اند.

ناگفته پيداست که معتقدان به ولادت آن حضرت نيز در انتساب آن بزرگوار به امام عسکري، و ديگر ويژگيها و شؤون حياتي او از قبيل غيبتو... با شيعه هم عقيده اند.

با توجه به اينکه ما در اين کتاب در انطباق بخشي از فرازهاي سخنان امام در نهج البلاغه با مسأله مهدي منتظر، متکي به اعتراف ابن ابي الحديد، شارح نهج البلاغه، شده ايم، و نامبرده در موضوع ولادت آن حضرت با شيعه مخالف، و آن را موکول به بعد نموده است، ما در اين مقدمه به اسامي بيش از يکصد نفر از دانشمندان و مورخان اهل تسنن که با شيعه همعقيده، و به ولادت حضرت مهدي در نيمه دوم قرن سوم هجري اعتراف کرده اند اشاره مي کنيم و براي تفصيل بيشتر، علاقمندان آشنا به زبان عربي را به کتاب «الامام المهدي عند اهل السنة» [1] و مقدمه آن ارجاع مي دهيم.

1 ــ ابوبکر محمد بن هارون روياني (در گذشته 307) در «مسند» مخطوط موجود در کتابخانه ظاهريه شام که بخش ويژه حضرت «مهدي» در جلد سوم «الامام المهدي عند اهل السنة» مندرج، تا به ياري خدا چاپ و منتشر گردد.

2 ــ ابن ابي ثلج، ابوبکر، محمّد بن احمد بن بغدادي (238 ـ 322) از بزرگان محدثان و مؤلف «تاريخ الأئمة» که به عنوان «مواليد الأئمة» به پيوست «الفصول العشرة في الغيبة ـ شيخ مفيد ـ» و «نوادر راوندي» به سال 1370 هجري در نجف به چاپ رسيده و در اين کتاب انتساب حضرت مهدي(ع) به امام عسکري و ولادت آن بزرگوار را صريحاً اعتراف نموده است.

3 ــ ابوالعباس، احمد بن ابراهيم بن علي کندي، شاگرد ابن جرير طبري، استاد حافظ ابونعيم اصفهاني، مقيم مکه، و راوي کتاب «مواليد الأئمة».

4 ــ ابوعلي، احمد بن محمد بن علي عمادي نسوي، راوي کتاب «مواليد الأئمة» ابن ابي ثلج به سال 350 از کندي سابق الذکر.

5 ــ ابومسعود، احمد بن محمد بن عبدالعزيزبن شاذان بجلي، نويسنده و قاري رساله «مواليد الأئمة» بر ابومنصور شيرازي.

6 ــ ابومنصور، عبدالرحيم بن محمد بن احمد بن شرابي شيرازي که رساله مذبور را از ابي مسعود شنيده و نوشته است.

7 ــ ابومحمد، اسد بن احمد ثقفي که رساله «مواليد الأئمة» را از ابومنصور گرفته است.

8 ــ ابوماجد، محمد بن حامد بن عبدالمنعم بن عزيز بن واعظ که رساله فوق الذکر را به نقل از ثقفي نامبرده ضبط کرده است.

9 ــ ابوعبداللّه، محمد بن عبدالواحد بن فاخر قرشي که اين رساله را از ابوماجد شنيده و نقل کرده است.

10 ــ محب الدين، ابوعبداللّه، محمد بن محمود بن حسن نجار بغدادي(643) که شاگرد ابن جوزي، مدرس مدرسه «مستنصريه» بغداد، و مؤلف «ذيل تاريخ بغدادـ شامل40جلد ـ» بوده و محتواي رسـاله «مواليد الأئمة» را از مشايخ سـه گانه پيشين (ابومحمد ثقفي، ابوماجد، ابوعبداللّه فاخر قرشي) شنيده و ضبط نموده است.

11 ــ نسب شناس مشهور، ابونصر، سهل بن عبداللّه بخاري زيدي (بعد 341) در «سرُّ السلسة العلويَّـة» پيرامون نام امام حسن عسکري (ع) چاپ نجف.

12 ــ مورخ شهير علي بن حسين مسعودي(346) در «مروج الذهب» جلد 8،چاپ ليدنـ به ضميمه ترجمه فرانسوي ـص40.

13 ــ خوارزمي، محمد بن احمد بن يوسف کاتب(387) در «مفاتيح العلوم»، چاپ ليدن سنه 1895، ص32 ـ 33.

14 ــ حافظ ابوالفتح، محمد بن احمد بن ابي الفوارس بغدادي (388 ـ 412) در «اربعين» خود شماره 4 به نقل«کشف الاستار» محدّث نوري ص 29 چاپ اول.

15 ــ جعفر بن محمد بن المعتز مستغفري سمرقندي (432) در «دلائل النبوة و المعجزات» (بنــا به نقل شيخـاني در «الصراط السوي»).

16 ــ ابوبکر، احمد بن حسين بيهقي خسروجردي شافعي (458) در «شعب الايمان» چاپ دائرة المعارف هند.

17 ــ مؤلف «مجمل التواريخ و القصص» فارسي، (تأليف سال 520)، ص 458 چاپ تهران.

18 ــ احمد بن ابي الحسن نامقي جــامي(536) به نقل «ينابيع المودة» ضمن احوال امير مؤمنان، باب 87 ص 566.

19 ــ ابن خشاب، أبومحمد، عبداللّه بن احمد بغدادي (567) در «تاريخ مواليدالائمة و...» [2] به نقل «کشف الأستار» و«أعيان الشيعه».

20 ــ اخطب خوارزم، موفق بن احمد حنفي(484 ـ 568) در «مقتل امام حسين» (که بعضي با مناقب اميرالمؤمنين از همان نويسنده اشتباه کرده اند) ج 1 ص 94، 96 ضمن دو روايت و به نقل «ينابيع المودة» ص 492 چاپ اسلامبول سنة 1301 و «کشف الاستار» علامه نوري.

21 ــ يحيي بن سلامت خصکفي شافعي (568) به نقل مؤلفان «تذکرة الخواص» ص 360 چاپ نجف و «ينابيع المودة» باب 87 ص569 بعنوان بعض شافعيه.

22 ــ ابن ازرق، عبداللّه بن محمد بن فارقي (590) در «تاريخ ميا فارقين» به نقل «وفيات الاعيان» (ج 3 ص316، شماره مسلسل534).

23 ــ خليفه عباسي، الناصرلدين اللّه، احمد بن مستضييء (622) روي درب مُنبَّت کاري صفه سرداب سامراء که به دستور او تهيه و نصب گرديده.

24 ــ شهاب الدين، ياقوت بن عبداللّه حموي رومي بغدادي (626) در «معجم البلدان» (ج 3 ص 173) پيرامون کلمه «سامراء».

25 ــ شيخ فريد الدين عطار، محمد بن ابراهيم نيشابوري همداني (627) در ديوانش به نام «مظهر الصفات» به نقل «ينابيع المودة» باب87.

26 ــ ابن اثير جزري، عزالدين علي بن محمد شيباني موصلي (555 ـ 630) در «الکامل» ذيل سنه 260.

27 ــ شيخ محي الدين محمد بن علي معروف به ابن عربي طائي اندلسي (638) به نقل شعراني ــ در «اليواقيت و الجواهر» مبحث 65 ــ از باب 366 «فتوحات مکيه» او که متأسفانه در چاپهاي متعدد مصر از روي خيانت اين مطلب ساقط شده.

نيز حمزاوي در «مشارق الانوار» و صبان در «اسعاف الراغبـين» اين مطلب را از محي الدين نقل کرده اند.

28 ــ شيخ سعد الدين، محمد بن مؤيد حمويه، معروف به سعد الدين حموي (650) در رساله «مهدي منتظر» به نقل جامي در «مرآة الاسرار».

29 ــ شيخ کمال الدين محمد بن طلحه شافعي نصيبي (582 ـ652) در «مطالب السئول في مناقب آل الرسول» باب 12 و نيز در «الدر المنظم» که بخشي از آن در باب 68 «ينابيع المودة» (ص 493 ـ 494) درج و به چاپ رسيده است [3] .

30 ــ شمس الدين، يوسف بن قزاوغلي، سبط ابي الفرج بن جوزي (654) در «تذکرة خواص الامة ـ فصل ويژه حضرت مهدي ـ» که در تهران و نجف به چاپ رسيده است.

31 ــ حافظ ابوعبداللّه محمد بن يوسف گنجي شافعي(658) در «کفاية الطالب» ـ پيرو نام امام عسکري(ع) ـ و در «البيان في أخبار صاحب الزمان» ـ باب 25 ـ که مکرر در ايران و نجف و بيروت چاپ شده است.

32ــ جلال الدين بلخي رومي(672) در «مثنوي»، ضمن قصيده «اي سرور مردان علي مستان سلامت مي کنند».

[«ينابيع الموده»،باب 87]

33 ــ صدرالدين قونوي از بزرگان عرفا و فلاسفه(673) در قصيده «رائيه» خود به نقل «کشف الاستار» محدث نوري شماره مسلسل 31.

34 ــ ابن خلکان (681) در «وفيات الاعيان» ج 1 ص 571 چاپ بولاق مصر، و در چاپ ديگر ج 3 ص 316 شماره 534.

35 ــ عزيزالدين، عبدالعزيز بن محمد نسفي صوفي(686) در رساله خود به نقل «ينابيع المودة» پايان باب 87.

و او غير از عزيزالدين عمر بن محمد بن احمد نسفي مؤلف «عقايد النسفيه» و در گذشته 538 است که مؤلفان «کشف الاستار» و «منتخب الاثر» با يکديگر اشتباه نموده اند، و مؤلف «دانشمندان عامه و مهدي موعود» تاريخ فوتش را 616 نگاشته است.

36 ــ حکيم اديب، عامر بن بصري نزيل سواين روم (696) در «تائيه» خود که ـ به نقل «معجم المؤلفين» 5/54 ـ بنام «ذات الانوار» با مقدمه عبدالقادر مغربي و به اعانت ماسينيون به چاپ رسيده، و علامه نوري در صفحه 55 «کشف الاستار» اين بخش از اشعار او را ذکر نموده است.

37 ــ مورخ نامي، حمداللّه بن ابي بکر مستوفي قزويني (730) در «تاريخ گزيده فارسي» ص 206 ـ 207 چاپ 1339 تهران.

38 ــ شيخ الاسلام ابراهيم بن محمد بن مؤيد جويني حموئي شافعي (644 ـ 732) در «فرائد السمطين» ج 2 ص 337 چاپ بيروت.

39 ــ مورخ شهير، ابوالفداء، عمادالدين اسماعيل بن علي، حاکم حماة از بلاد سوريه(732) در «المختصر في اخبار البشر» ذيل سنه 254 ج 2 ص45.

40 ــ کمال الدين عبدالرزاق بن احمد کاشاني صوفي (730 يا 735) در «تحفة الاخوان في خصايص الفتيان» به نقل سعيد نفيسي در «سر چشمه تصوف در ايران» ص216.

41 ــ عارف شهير علاءالدوله سمناني، احمد بن محمد شافعي (659 ـ 736) به نقل خواجه پارسا در «فصل الخطاب پيرامون ذکر ابدال و اقطاب» که مورد عقيده متصوفه اهل سنت است.

42 ــ مورخ شهير، شمس الدين محمد ذهبي (673 ـ 748) که اصلش ترکماني و در دمشق اقامت گزيده، در تاريخ «دول الاسلام» ج 1 ص 158 ذيل سنه 260 نيز در «العبر في خبر من غبر» ج 2 ص 20 ذيل حوادث سنه 260.

43 ــ ابنوردي، زين الدين عمر بن مظفر بن ابي الفوارس (691 ـ 749) در «تتمة المختصر» معروف به تاريخ ابنوردي، چاپ مصر ج 1 ص 318 ذيل حوادث سنه 254 پيرامون وفات امام هادي(ع).

44 ــ شيخ شمس الدين محمد بن يوسف زرندي حنفي انصاري (693 ـ 747 يا 748 يا 750) در «معراج الوصـول الي معرفة فضيلة آل الرسول» که عکس نسخه خطي آن از کتابخانه ناصريه لکهنو در مکتبه اينجانب موجود است.

45 ــ صلاح الدين صفدي خليل بن ايبک (764) مؤلف «الوافي بالوفيات» و «شرح لامية العجم» و «شرح الدائرة» به نقل «ينابيع المودة» باب 86.

46 ــ حافظ محدث، عبداللّه بن محمد مطيري مدني شافعي نقشبندي (765) در «الرياض الزاهرة في فضل آل بيت النبي و عترته الطاهره» به نقل «کشف الاستار» علامه نوري، ص 93 و 215 ـ 216 چاپ قديم.

47 ــ مورخ شهير، عبداللّه بن علي يافعي يمني شافعي (700ــ768) در «مرآة الجنان» ج 2 ص172 ذيل حوادث سنه 260.

48 ــ سيد علي بن شهاب بن محمد همداني مقيم هند (714 ـ 786) در «مودة القربي» و «اهـل العباء» که نسخه عکسـي آن از کتابخانه ناصريه هند نزد اينجانب موجود است، و متن کامل آن ضمن باب 56 «ينابيع المودّة» ص 288 ـ 317 چاپ نجف مندرج است.

49 ــ ابووليد، محب الدين، محمّد بن شحنه حلبي حنفي (749 ـ 815) در «روضة المناظر في اخبار الاوائل و الاواخر» ـ که مختصر «تاريخ ابوالفداء» است و در حاشيه «مروج الذهب» به سال 1303 در مصر به چاپ رسيده است ـ ج 1 ص 294.

50 ــ عارف شهير و مورخ نامي، محمد بن محمد بن محمود بخاري معروف به خواجه پارسا حنفي نقشبندي (822) در «فصل الخطاب» که نسخه اش در کتابخانه مجلس و فتوکپي آن نزد اينجانب موجود مي باشد و گويا در هند به چاپ رسيده است و بخش ويژه ائمه اثناعشر آن مندرج در باب 65 «ينابيع المودة» مي باشد.

51 ــ مورخ شهير، احمد بن جلال الدين محمد فصيح خوافي (777 ـ 845) در «مجمل فصيحي» چاپ مشهد سنه 1341، ج 1 ص 231، ضمن رويدادهاي 255.

52 ــ شهاب الدين بن شمس الدين بن عمر هندي، معروف به ملک العلماء زاولي دولت آبادي (849) در «هداية السعداء في مناقب السادات» به نقل «کشف الاستار» علامه نوري ص 73 و «البرهان» علامه سيد محسن عاملي شامي چاپ دمشق.

53 ــ خواجه أفضل الدين بن صدرالدين ترکه خجندي اصفهاني(850) در «تنقيح الادلة و العلل» ترجمه «مللو نحل» شهرستاني، ص 18 و 183 و 187.

54 ــ ابن صباغ، نورالدين، علي بن محمد مالکي (734ـ855) در «الفصول المهمة في معرفة الائمه» ضمن فصل ويژه حضرت مهدي(ع)، ص 274 چاپ غري.

55 ــ شيخ عبدالرحمن بسطامي (858) در «درة المعارف» به نقل «ينابيع المودة» باب 84.

56 ــ ابوالمعالي، سراج الدين، محمد بن عبداللّه حسيني رفاعي مخزومي بغدادي (793 ـ 885) در «صحاح الاخبار في نسب السادة الفاطمية الاخيار» ص 143، چاپ 1306 مصر.

57 ــ نورالدين، عبدالرحمن بن احمد بن قوام الدين دشتي جامي حنفي شاعر(898) صاحب «شرح کافيه» در «شواهد النبوة» که در لکهنو و بمبئي در 44 صفحه بچاپ رسيده است و فتوکپي نسخه خطي مجلس شوراي اسلامي نزد اينجانب موجود است.

58 ــ محمد بن داود نسيمي منزلاوي صوفي (901) به نقل قندوزي در «ينابيع المودة» باب 86 ص 566 چاپ نجف.

59 ــ مورخ نامي، ميرخواند، محمد بن خاوند شاه (903) در «روضة الصفا» ج 3 ص 59 ـ 62 فصل ويژه حضرت مهدي(ع)، که در کتابخانه مسجد اعظم قم موجود مي باشد.

60 ــ قاضي فضل بن روزبهان خنجي شيرازي (درگذشته بعد 909) که از سرسخت ترين مخالفان شيعه بوده، در قصيده خود که شامل سلام بر يک يک انوار مقدسه چهارده معصوم است و در مسأله پنجم از بخش سوم «ابطال الباطل» آنرا ذکر نموده، و نگارنده عين آن را در مقدمه «الامام المهدي عند اهل السنة» بخش مخطوطات آورده است.

61 ــ ملاحسين بن علي کاشفي بيهقي سبزواري هروي(910) در «روضة الشهداء» فصل هشتم چاپهاي دهلي و غيره.

62 ــ قاضي حسين بن معين الدين ميبدي يزدي حکيم (911) ـ از شاگردان ملا جلال الدين دواني ـ در شرح ديوان منسوب به اميرمؤمنان علي(ع) ص 123 و ص 371 چاپ تهران.

63 ــ فيلسوف شهير جلال الدين محمد بن اسعد صديقي دواني شافعي (907 يا 918 يا 928) در «نور الهداية في اثبات الولاية» که بار اول ضميمه «خصايص» ابن بطريق بسال 1211 قمري، و بعداً به سال 1375 در تهران بچاپ رسيده است.

64 ــ ابوالحسن، علي بن محمد شاذلي (857ـ939) بنا به نقل شعراني در «اليواقيت و الجواهر» باب 56.

65 ــ مورخ نامي، خواند مير (942)، سبط ميرخواند مؤلف «روضة الصفا» در تاريخ «حبيب السّير» ج 2 ص 100 ـ 113.

66 ــ شمس الدين محمد بن طولون دمشقي حنفي (953) در «الأئمة إثني عشر» ص 117 چاپ دارالصادر بيروت.

67 ــ شيخ حسن عراقي (بعد 958) مدفون بالاي کوم الريش در مصر، به نقل شعراني در «اليواقيت و الجواهر» مبحث 60 و در «لواقح الانوار» چاپ 1374 مصر ج 2 ص 139، ملاقات و اجتماع او را با حضرت مهدي(ع) ذکر نموده است.

68 ــ شيخ علي خواص، استاد عارف شهير شيخ عبدالوهاب شعراني (بعد 958) به نقل شاگردش «لواقح الانوار» ج 2 ص150 و «اليواقيت و الجواهر» مبحث 65.

69 ــ تقي الدين ابن ابي منصور (تاريخ فوت او بدست نيامد) شعراني در «اليواقيت و الجواهر» آغاز باب 65 از کتاب «عقيده» او نقل کرده است.

70 ــ مورخ شهير، قاضي حسين بن محمد ديار بکري (966) در «تاريخ الخميس» ج 2 ص 343 پيرامون حوادث 260 و رويدادهايـ ايام معتمد عباسي.

71 ــ عارف شهير، شيخ عبدالوهاب بن احمد شعراني شافعي (898 ـ 973) در «اليواقيت و الجواهر» مبحث 65.

72 ــ شهاب الدين، شيخ الاسلام، احمد بن حجر هيثمي شافعي (909 ـ 974) در «صواعق المحرقة» ص 100 و 124 چاپ 1313 هجري مصر،

73 ــ سيد جمال الدين، عطاء اللّه بن سيد غياث الدين فضل اللّه شيرازي نيشابوري (1000) در «روضة الاحباب» فارسي، چاپ 1297 لکهنو و 1310 هند، در فصل ويژه حضرت مهدي(ع).

74 ــ محدث شهير، ملاعلي بن سلطان هروي قاري (1014) در «المرقاة في شرح المشکاة» که بخش ويژه حضرت مهدي(ع) از آن در جلد دوم «الامام المهدي عند اهل السنة» به چاپ رسيده است.

75 ــ مورخ شهير و فاضل، ابي العباس، احمد بن يوسف بن احمد دمشقي قرماني (939 ـ 1019) در تاريخ «اخبار الدول و آثار الاول» ص 117، ضمن باب ويژه خلفاء و ائمه.

76 ــ امام رباني، احمد بن عبدالاحد فاروقي سرهندي نقشبندي حنفي (971 ـ 1031)، که از بزرگان صوفيه هند بوده، و از وي به مجدِّد هزاره دوم تعبير کرده اند، در «مکتوبات» ج 3 مکتوب آخر.

77 ــ عارف شهير، عبدالرحمن چشتي بن عبدالرسول بن قاسم بن عباسي علوي صوفي (بعد 1045) در «مرآة الاسرار»، فارسي، شامل شرح حال مشايخ صوفيه (که نسخه آن در کتابخانه آصفيه لکهنو به شماره 167 و کتاب 1309 موجود است، و نسخه ديگري از آن در کتابخانه مجلس تهران موجود مي باشد) و شاه ولي اللّه دهلوي نيز در کتاب «الانتباه في سلاسل اولياء اللّه و اساتيد و ارثي رسول اللّه» از آن نقل کرده است.

78 ــ عارف شهير، بديع الزمان قطب مدار، کسي که عبد الرحمن صوفي کتاب «مرآة الاسرار» را به خاطر او نوشت و او معاصر وي بود، و از اعلام نيمه اول سده يازدهم به شمار مي رود و به نقل «کشف الاستار» علامه نوري، ص 51 تحت شماره 27، عبدالرحمن داستان ديدار او را با آن حضرت در کتاب نامبرده آورده است.

79 ــ ابوالمجد، عبدالحق بن سيف الدين دهلوي بخاري حنفي (959 ـ 1052) در رساله ويژه مناقب ائمه و احوال آنها به نقل «کشف الاستار» تحت شماره 12.

80 ــ مورخ شهير، عبدالحي بن احمد، معروف به ابن عماد دمشقي حنبلي (1032 ـ 1089) در «شذرات الذهب» ضمن حوادث 260 هجري، ص142، چاپ 1350.

81 ــ شيخ محمود بن محمد شيخاني قادري (بعد 1094) در «الصراط السوي في مناقب آل النبي(ص)».

82 ــ عبدالملک بن حسين بن عبدالملک بن عصامي مکي (1049 ـ 1111) در کتاب «سمط النجوم العوالي» ج 4 ص 137 ـ پيرامون نام حضرت امام حسن عسکري(ع) ـ و ص 138.

83 ــ ميرزا محمد خان بن رستم بدخشي (1122) در «مفتاح النجا في مناقب آل العبا» ص 181، مخطوط کتابخانه آيت اللّه مرعشي قم. [ملحقات احقاق الحق 13/95]

84 ــ سيد عباس بن علي مکي (بعد 1148) در «نزهة الجليس» ج 2 ص 128، چاپ قاهره.

85 ــ شيخ عبداللّه بن محمد شبراوي شافعي مصري (1172)، شيخ جامع ازهر، در «الاتحاف بحب الاشراف» ص 68 ـ 69، چاپ قاهره.

86 ــ احمد بن علي بن عمر، شهاب الدين، ابوالنجاح منيني حنفي دمشقي (1089 ـ 1173) در کتاب «فتح المنان» در شرح منظومه «الفوز و الامان» شيخ بهائي، ص 3، چاپ قاهره

متن اين کتاب در «الامام المهدي عند اهل السنة» عيناً به چاپ رسيده است.

87 ــ شاه ولي اللّه، احمد بن عبدالرحيم فاروقي دهلوي حنفي (1110 ـ 1176) در «المسلسلات» معروف به «الفضل المبين» قضيه ملاقات بلاذري با آن حضرت را آورده، و با سکوت موجب رضا از اظهار نظر خودداري کرده است.

نيز (به نقل «کشف الاستار» شماره 26) در «الانتباه في سلاسل اولياء اللّه» در اين زمينه شرح مفصّلي از جامي آورده است.

88 ــ شيخ سراج الدين، عثمان دده عثماني (1200) در «تاريخ الاسلام و الرجال» ص 370، نسخه مخطوط کتابخانه آيت اللّه مرعشي. [ملحقات احقاق الحق 13/92]

89 ــ شيخ محمد بن علي صبان مصري شافعي (1206) در «اسعاف الراغبين في سيرة المصطفيوفضائل اهل بيته الطاهرين» [4] ذکر نموده است.

90 ــ مولوي علي اکبر بن اسداللّه مودودي (1210) از مشاهير علماي هند و متعصبين سر سخت عليه شيعه در «مکاشفات» ـ که حواشي بر «نفحات الانس» جامي است ـ (ج 7، ص327) پيرامون شرح حال علي بن سهل اصفهاني و بحث از عصمت انبياء و امام مهدي موعود.

91 ــ مولوي محمد مبين هندي لکهنوي (1220) در «وسيلة النجاة» چاپ گلشن فيض، ص 316.

92 ــ شيخ عبدالعزيز بن شاه ولي اللّه دهلوي (1159 ـ 1239)، مؤلف «تحفة اثناعشرية» بنا به نقل «استقصاء الافهام» ص 119 در «النزهة» روايت ابن عقله، مربوط به ملاقات بلاذري را از «فضل المبين» پدر خود نقل کرده، و اين خود گواه بر عقيده او به حيات حضرت مهدي(ع) مي باشد.

93 ــ خالد بن احمد بن حسين، ابوالبهاء، ضياءالدين نقشبندي شهرزوري (1190 ـ 1242) از بزرگان صوفيه، در «ديوان فارسي» خود به نقل «مجمع الفصحاء» رضا قلي هدايت، ج 2، ص 11، چاپ 1329.

94 ــ رشيدالدين دهلوي هندي (1243) در «ايضاح لطافة المقال» بنقل «الامام الثاني عشر» علامه عبقاني، ص 47، چاپ نجف.

95 ــ نسب شناس شهير، ابوالفوز، محمد امين سويدي بغدادي (1246) در «سبائک الذهب في معرفة قبائل العرب» ص 87 در خط عسکري ذکر نموده است.

96 ــ قاضي جواد بن ابراهيم بن محمد ساباط هجري بصري حنفي (12501188)، که نخست مسيحي بود و از آن پس گرايش به اسلام پيدا کرد، در «البراهين الساباطيه فيما يستقيم به دعائم الملة المحمدية» چاپ عراق، به نقل «کشف الاستار».

97 ــ شيخ عبدالکريم يماني (قبل 1291) ضمن اشعاريکه پيرامون حضرت مهدي(ع) سروده و در «ينابيع المودة» عيناً آنها را آورده است.

98 ــ محدث عاليقدر، سليمان بن ابراهيم قندوزي حنفي معروف به خواجه کلان (1220 ـ 1294) در «ينابيع المودة» آخر باب 56 و آخر باب 79، که بارها در ترکيه، هند، عراق، ايران، و در هفتمين بار به سال 1384 در نجف به چاپ رسيده است.

99 ــ شيخ حسن عـدوي حمزاوي شافعي مصري (1303) در «مشارق الانوار في فوز اهل الاعتبار» ص 153، چاپ مصر.

100 ــ عبدالهادي بن رضوان بن محمد بن الابياري (1305) در «جالية الکدر» ـ شرح منظومه سبزواري ـ ص 207 چاپ مصر.

101 ــ مؤلف «تشييد المباني» (1306) به نقل علامه محقق ميرحامد حسين نيشابوري هندي در «استقصاء الافهام» ص 103، چاپ لکهنو.

102 ــ سيد مؤمن بن حسن بن مؤمن شبلنجي مصري (1252 ـ بعد1308) در فصل ويژه حضرت مهدي(ع) در «نور الابصار» ص 150، چاپ 1322 مصر.

103 ــ عبدالرحمن بن محمد بن باعلوي حضرمي (1320)، مفتي حضرم يمن، در «بغية المسترشدين» ص 296، چاپ مصر، به نقل از جلال الدين سيوطي.

104 ــ محمود بـن وهيب قراغـولي بغدادي حنفي در کتاب «جوهرة الکلام» مطبوع، ص 157، در فصلي که تحت عنوان «المجلس الثلاثون في فضائل محمد المهدي رضي اللّه عنه» ويژه حضرت مهدي(ع) گشوده، به ولادت و غيبت آن بزرگوار اعتراف کرده است.

105 ــ عماد الدين حنفي، به نقل علامه نوري از بعضي اصحاب خود در «کشف الأستار» ص 60، اعتراف به ولادت حضرت مهدي(ع) نموده، ولي علامه نوري از نصّ کلام او اظهار بي اطلاعي کرده است.

106 ــ فاضل محقق قاضي بهلول بهجت افندي قندوزي زنگنه زوري (1350) در «محاکمه در تاريخ آل محمّد[ص]» که از ترکي آذربايجاني به فارسي ترجمه، و بالغ بر ده مرتبه در ايران به چاپ رسيده، و نمايشگر عالي ترين و محققانه ترين بحث در باره امامت است.

107 ــ شيخ عبيداللّه امرتسري حنفي، معاصر، در کتاب «ارجح المطالب في عدّ مناقب اسداللّه الغالب اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب[ع]» که به زبان اردو نگارش و در لاهور به چاپ رسيده است، ص 377.

108 ــ سيد عبدالرزاق بن شاکر بدري شافعي، معاصر، در کتاب خود «سيرة الامام العاشر علي الهادي[ع]» ص 131.

109 ــ محمد شفيق غربال(1311 ـ 1381)، مورخ شهير و عضو مجمع لغوي در قاهره، در «دائرة المعارف» که به قلم گروهي از متخصصين در 2000 صفحه نگارش يافته، و به سال 1965 در قاهره به چاپ رسيده، زيرعنوان «الأئمة الإثني عشرية» نوشته است که حضرت مهدي(ع) در سنه 873 ميلادي (که همزمان با 260 هجري، آغاز غيبت صغري مي باشد)غايب گرديده.

110 ــ خيرالدين بن محمود بن محمد زرکلي دمشقي (1310 ـ 1396) در «الأعلام» ج 6 ص 80 چاپ سوم، ضمن فصلي که به نام «محمد بن الحسن العسکري» باز نموده، اعتراف به ولادت آن حضرت کرده است.

111 ــ يونس احمد سامرائي در کتاب «سامراء في ادب القرن الثالث الهجري» که با همکاري دانشگاه بغداد به سال 1968 ميلادي به چاپ رسيده، در ص 46 پيرامون واژه «عسکري» مي گويد:

«گروهي از شخصيّت ها حامل نسبت اين کلمه اند، از جمله ابوالحسن علي بن محمد الجواد العسکري و فرزندش حسن بن علي و ابوالقاسم محمد بن الحسن العسکري، و او مهدي منتظر است.»

و در پـاورقي همين صفحه تصريح به قبّـه و سـرداب غيبت نموده و مي گويد:

«همانجاست که پندارند مهدي منتظر در آن غيبت نموده.»

آنگاه مي نويسد:

«اين سرداب را کثيري از مسلمين در دوره سال زيارت مي کنند.»

بدين ترتيب گرچه نامبرده تصريح به تاريخ ولادت آن حضرت نکرده است لکن همانرا که ديگران درباره حضرت مهدي(ع) نوشته اند صريحاً و بدون هيچگونه ترديدي نوشته و ولادت آن حضرت را امر مسلّمي دانسته است.

112 ــ مستشار عبدالحليم جندي مصري، معاصر، در کتاب «الامام جعفر الصادق» ص 238 چاپ مجلس اعلاي شؤون اسلامي مصر، 1397.

آري، اين شخصيت هاي بزرگ از اهل تسنن بر ولادت حضرت مهدي(ع) تصريح کرده اند و از اينجا مي توان گفت که مسأله تولد امام مهدي(ع) از مسلمات گروه عظيمي از علماء اهل تسنن مي باشد و کسانيکه قائل به تولد او نيستند و مي گويند در آينده متولد خواهد شد در اقليت مي باشند.


پاورقي

[1] اين کتاب تأليف اين ضعيف، شامل 56 متن حديثي، تاريخي، کلامي و ادبي اختصاصي يا ضمني اهل تسنن است درباره حضـرت مهدي(عج)، که براي دومين بار بسال 1402 در دو جلد بزرگ در بيروت چاپ و منتشر شده است.

[2] جهت آگاهي بر مصادر شرح حال او و نسخه کتابش مراجعه شود به «الذريعه» 23/233، و «معجم المؤلفين» 6/20.

[3] نسخه مخطوط «الدر المنظم» در کتابخانه حسين باشا در آستانه ترکيه بشماره 346 موجود است. [الغدير 5/414].

[4] اين کتاب کراراً در حاشيه «نورالابصار» شبلنجي، ويکبارهم در حاشيه «مشارق الانوار» حمزاوي در مصر به چاپ رسيده است.