غزل بهار





آه مي کشم تو را , با تمام انتظار

پر شکوفه کن مرا , اي کرامت بهار



در رهت به انتظار , صف به صف نشسته اند

کرواني از شهيد , کارواني از بهار



اي بهار مهربان , در مسير کاروان

گل بپاش و گل بپاش , گل بکار و گل بکار



بر سرم نمي کشي , دست مهر اگر , مکش

تشنه محبتند , لاله هاي داغ دار



دسته دسته گم شدند , مهره هاي بي نشان

تشنه تشنه سوختند , نخل هاي روزه دار



مي رسد بهار و من , بي شکوفه ام هنوز

آفتاب من , بتاب ! مهربان من , ببار !



آذر 66

از نخلستان تا خيابان - عليرضا قزوه

عليرضا قزوه