قيام با شمشير



حقيقت اين است که انسان، گاهي در برابر حقايق، خويشتن را به ناداني مي زند و گاه نسبت به باطل و بيداد تعصب مي ورزد و گاه حق
را انکار مي کند:

... اما نه هميشه و همه جا، بلکه تا حدودي، اما...

اما، در مورد انساني که به خورشيد جهان افروز بنگرد و در همان حال وجود آن را انکار کند و آتش سوزان را لمس کند و حرارت
آن را درک نمايد، اما بدان اقرار و اعتراف نکند، آن هم نه بخاطر جهالت به موضوع، بلکه تنها بخاطر حق ستيزي و کينه توزي و
تعصب به باطل، شمارا بخدا به چنين انسان و به چنين جامعه و تمدن و دنيايي، چه مي توان گفت؟

در اوايل کتاب، برخي از آياتي را که به وجود گرانمايه ي امام مهدي عليه السلام تأويل شده و نيز برخي از روايات رسيده از
پيامبر گرامي صلي الله عليه و اله و سلم پيرامون آن حضرت





و حسب و نسب و ظهور و قيام او که همه ي آنها، نمونه هايي از صدها روايت موجود در کتابهاي اصيل شيعه و سني است، از نظر
شما خواننده ي گرامي گذشت.

و بر اينها بايد انبوه رواياتي را افزود که از امامان معصوم عليهم السلام در اين مورد رسيده است. اما با اين وصف،
گروههايي از برخي مذاهب اسلامي، در برابر اين حقيقت بزرگي که پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم در سخن، اخبار و روايات خود
بدان پاي فشرده است، سر تسليم فرود نياورده و در برابر آن خضوع نمي کنند.

به همين دليل برخي از آنان نه تنها همچنان وجود گرانمايه ي امام مهدي عليه السلام و امامت و مسايل مربوط به او را انکار
مي کنند، بلکه اين عقيده ي اسلامي را که از آيات قرآن و روايات رسيده از آورنده ي قرآن و ديگر پيشوايان راستين دين، برخاسته
است به باد تمسخر مي گيرند. در اين مورد، نثر و شعرهاي زشت و اهانت باري دارند و با زبان شعر و نثر، پيرامون اين انديشه و
عقيده به تاخت وتاز و بدگويي و هوچيگري مي پردازند و بذر انواع شک و ترديد را پيرامون آن حضرت به دلها و جانها مي افشانند.
اين انحراف از حق و اين موضع دشمنانه و بدخواهانه همچنان دست به دست و نسل به نسل و از گروهي به گروهي ديگر، تاکنون ادامه
يافته و تا ظهور امام مهدي عليه السلام نيز ادامه مي يابد.

ممکن است گفته شود که اين گروهها، وجود گرانمايه ي حضرت مهدي عليه السلام را بخاطر طول عمر شريفش که نسبت به عمر ديگر
انسانها در روزگار ما، غير متعارف است تصديق نمي کنند و بدان ايمان نمي آورند. اما واقعيت غير از اين است، آنان حتي هنگامي
که حضرت مهدي عليه السلام ظهور نمايد ونشانه هايي چون: صيحه ي آسماني و... که انکار و دروغ شمردن آنها ممکن نيست و بالاتر از
همه، آن گرامي را در برابر ديدگان خود بنگرند با همه ي اينها باز هم به وجود گرانمايه ي او و امامتش اعتراف نمي کنند، بلکه
همچون کساني که در گناهکاري دستخوش خودخواهي گردند، با او و اهداف آسماني اش سر ستيز خواهند داشت.

بنابراين، شما اي مسلمانان! و اي آزادگان گيتي! خود بگوييد که کيفر چنين





عناصر و گروههاي منحرف و تجاوزکار و حق ستيزي، چه مي تواند باشد؟

و امام مهدي عليه السلام با گروه طغيانگري که تجاوز و تعدي را از حد گذرانده و بر عناد و عصيان خويش پافشاري مي کند،
شايسته است چگونه رفتار کند؟

آيا بيماري آنان را جز شمشير عدالت، مي تواند چاره ساز باشد؟ و آيا راهي براي چاره انديشي، جز رفع تجاوز و تعدي وجود
دارد؟

آري! روايات رسيده از پيامبر گرامي صلي الله عليه و اله و سلم تصريح مي کند که آن پيشواي نجات، براي ريشه کن ساختن اين
گروه بدانديش و حق ستيز و به منطور برافکندن شاخ و برگ اين شجره ي خبيثه و نابوديشان تا هنگامي که به حق ناپذيري و کينه توزي
خويش ادامه دهند و در برابر عدالت سر تعظيم فرود نياورند، از قدرت شمشير عدالت بهره خواهد گرفت.

اينک نمونه هايي از روايات در اين مورد:

1- امام باقر عليه السلام ضمن بياني در مورد امام مهدي عليه السلام فرمود:

«... و اما سنة من جده المصطفي صلي الله عليه و اله و سلم فخروجه بالسيف و قتله اعداء الله و اعداء رسوله و الجبارين
والطواغيت و أنه ينصر بالسيف و الرعب و أنه لا ترد له راية....» [1] .

يعني:... اما شيوه و نشانش از نياي گرانقدرش محمد صلي الله عليه و اله و سلم اين است که با شمشير عدالت ظهور مي کند و
دشمنان خدا و پيامبر و خودکامگان و طاغوتها را نابود مي سازد، و بوسيله ي شمشير عدالت گسترش و ترسي که در دل تجاوزکاران از
او و شمشير ستم سوزش مي افتد پيروز مي گردد. و هر پرچمي را او بسوي تجاوزکاران بفرستد جز با پيروزي بازنمي گردد.

2- امام سجاد عليه السلام فرمود:

«في القائم منا سنن من سنن الأنبياء... و أما من محمد صلي الله عليه و اله و سلم فالخروج بالسيف.» [2]
.

يعني: در قائم عليه السلام هفت شيوه و نشانه از هفت پيام آور بزرگ خداست... و اما





شيوه و نشانش از محمد صلي الله عليه و اله و سلم اين است که با شمشير عدالت بپا مي خيزد.

3- امام باقر عليه السلام فرمود:

«في صاحب هذا الأمر سنن من اربعة انبياء... و أما من محمد صلي الله عليه و اله و سلم فالسيف.» [3]
.

يعني: در دوازدهمين امام نور، شيوه ها و نشانه هايي از چهار پيامبر بزرگ است:... و اما شيوه ي او از محمد صلي الله عليه
و اله و سلم شمشير عدالت است.

4- امام صادق عليه السلام در تفسير و توضيح آيه شريفه که مي فرمايد:

«و لنذيقنهم من العذاب الأدني دون العذاب الأکبر....» [4] .

يعني: و عذاب دنيا را پيش از عذاب بزرگتر به آنان مي چشانيم.... فرمود:

«ان الأدني بالقحط و الجدب و الأکبر، خروج القائم المهدي بالسيف في آخرالزمان.» [5] .

يعني: عذاب دنيا عبارت از قحطي و خشکسالي و... است و عذاب بزرگتر براي حق ستيزان و دشمنان عدالت و آزادگي، ظهور قائم
عليه السلام با شمشير ستم سوز و عدالت گستر، در فرجام شکوهمند تاريخ است.

5- اميرمؤمنان عليه السلام در روايتي پيرامون وجود گرانمايه آن حضرت فرمود:

«يسومهم خسفا ويسفيهم بکأس مصبرة و لا يعطيهم الا السيف هرجا.» [6] .

يعني: او، حق ستيزان بدانديش را با شمشير عدالت به خاک و خون مي کشد و جام ذلت را بر آنان مي پوشاند و جز با شمشير ستم
سوزش با آنها رفتار نمي کند.

در بحثهاي آينده، پيرامون واژه «سيف» و «شمشير عدالت او» بحث خواهيم کرد.







[1] اکمال الدين، ج 327 و بحارالانوار، ج 51، ص 217، ح 6.

[2] اکمال الدين، ص 322، و بحارالانوار، ج 51، ص 217، ح 4.

[3] غيبت طوسي، ص 40 و 261 و بحارالانوار، ج 51، ص 216.

[4] سوره سجده، آيه 21.

[5] غيبت نعماني، ص 229 و معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام، ج 5، ص 342.

[6] غيبت نعماني، ص 229، باب 13 و معجم احاديث الامام المهدي عليه السلام، ج 3، ص 117.