داستانها


در کتاب هاي بسياري، داستان هاي گوناگوني نقل شده که امکان ارتباط به حضرت را در غيبت کبري نشان مي دهد. به نظر مي رسد، نخستين حکايت مربوط به ابن قولويه باشد (درباره نصب حجرالاسود در سال 339 که توسط قرامطه، دزديده شده بود). قطب الدين راوندي (م 573 ه) آن را در الخرائج والجرائح نقل کرده است.

بعدها سيد بن طاووس (م 644 ه) به اين کار اهتمام ورزيد و داستان هاي گوناگوني در کتاب هاي خود نقل فرمود. رفته رفته اين داستان ها زياد شد و برخي تحت تأثير اين داستان ها قرار گرفتند و روايات عدم امکان رؤيت را کنار گذاشتند و يا ناديده گرفتند و چنين پنداشتند که رؤيت حضرت حجّت در دوران غيبت کبري، امري مسلم و خدشه ناپذير است.

بايد توجه داشت پاره اي از داستان هاي نقل شده، سال ها بعد به کتاب ها راه يافته که جاي تأمل دارد و در درستي آنها بايد شک کرد. [1] .


پاورقي

[1] ر.ک: ارتباط با امام زمان عليه السلام در عصر غيبت، علي اکبر ذاکري، چشم به راه مهدي عليه السلام.