اشغال عراق و آزادي آن



اما سپاه تجاوزکاري که از سوي سفياني به عراق گسيل مي گردد، در منطقه اي از اطراف نجف که «روحاء» نام دارد پياده مي شود و
دهها هزار نفر از آنان براي اشغال نجف و کوفه حرکت مي کنند.

روز عيدي از اعياد اسلامي، تجاوز خويش را به اين دو شهر آغاز مي کند و سر راه خود ستوني از مدافعان که از بغداد مي رسد
درگير مي شوند و ميان اين دهها هزار مدافع عراقي و سپاه سفياني، جنگ وحشتناکي جريان مي يابد که البته سپاه سفياني، پيروز مي
شود و کوفه را به اشغال خود در مي آورد و در آنجا سخت به کشتار وسيع غير نظاميان، جاري ساختن سيلاب خون از بيگناهان،
برپاساختن چوبه هاي دار بي شمار و به اسارت بردن زنان و دختران، دست مي زند.

مردي براي دفاع از کوفه و حقوق مردم آن بپا مي خيزد و انقلابي براه مي اندازد، اما کشته مي شود.

سرانجام اين بخش از سپاه سفياني بسوي شام برمي گردد، اما گروهي از کوفه و گروهي به فرماندهي «سيد هاشمي» و گروهي به
فرماندهي قهرمان پرواپيشه ي «يمني»، سپاه 100 هزار نفري سفياني را تعقيب مي کنند و طي جنگ خونين ميان راه عراق و شام همه را
در هم مي کوبند و انبوهي اسير و غنائم جنگي، بدست مي آورند.