كجاست اتفاق عشق


اسير مانده ايم در بهانه هاي پاپتي

و ميله هاي آهنين و عشق هاي ساعتي



حوالي نگاهمان دوباره صف کشيده است

صداي تيک تاک غم , شماره هاي صنعتي !



امان از اشتباه هاي نا تماممان , همان

تفاخر هميشگي به هيچ هاي قيمتي !



ميان قرن حادثه کجاست اتفاق عشق

نمانده در تسلط همان هبوط لعنتي ؟!



کسي نيامد از تبار انتظارمان ببين

که مانده ايم سخت در هجوم بي لياقتي !



شراره هاي اشتياق ديدنش فرارسيد

و سوخت چشم هاي ما , خدا ! عجب سعادتي