يأجوج و مأجوج


در دو سوره قرآن مجيد، از يأجوج و مأجوج سخن به ميان آمده است: يکي در آيات 92 تا 98 سوره «کهف» و ديگر در آيه 96 سوره «انبياء».

آيات قرآن به خوبي گواهي مي دهد که اين دو نام، متعلق به دو قبيله وحشي خونخوار بوده است که مزاحمت شديدي براي ساکنان اطراف مرکز سکونت خود داشتند. در تورات در کتاب «حزقيل» (فصل 38 و فصل 39) و در کتاب رؤياي «يوحنا» (فصل 20) از آنها به عنوان «گوگ» و «مأگوگ» ياد شده است که معرّب آن يأجوج و مأجوج است.

به گفته مفسر بزرگ، علامه طباطبايي در الميزان از مجموع گفته هاي تورات استفاده مي شود که مأجوج يا يأجوج و مأجوج، گروه يا گروه هاي بزرگي بودند که در دور دست ترين نقطه شمال آسيا زندگي مي کردند، آنان مردمي جنگجو و غارتگر بودند. [1] .

برخي معتقدند: اين دو کلمه عبري است؛ ولي در اصل از زبان يوناني به عبري منتقل شده است و در زبان يوناني «گاگ» و «ماگاگ» تلفظ مي شده که در ساير لغات اروپايي نيز به همين صورت انتقال يافته است.

دلايل فراواني از تاريخ در دست است که در منطقه شمال شرقي زمين، در نواحي مغولستان در زمان هاي گذشته گويي چشمه جوشاني از انسان وجود داشته است.

مردم اين منطقه به سرعت زاد و ولد مي کردند و پس از کثرت و فزوني به سمت شرق، يا جنوب سرازير مي شدند و همچون سيل رواني اين سرزمين ها را زير پوشش خود قرار مي دادند، و تدريجاً در آنجا ساکن مي گشتند.

براي حرکت سيل آساي اين اقوام، دوران هاي مختلفي در تاريخ ذکر شده است. يکي از آنها دوران هجوم اين قبايل وحشي در قرن چهارم ميلادي تحت زمامداري «آتيلا» بود که تمدن امپراتوري روم را از ميان بردند.

آخرين دوران هجوم آنها، در قرن دوازدهم ميلادي به سرپرستي چنگيزخان صورت گرفت که بر ممالک اسلامي و عربي، هجوم آوردند و بسياري از شهرها از جمله بغداد را ويران کردند.

در عصر کورش نيز هجومي از ناحيه آنها اتفاق افتاد که در حدود پانصد سال قبل از ميلاد بود؛ ولي در اين تاريخ، حکومت متحد ماد و فارس به وجود آمد و اوضاع تغيير کرد و آسياي غربي از حملات اين قبايل آسوده شد.

به اين ترتيب به نظر مي رسد که يأجوج و مأجوج از همين قبايل وحشي بوده اند که مردم قفقاز به هنگام سفر کورش به آن منطقه، تقاضاي جلوگيري از آنها را کردند و او نيز اقدام به کشيدن سدّ معروف ذوالقرنين نمود.» [2] .

امّا ارتباط اينها با «مهدويت» از رواياتي به دست مي آيد که از آنها به عنوان يکي از «اشراط الساعة» ياد شده است. [3] .

البته برخي درباره اينکه حقيقت وجودي آنها چگونه است، خواسته اند با استفاده از روايات در انسان بودن آنها ترديد کنند! [4] .

از ديدگاه اينان برخي روايات آنها را از بني آدم ندانسته اند. [5] .

در رواياتي چند پراکنده شدن يأجوج و مأجوج بر روي زمين، در کنار خروج دجّال و نزول حضرت عيسي عليه السلام ذکر شده است. [6] بنابراين مي توان اين احتمال را مطرح کرد که اين رخداد در عصر ظهور حضرت مهدي عليه السلام و يا در آستانه قيامت رخ خواهد داد. [7] .

همچنين ممکن است گفته شود: مقصود از پراکنده شدن يأجوج و مأجوج، افراد شرور با ويژگي خاصّ نيست؛ بلکه مي تواند اين حقيقت در هر گروهي باشد که در مقابل حق در آخِرُالزّمان مي ايستند و اقدام به شرارت مي کنند.


پاورقي

[1] الميزان، ج 13، ص 411.

[2] تفسير نمونه، ج 12، ص 552 - 551.

[3] الخصال، ج 2، ص 449 و446 و431؛ همچنين ر.ک: الدرالمنثور، ج 3، ص 59، ج 4، ص 25.

[4] ر.ک: بحارالانوار، ج 12، ص 187.

[5] همان، ج 54، ص 334.

[6] ارشاد القلوب، ج 1، ص 66.

[7] ر.ک: کمال الدين، ج 2، ص 399.