در آسمان عبور تو


گاهي وصال دور تو را آه مي کشم

در آسمان عبور تو را آه مي کشم



گاهي غم فراق تو را گريه مي کنم

روز و شب ظهور تو را آه مي کشم



مي پرسمت ز رود و بيابان و کوه دشت

من پاسخ ظهور تو را آه مي کشم



پيداتري از آنکه ببينم تو را به چشم

درمحضرت حضور تو را آه مي کشم



مي خوانمت به نام و نمي دانمت هنوز

من فرصت مرور تو را آه مي کشم



وقتي نمي رسم به خيال وصال تو

من هم دل صبور تو را آه مي کشم



زين فصول پرزحقارت دلم گرفت

من فصل پرغرور تو را آه مي کشم



موعود ماه مهر جهانتاب آخرين

بر من بتاب نور تو را آه مي کشم