فرشت



عنوان:فرشته



قلبم براي تو تاب تاب مي زند

چون تشنه اي که فرياد آب مي زند



حالم به راه توست زار زار زار

نايم به ساز تو اواز ناب مي زند



حلقم به شمري روزگار گشته خشک خشک

از بس زمانه نقش سراب مي زند



گوشم چه ميشنود؟ هاي و هوي و هاي

آهنگ زندگي بي تو خراب مي زند



چشمم به سوي روزگار گشته تار تار

آخر براي تو خود را به خواب مي زند



اينجا همه ديوند و فقط تو فرشته اي

عشقي و وصلت به رويا و خواب مي زند



آن قدر از نبودنت غصه خورده ام

تا از دلم به زخم تو خوناب مي زند

بر گرفته از آثار ارسالي به جشنواره سراسري طوبي


مهدي قزلي