وقت ظهور


در فرهنگ «مهدويّت» يکي از موضوعات مهم و مورد توجّه، مسأله «وقت ظهور» است؛ به گونه اي که حتي سال ها قبل از ولادت حضرت مهدي عليه السلام، درباره آن از معصومين عليهم السلام پرسش مي شد. [1] .

ائمه معصومين عليهم السلام نيز همواره مسائل مربوط به حضرت مهدي عليه السلام - به ويژه زمان ظهور آن حضرت - را از اسرار الهي دانسته و وقت گذاران را تکذيب کرده اند.

با سيري کوتاه در بوستان کلام الهي و بيانات نوراني ائمه اطهارعليهم السلام درباره وقت ظهور، به مطالب ذيل بر خواهيم خورد:

1. علم و آگاهي از زمان دقيق ظهور، تنها به خداوند متعال اختصاص دارد.

2. همواره معصومين عليهم السلام مردم را از تعيين وقت و وقت گذاري درباره ظهور حضرت مهدي عليه السلام، برحذر داشته و وقت گذاران را تکذيب کرده اند.

3. روايات فراواني رخداد ظهور را ناگهاني دانسته و احاديث ديگري اصلاح امر فرج را يک شَبِه ذکر کرده است (البته اين نيز با تعيين وقت ظهور منافات دارد).

4. اگر چه پنهان بودن زمان ظهور از اسرار الهي است و حکمت الهي اقتضا نموده اين وقت نزد مردم مجهول و مکتوم باشد؛ ولي در بعضي روايات به پاره اي از حکمت هاي آن، اشاره شده و تا حدودي محدوده زماني آن معين گشته است.

5. با مراجعه به کلام نوراني معصومين عليهم السلام مي توان چگونگي آگاه شدن حضرت مهدي عليه السلام از هنگام ظهور را به راحتي دريافت.

از رواياتي که علم به زمان ظهور را ويژه خداوند دانسته، مي توان به موارد ذيل اشاره کرد:

در روايت مشهوري آمده است: «وقتي دعبل، شاعر بلند آوازه شيعي، در محضر امام رضاعليه السلام در ضمن قصيده اي، سخن از ظهور و قيام حضرت مهدي عليه السلام بر زبان جاري ساخت؛ آن حضرت در حالي که سرشک از ديدگانش جاري بود، رو به دعبل کرد و فرمود: اي خزاعي! همانا روح القدس بر زبانت اين دو بيت را جاري ساخت. آيا مي داني اين امام کيست؟ و چه زماني قيام مي کند؟

آن گاه خود آن حضرت به معرفي امام مهدي عليه السلام پرداخت. سپس درباره زمان ظهورش چنين فرمود: «وَاَمَّا «مَتي» فَاِخْبارُهُ عَنِ الوَقْتِ. فَقَدْ حَدَّثَني اَبي عَنْ اَبيهِ عَنْ آبائِهِ عليهم السلام اَنَّ النَّبِيّ صلي الله عليه وآله قيلَ لَهُ يا رَسُولَ اللَّهِ مَتي يَخْرُجُ القائِمُ مِنْ ذُرِّيَّتِکَ؟ فَقالَ صلي الله عليه وآله: مَثَلُهُ مَثَلُ السَّاعَةِ اَلَّتي لا يُجَلّيها لِوَقْتِها اِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ وَالاَرْضِ لا تَأْتِيَنَّکُم اِلاَّ بَغْتَةً». «اما اينکه «چه زماني ظهور خواهد کرد»، اين خبر دادن از وقت است.

پدرم از پدرش و ايشان از پدرانش از رسول گرامي اسلامي صلي الله عليه وآله نقل کرده اند که وقتي از آن حضرت سؤال شد: اي رسول خدا! چه زماني قائم از ذريه شما ظهور مي کند؟ آن حضرت فرمود: مثل او مانند قيامت است که [خداوند درباره زمان وقوع آن چنين] فرمود: هيچ کس جز او به هنگامش آن را آشکار نمي سازد. اين امر بر [اهل] آسمان ها و زمين دشوار است، جز به صورت ناگهاني به سراغ شما نمي آيد». [2] . [3] .

از آنجايي که آن حضرت، مخفي بودن زمان ظهور را همانند زمان قيامت و رستاخيز قلمداد فرموده است؛ مي توان نتيجه گرفته که: با مخفي بودن قيامت، يک نوع آزادي عمل براي همگان پيدا مي شود و از سوي ديگر چون وقت آن به طور دقيق معلوم نيست و در هر زمان محتمل است، نتيجه اش حالت آماده باش دائمي است. درباره قيام حضرت مهدي عليه السلام نيز اگر تاريخ تعيين مي شد و زمان ظهور دور بود، همه در غفلت و غرور و بي خبري فرو مي رفتند و اگر زمانش نزديک بود، ممکن بود آزادي عمل را از دست بدهند و اعمالشان جنبه اضطراري پيدا کند.

همان گونه که علم به زمان قيامت فقط در اختيار خداوند است، علم به زمان ظهور حضرت مهدي عليه السلام نيز در عهده خداوند است. در احاديث فراواني از ظهور حضرت مهدي عليه السلام در کنار قيامت ياد شده است؛ از اين رو، برخي از ويژگي هاي آن همانند رستاخيز است.

خداوند در ادامه آيه ياد شده، علم به قيامت را حتّي از پيامبر خود منتفي ساخته است: «از تو مي پرسند، چنان که گويا تو از چون و چند آن آگاهي، بگو همانا علم آن نزد خداوند است».

از اينجا مي توان نتيجه گرفت که حتي پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله نيز به زمان دقيق ظهور حضرت مهدي عليه السلام آگاه نيست و اينکه عده اي به خود جرأت مي دهند و به راحتي وقت ظهور را تعيين مي کنند، جاي بسي تأمل است!!

نه تنها اين سؤال از اولين معصوم پرسيده شد و ايشان اين گونه جواب فرمود که علم به زمان ظهور نزد خداوند است؛ بلکه وقتي از آخرين معصوم نيز چنين پرسشي شد، آن حضرت در ضمن توقيعي اين سان جواب داد: «و اما ظهور فرج همانا در اختيار خداوند متعال است و وقت گذاران دروغ گفتند». [4] .

آن حضرت در آخرين توقيع به سفير چهارم خود، ظهور را تنها در اراده و اختيار خداوند دانسته، مي فرمايد: «و ظهوري نخواهد بود مگر آن گاه که خداوند تبارک و تعالي اجازت فرمايد». [5] .

پس روشن مي شود که زمان آغاز ظهور، يکي از اسرار الهي است و انديشه و فکر بشر از رسيدن به آن، سخت کوتاه و ناتوان است.

همان گونه که بيان شد در روايات فراواني از ظهور آن حضرت به عنوان حادثه اي ناگهاني ياد شده و واضح است ناگهاني بودن آن، با تعيين قبلي وقت منافات دارد؛ چرا که وقتي براي امري زمان مشخص شد، ديگر دفعي و ناگهاني بودن آن معنا نخواهد داشت. به طور مسلم کساني که تعيين وقت مي کنند، سخنشان خلاف اين گروه روايات است.

پاره اي از اين روايات را اين گونه مي توان دسته بندي کرد:

الف . اصلاح شدن امرظهور دريک شب

امام علي عليه السلام مي فرمايد: «پيامبرصلي الله عليه وآله فرمود: مهدي از ما اهل بيت است که خداوند امر [فرج] او را در يک شب اصلاح مي فرمايد». «اَلْمَهْدِيُّ مِنَّا اَهْلَ الْبَيْتِ يُصْلِحُ اللَّه لَهُ اَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ» [6]

امام باقرعليه السلام نيز اين معنا را اين گونه بيان کرده است: «خداوند امر [فرج] او را در يک شب اصلاح مي کند». [7] .

ب . آمدن همانند شهاب فروزان

امام باقرعليه السلام پس از بيان غيبت حضرت مهدي عليه السلام، فرمود: «او همانند شهابي شعله ور ظاهر خواهد شد». [8] پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله نيز در اين باره مي فرمايد: «در آن هنگام همچون شهابي فروزان خواهد آمد». [9] .

روشن است که کلام معصومين عليهم السلام گزاف نيست و تشبيهات ايشان بدون حساب نبوده است. از سوي ديگر، «فرا رسيدن همچون شهاب» سخن از ناگهاني بودن، بدون پيش بيني قبلي، غافل گيرانه و سريع بودن آن مي باشد.

البته در برخي روايات به صورت محدود زمان هايي براي رخداد اين حادثه بزرگ ذکر شده است.

اين گونه روايات به چند دسته تقسيم مي شود.

يک. رواياتي که «جمعه» را به عنوان روز ظهور معرفي کرده است:

امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «قائم ما اهل بيت در روز جمعه ظهور خواهد کرد». [10] .

دو. رواياتي که روز ظهور را مصادف با روز عاشورا ذکر کرده است: امام باقرعليه السلام ضمن بياناتي درباره روز عاشورا فرمود: «... و اين روز (عاشورا) روزي است که در آن قائم قيام خواهد کرد». [11] .

سه. رواياتي که ظهور حضرت مهدي عليه السلام را در سال فرد ذکر کرده است:

امام صادق عليه السلام مي فرمايد: «قائم ظهور نمي کند مگر در سال فرد». [12] .

چهار. برخي روايات نيز روز ظهور را شنبه ذکر کرده است:

امام باقرعليه السلام فرمود: «قائم در روز شنبه که روزعاشورااست خروج مي کند». [13] .

اگرچه قرائني چند بر ظهور حضرت مهدي عليه السلام در روز جمعه وجود دارد؛ ولي اين روايت و امثال آن را مي توان به اين صورت توجيه کرد که اولين روز ظهور جمعه است و از آنجايي که قيام و خروج آن حضرت پس از ظهور است، قيام و خروج آن حضرت در روز شنبه اتفاق خواهد افتاد.

اطلاع حضرت مهدي از وقت ظهور

حال اين پرسش پيش مي آيد که اگر خود حضرت مهدي عليه السلام، از زمان دقيق ظهورآگاهي ندارد، پس چگونه درآستانه ظهور از وقت آن آگاه خواهد شد؟

در اين بخش نيز روايات فراواني ذکر شده که راه هاي حصول علم حضرت به زمان ظهور را بيان کرده است؛ مانند:

يک. آگاه شدن از طريق الهام

بدون شک معصومين عليهم السلام مورد الهام خداوند قرار مي گيرند و اگر چه وحي به صورت رسمي با رحلت پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله پايان گرفت؛ ولي در موارد فراواني به اهل بيت عليهم السلام الهاماتي مي شده و خواهد شد. برخي روايات چگونگي آگاه شدن حضرت مهدي عليه السلام از زمان ظهور را از طريق الهام ذکر کرده است. امام صادق عليه السلام ذيل آيه شريفه «فَاِذا نُقِرَ فِي النَّاقُور»، فرمود: «به درستي که از ما امامي پنهان است و چون خداي تعالي بخواهد او را ظاهر سازد، نکته اي در قلبش ايجاد مي کند، پس او ظاهر شود و به دستور خداي تعالي قيام نمايد». [14] .

دو. آگاه شدن از طريق برافراشته شدن پرچم قيام

در رواياتي چند اشاره شده که وقتي ظهور آن حضرت نزديک شد و زمان قيام فرا رسيد، پرچمي که آن حضرت هنگام ظهور در دست خواهد داشت، به اذن و اراده الهي برافراشته شده، امام عليه السلام را به فرمان قيام آگاه خواهد کرد. [15] .

سه. آگاه شدن از طريق بيرون آمدن شمشير آن حضرت از غلاف

رسول گرامي اسلام فرمود: «براي او شمشيري است در غلاف، پس هنگامي که وقت ظهورش فرا رسيد، آن شمشير از غلافش خارج مي شود. خداوند آن شمشير را به سخن در مي آورد و شمشير به حضرتش مي گويد: اي ولي خدا! خارج شو که ديگر نشستن در مقابل [ستم] دشمنان خدا جايز نيست. پس او ظهور مي کند». [16] .

در پايان گفتني است که مخفي بودن زمان ظهور حضرت مهدي عليه السلام، داراي حکمت هاي فراواني است؛ از جمله:

1. زنده نگه داشتن روح اميد و انتظار در جامعه در طول غيبت حضرت مهدي عليه السلام؛

2. معنا پيدا کردن امتحان شيعيان در عصر غيبت؛

3. غافلگير کردن مخالفان و دشمنان.

از آنجايي که يکي از دلايل غيبت حضرت مهدي عليه السلام تلاش دشمنان براي نابودي آن حضرت بود؛ از اين رو روشن بودن زمان ظهور، دشمنان را براي از بين بردن و مقابله با آن حضرت آماده مي سازد؛ در حالي که نامعلوم بودن و ناگهاني بودن زمان ظهور، باعث غافلگيري دشمنان خواهد شد.


پاورقي

[1] الکافي، ج 1، ص 368، ح 2.

[2] اعراف، 187.

[3] عيون اخبار الرضاعليه السلام، ج 2، ص 266؛ کمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص 372.

[4] کتاب الغيبة، ص 291.

[5] الخرايج والجرايح، ج 3، ص 1128؛ کتاب الغيبة، ص 395.

[6] کمال الدين، ج 1، ص 152.

[7] الغيبة، ص 163.

[8] کتاب الغيبة، ص 159؛ کمال الدين، ج 1، ص 324.

[9] کمال الدين، ج 1، ص 287.

[10] الخصال، ح 2، ص 394.

[11] تهذيب الاحکام، ج 4، ص 300.

[12] کتاب الغيبة، ص 453؛ روضةالواعظين، ص 263؛ اعلام الوري، ص 459.

[13] تهذيب الاحکام، ج 4، ص 333؛ کمال الدين، ج 2، ص 653.

[14] الکافي، ج 1، ص 343؛ کتاب الغيبة، ص 164؛ رجال کشي، ص 192.

[15] ر.ک: کمال الدين، ج 1، ص 155؛ الخرائج والجرائح، ح 2، ص 550، کفايةالاثر، ص 266.

[16] کمال الدين، ج 1، ص 155.