رديه هاي علما و دانشمندان سني بر منکرين مهدي منتظر يا تکذيب


1ـ ابراز الوهم المکنون من کلام ابن خلدون،

ابوالفيض سيد احمدبن محمد بن صديق غماري، شافعي، ازهري، مغربي، (درگذشته1380) چاپ مطبعه ترقي دمشق 1347،

2ـ ابراز الوهم من کلام ابن حزم،

احمدبن صديق غماري مؤلف قبل، چاپ 1347 مطبعه ترقي دمشق،

3ـ الاحتجاج بالاثر علي من انکر المهدي المنتظر،

شيخ حمّود بن عبداللّه تويجري، از اساتيد دانشگاه اسلامي مدينه، در رد بر شيخ ابن محمود قاضي قطر در دو جلد، چاپ جلد اول 1394 و جلد دوم 1396 در رياض،

4ـ الي مشيخة الازهر،

شيخ عبداللّه سبيتي عراقي در رد بر «المهدوية في الاسلام» سعد محمد حسن، چ 1375 هـ دارالحديث بغداد،

5ـ تحديق النظر في أخبار الامام المنتظر،

شيخ محمد عبدالعزيز بن مانع (1385) پيرامون اثباث احاديث حضرت مهدي، و در ردّ گفته هاي ابن خلدون،

6ـ الجزم، لفصل ابن حزم،

در ردّ ابن حزم است که بخشي از کتاب «الفصل في الملل و الاهوا و النحل» او در تخطئه و تکذيب احاديث مهدي منتظر ميباشد، و شيخ کاظم حلي (متولد حوالي 1300) آن را در دوجلد ضخيم تنظيم و چاپ نمود. [الذريعه 5/104]،

7ـ الرد علي من کذّب بالاحاديث الصحيحة الواردة في المهدي،

عبدالمحسن العباد، استاد دانشگاه اسلامي مدينه و عضو هيئت تدريسي آن، چاپ مجله دانشگاه شماره 45 ص 297 ــ 328 و شماره 46 ص 361 ــ 383،

اين مقاله يا رساله که بيانگر محققانه ترين بحث حديثي و تاريخي پيرامون مهدويت و قيام مهدي منتظر است در رد بر کتاب «لامهدي ينتظر بعد الرسول» شيخ ابن محمود قطري است و در اصالت مهدويت و قيام مصلح جهاني خلاصه شده، هرچند در امر ولادت حضرت و موضوع حسيني بودن آن بزرگوار مخالف با شيعه و بر خلاف نظر اعترافي بيش از يکصد نفر از علماي سني مي باشد که اعتراف به هر دو موضوع نموده اند، و اين جانب را در اين زمينه با او خاطره اي است که در کتاب «شناخت امام» آورده ام و در اينجا مجال ذکرش نيست،

8ــ مع الدکتور احمد امين في حديث المهدي و المهدويه،

محمد امين زين الدين چاپ مطبعه دارالنشر نجف اشرف 1371 هـ 1951م،

9ــ المهدي واحمد امين،

محمد علي زهيري نجفي، چاپ اول 1370هـ 1950 م نجف اشرف،

اين کتاب هم در رد کتاب نامبرده احمد امين مصري است،

10ـ نقد الحديث بين الاجتهاد و التقليد

سيد محمد رضا حسيني در رد بر علي حسين سائح ليبي، چاپ دوم قم، 1417هـ،

11ـ الوهم المکنون في الردّ علي ابن خلدون،

ابوالعباس بن عبدالمؤمن، مغربي،

12ــ هدي الغافلين الي الدين المبين،

سيد مهدي صالح کشوان قزويني،

اين کتاب در پاسخ به شبهات ابن حزم پيرامون مهدويت حضرت مهدي خلاصه شده و بسال 1335 از تاليف آن فراغت جسته،

[کتابنامه حضرت مهدي(ع) آقاي مهدي پور 2/778]

اکنون مي گوييم: فرموده هاي پيامبر اکرم (ص) در رابطه با موضوع نخستين مطرح کننده بودن امر مهدويت در اسلام و عنايت و اهميتي را که پيرامون مسئله امامت ارائه داد در دو بخش خلاصه مي گردد:

بخش اول: ايراد حديث «من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميتة جاهليه» و فرازهاي مشابه بود که با مطرح کردن آن مرگ هر مسلمان بدون شناخت «امام زمان» زمانش را تهديد و محکوم به مرگ جاهلي فرمود، و بطور کلي و قاطعانه امر امام شناسي را سرنوشت سازترين مسائل اسلامي اعلام کرد.

بخش دوم آن: معرفي امامان بعد از خود بود که از جمله مهدي منتظر محمد بن الحسن العسکري را (با تمام مشخصات نسبي و خانوادگي و شکل و شمايل و ديگر ويژه گي هاي محلي و تاريخي و رخدادهاي مربوطه به دوران امامتش) به عنوان آخرين خليفه و امام برحق و يگانه مصلح جهاني بودن معرفي و اعلام فرمود.

بر اين اساس با توجه به مقاله پرفسور... که در انکار احاديث پيرامون مهدي منتظر و سرنخ گرفتن عقيده به او از يهود ونصاري خلاصه شده، فهرستوار مي پردازيم به ذکر مسائل مربوط به اصالت اسلامي امر مهدي منتظر از ديدگاه اهل تسنن که پرفسور هم خود سني و ناگزير از پذيرفتن مصادر مربوطه و تن دادن به اعترافات کتبي صدهانفر از علماي سني و اساتيد و دانشمندان اين فرقه مي باشد.