فرزندم مهدي در مسجد کوفه


شب از نيمه گذشته و مطالعات علمي فکرم را سخت ناتوان کرده بود. ازحجره بيرون آمدم و در صحن مطهر حضرت اميرالمؤمنين (ع) قدم مي زدم تا خستگي فکرم کم شود، محيطي آرام و فضايي روح افزا بود.

اما همان لحظه که من در سياه چادر شب بازباني خاموش و دلي گويا مي خراميدم، صداي ملايم پايي گوشم را نوازش مي داد و به دنبال آن، سايه شخصي را که به سوي حرم شريف روان بود مشاهده کردم.

راستي در اين نيمه شب کيست که قصد تشرف به حرم را دارد؟ درها که بسته است! خادمان حرم همه خفته و در بستر آسايشند! من آرام خود را به او نزديک کردم و رفتارش را زير نظر گرفتم، گويا او مرا نمي ديد و به سوي هدف پيش مي رفت.

همين که به در حرم نزديک شد، قفل باز گرديد و در گشوده گشت!

مردناشناس در کمال وقار و ادب کنار حرم مطهر حضرت علي بن ابي طالب (ع) ايستاد در آن مکان مقدس سلام کرد و من جواب سلام او را که از مزار شريف آمد شنيدم. سپس احساس کردم که آن مرد با کسي دريک مسأله علمي شروع به سخن کرده است. هنوز از آن گفت و گو چيزي نگذشته بود که آن مرد از حرم خارج شد.

حس کنجکاوي مرا بر آن داشت تا او را تعقيب نمايم، لذا آرام آرام به هرکجا که مي رفت من نيز مي رفتم.

آن مرد از شهر خارج شد و به سوي مسجد کوفه روان گشت. در مسجد، داخل محراب شد و گويا با کسي به گفت و گو پرداخت. سخنانش که به اتمام رسيد از مسجد خارج شد و به سوي شهر مراجعت کرد.

نزديک دروازه نجف که رسيد، تازه سپيده صبح دميده بود و ختفگان کم کم از بستر استراحت سر بر مي داشتند و آماده نماز به درگاه بي نياز مي شدند.

من آن گاه خود را بدان بزرگ مرد رساندم. چون به صورتش نگريستم، ديدم استادم مقدس اردبيلي است.

پس از سلام و انجام مراسم ادب، عرضه داشتم:

ديشب از لحظه اي که به حرم حضرت امير (ع) وارد شديد تا هم اکنون با شما بودم، لطفاً بفرماييد آن کس که در حرم با وي سخن گفتيد و آن کس که در محراب مسجد کوفه ملاقات کرديد چه کسي بود؟

استاد مقدس اردبيلي بعد از گرفتن پيمان، که رازش تا موقعي که زنده است فاش نکنم فرمود:

فرزندم، گاه مي شود که حلّ مسائل بر من دشوار مي گردد و چون از حلّ آن عاجز مي شوم به خدمت حلاّل مشکلات حضرت علي (ع) شرفياب مي گردم و جواب را از آن حضرت مي گيرم! اما شب گذشته حضرت علي (ع) پاسخ مرا به حضرت صاحب الزمان (عج) واگذار نمود و فرمود: فرزندم مهدي (عج) درمسجد کوفه است. او امام زمان توست؛ نزد او برو و جواب مسائل خود را از وي فراگير. من نيز به امر آن حضرت داخل مسجد کوفه شدم و آن کس که بإ؛ه ه وي گفت و گو مي کردم، حضرت مهدي امام زمان (عج) بود. [1] .


پاورقي

[1] فاطمه صالح مدرسه اي، منتظر تا صبح فردا، ص 100 - 101، به نقل از: سيد حميد علم الهدي .